از امید در 18 آذر 1389، ساعت: 9:14 ق.ظ، دسته: بازیها
به نقل از جادوگران، از منبع بازی سنتر: چند سالی است که سری بازی های هری پاتر همزمان با نمایش فیلم های آن به بازار بازی های رایانه ای عرضه می شوند، شماره های اولیه این سری کیفیت نسبتا خوبی داشتند ولی در چند شماره آخر به بازی/فیلم های ضعیفی تبدیل شده اند که فقط ممکن است طرفداران کتاب یا فیلم را راضی کند. امسال نیز همزمان با نمایش قسمت اول Harry Potter and the Deathly Hallows بازی آن به بازار عرضه شده است. سازنده بازی قبل از عرضه صحبت های زیادی در مورد کیفیت بازی کرده و انتظار طرفداران را بسیار بالا برده بود، ولی به نظر می آید این بازی نیز همانند دنیای جادویی آن دچار طلسم سختی شده باشد.
داستان بازی وقایع نیمه اول از آخرین کتاب سری هری پاتر را بازگو می کند. بعد از مرگ دامبلدور اوضاع به هم ریخته و ولدمورت به شدت قدرتمند شده است. روفیوس اسکریم جیور توانایی اداره دنیای جادویی را نداشته و به قتل می رسد. ولدمورت کنترل وزارت جادو را در دست گرفته و دستور دستگیری هری پاتر را صادر می کند. مرگ خوارها جهت دستگیری هری به مراسم ازدواج بیل و فلور حمله ور می شوند و هری به کمک هرماینی و رون از مهلکه فرار می کند. او قصد دارد تا با یافتن و نابود کردن جان پیچ های ولدمورت زمینه را برای نابودی او و نجات دنیای جادویی از شر جادوی سیاه، فراهم آورد. البته داستان بازی به روانی و جذابیتی که در بالا ذکر شد روایت نمی شود! نحوه روایت داستان به شدت گنگ و گیج کننده است و حتی برای کسانی که کتاب های سری را به طور کامل خوانده اند نامفهوم می باشد، در این بین بازیکن هایی که از داستان سری اطلاع چندانی ندارند چیزی از داستان بازی را متوجه نخواهند شد.
با توجه به اینکه وقایع کتاب هفتم دیگر در هاگوارتز اتفاق نمی افتد، تیم سازنده تصمیم به تغییر سبک بازی از یک عنوان ماجرایی به یک بازی اکشن گرفته است. دیگر خبری از دنیای نیمه باز و انجام ماموریت های گوناگون نیست و باید مراحل را به صورت خطی پشت سر بگذارید. این ایده ممکن است در ابتدا برای طرفداران سری جالب باشد ولی متاسفانه به دلیل ضعف های شدیدی که در ساختار بازی وجود دارد گیم پلی بازی به شدت ضعیف و کسالت آور ساخته شده است. این بازی نیز همانند اکثر بازی های اکشن سوم شخص این نسل از سیستم سنگیر گیری استفاده می کند، البته این سیستم از نوآوری های جدیدی بهره می برد! هنگامی که پشت یک سنگر قرار می گیرید با تعجب مشاهده خواهید کرد که بدن هری حدود نیم متر با سنگر فاصله دارد و در واقع او روی هوا سنگر گرفته است! این ضعف آشکار که در تمام طول بازی وجود دارد باعث می شود که در اکثر مواقع بخش هایی از بدن هری بیرون از سنگر قرار گرفته و مورد اصابت ضربات دشمن قرار بگیرد، همچین قابلیت ضربه زدن به دشمنان از پشت سنگر بسیار سخت طراحی شده و در واقع سنگیر گیری به جای اینکه به هری کمک کند موجب صدمه دیدن او خواهد شد. برخلاف نسخه های قبل که دوربین ثابت آن یکی از ضعف های بازی به شمار می آمد در این نسخه دوربین به صورت گردش آزاد طراحی شده، البته این دوربین نیز مشکلات خاص خود را دارد. دوربین در برخی گوشه ها گیر کرده و نمای خوبی را به شما ارائه نمی دهد. در بعضی از مبارزات نیز دوربین تکان های شدیدی خورده و باعث بر هم خوردن تمرکز شما خواهد شد. کنترل بازی نسبتا خوب بوده و از شماره های قبلی بهتر کار شده است. در مجموع بخش کنترل بازی با وجود ضعف هایی که دارد پیشرفت خوبی نسبت به قبل کرده و از معدود نکات مثبت بازی به شمار می آید.
یکی از ضعف های بزرگ بازی غیر منطقی بودن روند آن می باشد. این روند غیر منطقی در بخش مبارزات به خوبی قابل مشاهده است. شما می توانید به کمک چوب دستی خود و وردهای موجود در بازی به دشمنان حمله کنید. بخش مبارزات دقیقا همانند شوترهای سوم شخص ساخته شده و شما وردهای بی پایان خود را همانند گلوله مسلسل روانه دشمنان می سازید. البته مرگ خوارها نیز بیکار ننشسته و به صورت رگباروار ضربات خود را به سوی شما شلیک می کنند. فقط مشخص نیست هری و مرگ خوارها چگونه فرصت می کنند این وردها را با این سرعت به زبان بیاورند! با پیشرفت در بازی تعداد زیادی ورد آزاد خواهد شد که البته از اکثر آن ها استفاده نخواهید کرد، در تمام طول بازی حس می کنید که یک بازی شوتر محض انجام می دهید با این تفاوت که در دستان شما به جای تفنگ، چوبدستی قرار دارد، در واقع ورد Stupefy نقش AK-47 را ایفا کرده و ورد Configoro به جای Rocket Launcher به کار می رود! در این بین سایر وردها اکثر بلا استفاده باقی می مانند. تیم سازنده در جهت کامل تر کردن بخش اکشن بازی دست به ابتکار دیگری زده و نارنجک را نیز به مجموعه سلاح های شما اضافه کرده است! البته تنها تفاوت این نارنجک ها با نمونه های واقعی این است که در واقع این نارنجک ها محلول های شیمیایی می باشند که پس از پرتاب به سمت دشمنان منفجر شده و آن ها را از بین می برند.
هوش مصنوعی دشمنان را می توان ضعیف ترین قسمت بازی بر شمرد. البته هنوز مطمئن نیستیم چیزی به نام هوش مصنوعی در بازی وجود داشته باشد! مرگ خوارها فقط در صورتی به سمت شما حمله می کنند که در فاصله یک متری آن ها قرار گرفته باشید و اگر این فاصله بیشتر شود احتمال اینکه شما را دیده و به سمت شما شلیک کنند بسیار پایین است. با کمک شنل نامریی می توانید به راحتی و بدون درگیر شدن با دشمنان اکثر مراحل را پشت سر بگذارید و بدون اینکه دشمنان متوجه شما شوند به سادگی از کنار آن ها عبور کنید. یکی دیگر از ضعف های این بخش، این است که در ابتدای ورود به یک محیط اگر از شنل نامریی استفاده کنید دشمنان کاری به هرماینی و رون که در کنار شما هستند نداشته و در واقع آن دو را نمی بینند ولی به محض برداشتن شنل و دیدن شما به سمت هر سه نفر شلیک می کنند! هوش مصنوعی رون و هرماینی نیز تعریف چندانی نداشته و به ندرت پیش می آید که بتوانند دشمنی را از سر راه بردارند. بخش دیگری که به گیم پلی آسیب زده باگ های فراوان می باشد، در طول بازی انواع باگ نظیر گیر کردن دشمنان به هم، ثابت ماندن یک دشمن در یک نقطه و همین طور ناپدید شدن ناگهانی رون یا هرماینی را مشاهده خواهید کرد.
با توجه به کوتاه بودن بیش از حد بخش داستانی، تیم سازنده جهت افزایش مدت زمان گیم پلی دست به خلق بزرگترین ابتکار خود زده است! بعد از تمام کردن هر بخش از داستان، شما باید در طی چند مرحله که هیچ ارتباطی به داستان نداشته و به شدت غیر منطقی طراحی شده اند، به نابود کردن دشمنان بپردازید. این مراحل که پر تعداد بوده و نیمی از زمان گیم پلی بازی را به خود اختصاص می دهند هیچ چیز جدیدی به بازی اضافه نمی کنند و هدف از انجام آن ها نابود کردن مرگ خوارها و یا نجات مشنگ زاده ها می باشد، این مراحل به شدت اعصاب خردکن و ضعیف ساخته شده و کاملا شبیه به یک دیگر بوده و فقط باعث سر رفتن حوصله شما خواهند شد. اگر این بخش ها به صورت Side Quest و اختیاری بود مشکل چندانی ایحاد نمی کرد ولی به پایان رساندن این مراحل اجباری بوده و در واقع بخشی از داستان بازی به شمار می آیند. مشخص نیست در ذهن خلاق سازندگان چه می گذشته که نتوانسته اند بخش داستانی را طولانی تر ساخته و این مراحل را از بخش داستانی بازی حذف نمایند. با این حال حتی با وجود این مراحل مدت زمان به پایان رساندن بازی بسیار کوتاه است و در کمتر از ۶ ساعت می توانید آن را به پایان برسانید. در مورد اکثر بازی ها کوتاه بودن زمان گیم پلی یک ضعف به شمار می آید ولی در مورد این بازی می توان آن را جز نقاط مثبت به حساب آورد زیرا هر چه از زمان بازی می گذرد آرزو می کنید که بازی زودتر به پایان برسد! در طول بازی تعدادی آیتم مخفی وجود دارد که پیدا کردن آن ها نسبتا جالب بوده و می تواند مدت زمان مفید بازی را افزایش دهد. همچنین Challenge هایی نیز در بازی قرار دارد که با توجه به روند تکراری آن ها چندان جالب توجه نمی باشد.
بخش گرافیک بازی از معدود نکات مثبت آن است. طراحی محیط ها نسبتا خوب صورت پذیرفته و از تنوع خوبی برخوردار هستند، برخی محیط ها نیز طراحی بسیار زیبایی دارند. البته محیط های داخلی بسیار زشت و ساده ساخته شده و در حد محیط های بیرونی نمی باشند. چهره شخصیت های اصلی نسبتا خوب طراحی شده ولی برخی شخصیت ها چهره ای کاملا خشک و بی روح دارند. انیمیشن شخصیت ها در حد متوسطی قرار دارد و مدل های دشمنان دارای کیفیت ضعیفی بوده و چهره مرگ خوارها اغلب شبیه به یکدیگر می باشد. صداگذاری شخصیت ها مناسب حال و هوای بازی بوده و سطح خوبی دارد، خصوصا دوبلورهای شخصیت های اصلی که به خوبی وظیفه خود را ایفا کرده اند. آهنگ های بازی نیز نسبتا زیبا و شنیدنی می باشند و با سرعت مبارزات هماهنگی خوبی دارند. در نهایت می توان بخش گرافیک و صدای بازی را خوب و مثبت تلقی کرد.
در نهایت باید گفت قسمت اول، از آخرین عنوان سری هری پاتر یکی از ناامید کننده ترین و بدترین بازی های امسال می باشد. گیم پلی ضعیف، تکراری و کسل کننده و روند غیر منطقی بازی بیشترین ضربه را به آن زده است. مبارزات بی هدف، سنگیر گیری افتضاح و مشکلات شدید هوش مصنوعی از دلایلی است که باعث می شود شما به سرعت از انجام بازی پشیمان شوید. این بازی ممکن است برای طرفداران سری قابل تحمل باشد ولی اگر از طرفداران هری پاتر نیستید به شما توصیه می کنیم وقت و انرژی خود را در جای بهتر صرف کنید.