تنها ۶۱ روز به اکران فیلم سینمایی هری پاتر و یادگاران مرگ باقی مانده است. سایت انگلیسی زبان TLC در ابتکاری تصمیم گرفته هر روز نقل قول هایی از بخش اول هری پاتر و یادگاران مرگ را بنویسد تا رسیدن به روز اکران کاربران با هم در مورد آن گفتگو کنند.
برق آبی روشنی پدیدار شد. هری خشکش زد و انگشت بریده اش بار دیگر روی لبه ی ناصاف آینه لغزید. به نظرش آمده بود، حتما همین طور بود. به پشت سرش نگاهی انداخت اما دیوار به رنگ گل بهی تهوع آوری بود که خاله پتونیا انتخاب کرده بود. در آن جا هیچ چیز آبی رنگی وجود نداشت که انعکاسش در آینه افتاده باشد. دوباره با دقت به آینه نگاه کرد و در آن چیزی ندید جز چشم سبز روشن خودش را که به خودش نگاه می کرد.
به نظرش آمده بود، هیچ توضیح دیگری وجود نداشت. به نظرش آمده بود چون در فکر مدیر مرحومش بود. اگر در این دنیا از یک چیز اطمینان داشت همین بود که چشم های آبی روشن آلبوس دامبلدور دیگر هرگز به درونش نفوذ نخواهد کرد.
فصل دوم: در یادداشت ها
عکس رنگی این مطلب متعلق به وب سایت جادوگران می باشد.
نظر شما چیست؟
– چیزهایی که هری در آینه می دید خیال بود یا واقعیت؟
– درباره مرگ دامبلدور چه فکر می کنید؟