از حسین در 30 خرداد 1386، ساعت: 10:43 ق.ظ، دسته: فیلم 5 "هری پاتر و محفل ققنوس"
وب سایت TONYKids.com مصاحبه جدیدی با دیوید یتس، کارگردان هری پاتر و محفل ققنوس انجام داده است، که او در این مصاحبه ضمن توضیح در مورد چگونگی اقتباس کتاب پنجم برای فیلم، در مورد دنیل رادکلیف (هری)، روپرت گرینت (رون) و اما واتسون توضیح داده و از بازیگران کاراکترهای جدید این فیلم می گوید.
متن کامل مصاحبه به فارسی در ادامه خبر…
نسخه کتاب محفل ققنوس خیلی طولانی، پیچیده و مفهومی است. می توانید در مورد اقتباس این اثر به فیلم توضیح دهید؟
من همیشه احساس می کنم (فیلم) باید باید کاملاً گویا به نظر برسه. من یکی از طرفداران پر و پاقرص کارهای قدیمی “دیوید لین” و فیلم های او هستم- مثل اولیور تویست و آرزوهای بزرگ – پس این نحوه ی کار من است. گاهی می خواستم احساس بشه فیلم کاملاً گرافیکی هست.
من نزدیک یک سال به همراه فیلمنامه نویس، مایکل گلدنبرگ، بر روی فیلمنامه کار کردم تا آماده بشه. تمام نقاشان استوری برد (Storyboard) رو جمع کردم و شروع کردم به توضیح دادن طرح اولیه شکل ها، و این نقاش های دوست داشتنی اونا رو به صورت نقاشی هایی در آوردن که هر کسی می تونه بخونه. همچنین گروهی از هنرمندان نظریه پرداز رو کنار اونها گذاشتم، به همین ترتیب در تمام مرحله ی پیش تولید و آماده سازی، این کارهای فوق العاده انجام شد و من خیلی لذت بردم، چون می تونستیم چیزهای بامزه، جالب توجه و متفاوتی رو امتحان کنیم. ما وقت زیادی برای سر و صدا کردن، امتحان کردن و مرور داشتیم.
وقتی بالاخره فیلمبرداری آغاز شد، کار با دن، اما و روپرت چگونه بود؟ اینها بچه هایی هستند که جلوی چشم جهان رشد کرده اند و با چند کارگردان دیگر هم کار کرده اند. تجربه شما از کار کردن با آنها چه بود؟
دن باور نکردنیه، چون خیلی مشتاقه و رفتار کاری عجیبی داره. اون خیلی به خودش فشار میاره و دوست داره بهش فشار آورده بشه، و برای موفقیت در کارش همت بسیار زیادی داره. برای همین من به خوبی تو این فیلم بهش فشار آوردم و فکر می کنم به این کار پاسخ داد. در سیاحتی که با هم برای ساخت فیلم داشتیم من لحظه های خیلی مهیجی داشتم.
در دو ماه اول (فیلمبرداری) می خواستم بگم: “خیلی خب، دوباره باید بریم ضبط. من نظرم جلب نشد، فکر نکنم نظر شما جلب شده باشه، می خوام طبیعی تر احساس بشه.” و دو ماه بعد زمانی که چهار ماه از آغاز فیلمبرداری گذشته بود، به جای این که من بگم “می خوام دوباره بریم ضبط” دنیل رو به من کرد و گفت: “دیوید، میشه دوباره بریم ضبط، انگار برای من واقعی احساس نشد.” این لحظه ی بزرگی بود چون اون می خواست حتی بیشتر به خودش فشار بیاره. اون به طور باورنکردنی روی صحنه ازخود گذشتگی می کرد. اون باعث شد همه احساس راحتی و مشمولیت بکنند. اگه بازدیدکنندگانی از لوکیشن داشتیم، که اغلب اوقات داریم، چون هری پاتر مثل آهنربا خیلی از مردم رو جذب می کنه، دن با اون ها خیلی صمیمی و خونگرم بود. و اون خیلی شوخه.
اما (هرمیون) خیلی باهوشه و مستقیماً چیزها رو درک می کنه، در این فیلم، به نظر من، اون به عنوان یک بازیگر همین طور داره قوی و قوی تر می شه. اون می تونه چیزها رو روی یک سکه بچرخونه و من خیلی اینو دوست دارم. اگه اون یک نظریه رو امتحان کنه و شما بهش بگین “خیلی خب، حالا می تونیم این چیز رو به طور امتحانی به جای این که اون طوری فرض کنیم، این طوری فرض کنیم”، اِما به راحتی و با ظرافت قادر هست که این تغییرات رو اعمال کنه. اون خیلی متفکر، حساس و درکی کاملاً شهودی به بهترین وجه داره.
روپرت روی صحنه خیلی ساکته. ولی توانایی کمدی شگفت انگیزی داره. اون بازیگر شیرین، خوش طینت و خیلی خوبیه. و استعداد ذاتی واقعاً خوبی در کمدی داره.
ولی چیزی که هر سه آنها به طور مشترک دارند، این است که آنها با توجهی که همیشه لحاظ می کنند، فوق العاده ساده و صمیمی هستن. اون ها خیلی متوازن و ساده هستند، و فکر می کنم این استعداد شگفت انگیزیه. این افتخاریه برای “کریس کلمبوس” و “دیوید هاموند” و تمام کسانی که اونا رو کشف کرده ن، و همچنین “مری استالوی” که برای فیلم های اصلی بازیگران رو انتخاب می کرد، که این بچه ها رو فقط برای این کشف نکردن که کفش کاراکترهایی رو بپوشن که همه دوستشون دارن، ولی تا اندازه ای، خودشون رو پایدار نگه داشتند. و همچنین افتخاریه برای والدین و نگه دارندگان شون. کار با اونا خیلی خوب و بامزه است. برای من لذتی واقعی داشت.
در مورد نقش های جدید چه طور؟ برای انتخاب آنها چه قدر با هم صحبت داشتید؟
خب کاملاً صحبت کردیم، می دونین، با لطف تهیه کنندگان، البته، شما به عنوان کارگردان، در عمل، وارد دنیایی می شید که قوانین مشخصی داره. (تهیه کنندگان) در ابتدا تصمیم واقعاً آگاهانه ای گرفتند که فیلمی برای بچه ها بسازند که این کاملاً طبیعی بود پس باید بهش توجه کنین. شما معمولاً بچه های زیادی نمی بینین که تجربه احساسی زیادی داشته باشن، پس دارین برای بچه هایی فیلم می سازین که در اصل کاملاً درستکار هستن، یا به همان اندازه ای درستکارند که نقشی که قراره براش بازیگر انتخاب کنین درستکاره. پپس شما یک ایدئولوژی رو به کار بردید که فوق العاده س، چون خیلی واقعی کار می کنه. و چون شما کسی هستین که روی صحنه کار می کنین که براتون بازی کنن، می تونین سرانجام کاملاً راحت و مطمئن باشین که انتخاب درستی کردین. در هر زمینه ای که بازیگر انتخاب می کنین، همیشه با غریزه تون سر و کار دارین و همیشه کسی رو پیدا می کنین که بهش اعتقاد دارین.