ولدمورت: از خودت شجاعت و دل و جرا نشان دادی نشان می دی و از نسل اصیل زاده هایی. مرگ خوار ارزشمندی می شی. ما به امثال تو نیاز داریم، نویل لانگ باتم.
نویل: می دونی کی بهت ملحق می شم؟ وقت گل نی! ارتش دامبلدور!
هری پاتر و یادگاران مرگ، فصل ایراد نقشه، ترجمه ویدا اسلامیه
پروفسور نویل لانگ باتم: متولد ۳۰ جولای ۱۹۸۰ (۸ مرداد ۱۳۵۹) جادوگری اصیل زاده از آلیس و فرانک لانگ باتم. او در سال ۱۳۷۰ همراه با هری پاتر، رون ویزلی، هرمیون گرنجر و… پا به مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز گذاشت و در گروه گریفیندور این مدرسه شروع به تحصیل نمود. پدر و مادرش از مشهور ترین کارآگاهان دنیای جادو بودند که پس از اولین سقوط ولدمورت در هالوین سال ۱۹۸۰ به دست بلاتریکس و ردولفس لسترنج و بارتی کراوچ (پسر) تا سر حد جنون شکنجه شدند و پس از آن در بیمارستان سنت مانگو برای همیشه تحت درمان قرار گرفتند.
طبق پیشگویی سیبل تریلاونی که در سال ۱۹۸۰ و درکافه هاگزهد در حضور دامبلدور انجام شد و سوروس اسنیپ جاسوسی برای این پیشگویی می کرد “پسری که در آخر ماه جولای آن سال به دنیا می آمد و پدر و مادرش سه بار در برابر ولدمورت ایستادگی کرده بودند تنها کسی بود که می توانست ولدمورت را از بین ببرد و ولدمورت آن را با نشانی دشمن خود می کند.” دو پسر در این تاریخ به دنیا آمدند هری پاتر و نویل لانگ باتم. به گفته دامبلدور این پیشگویی از اول ابهاماتی را به دنبال داشت و عقل ناقص ولدمورت باعث شد تا هری پاتر پسر برگزیده شود چرا که ولدمورت هری را برای اینکه اصیل زاده نبود و دورگه بود انتخاب کرد در صورتی که می توانست نویل را انتخاب کند. اما برخی مرگخواران فکر می کردند که او نویل را انتخاب می کند و به همین دلیل مرگخواران آلیس و فرانک لانگ باتم را پس از سقوط ولدمورت به شکنجه گرفتند.
پس از دیوانه شدن والدین نویل سرپرستی او به دست مادربزگ پدریش آگوستا لانگ باتم سپرده شد و او بار بزرگ کردن نویل را به دوش کشید. خانواده لانگ باتم خانواده ای اصیل و شناخته شده در دنیای جادویی بودند که نسب فامیلی آنها با خانواده های بلک، ویزلی و کراوچ به هم متصل می شد. بااینکه خانواده ای اصیل بودند اما همیشه مخالف نژادپرستی جادوگران بودند و با ظهور ولدمورت آنها هم به محفل ققنوس پیوسته بودند. نویل در دوران تحصیلش در هاگوارتز به دلیل ساده بودن و مظلومی اش همیشه مورد سرزنش زورگویان مدرسه بود اما در برخی موارد هم باعث افتخار گروه و خانواده اش می شد. او در نبرد وزارت سحر و جادو در سال ۱۹۹۵ همراه با دوستانش که خود را ارتش دامبلدور خطاب می کردند حاضر شد و شاهد کشته شدن سیریوس بلک در بخش اسرار وزارتخونه بود. همچنین آخرین جان پیچ ولدمورت ناگینی مار وی توسط شمشیر گریفیندور که در دستان نویل بود نابود گشت.
جینی: یادت نره سلام ما رو به نویل برسونی!
جیمز: مامان! من نمی تونم به یه پروفسور سلام برسونم.
جینی: اما تو که نویل رو میشناسی
جیمز: بیرون بله، اما توی مدرسه اون “پروفسور لانگ باتم” هستش، مگه نه. من نمی تونم توی کلاس گیاه شناسی وایستم و بهش سلام برسونم.
هری پاتر و یادگاران مرگ، نوزده سال بعد، ترجمه ویدا اسلامیه
نویل در دوران تحصیلش درس محبوبش گیاه شناسی بود و همیشه مورد وثوق پروفسور اسپروات استاد این درس بود. پس از پایان جنگ دوم جادوگران او مقام کارآگاه افتخاری را کسب کرد ولی پس از دوران آموزشش او به هاگوارتز برگشت و در مقام استاد گیاه شناسی این مدرسه به تدریس پرداخت. در زمان تحصیلشان اعضای ارتش دامبلدور برای فراخوانی یکدیگر از سکه ای استفاده می کردند که همه آنها آن سکه ها را برای افتخار نزد خود نگه داشته بودند، نویل هم برای دانش آموزانش در کلاس از این سکه ها سخن گفته است. او پس از پایان جنگ با عضو ارتش دامبلدور و همکلاس دیرینه اش هانا ابوت ازدواج کرد و مشخص نشده است که صاحب فرزندی هستند یا خیر.
مسلما نویل یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت های هری پاتری هست که همیشه و همه جا سعی داشته تا شجاعت و اصالت گریفیندوری خود را به همگان اثبات کند. خب مسلما او با عضویت در ارتش دامبلدور و ایستادگی در برابر آمبریج منفور و نابودی آخرین جان پیچ ولدمورت این شجاعت را به اثبات رساند. او قهرمان آخرین دقایق رویای ما بود که به شیرین شدن پایان رویای ما کمک کرد.
تولدت مبارک آخرین قهرمان رویایی تمام نشدنی.
برای دیدن تصویر در اندازه اصلی بر روی آن کلیک کنید!