دمنتور

دسته: اخبار

  • عکس های پشت صحنه هری پاتر

    عکس های پشت صحنه هری پاتر

    صفحه فیس بوک Entertainment Weekly در ویژه برنامه هری پاتری خود، عکس هایی بسیار جالب از پشت صحنه های حضور دنیل ردکلیف، اما واتسون، روپرت گرینت و رالف فاینس در صحنه های فیلم را منتشر کرده است.

    آخرین شماره این مجله بیش از ۵۰ صفحه خود را به پسر جادوگر اختصاص داده و پدیده هری پاتر طی ۱۰ سال گذشته را بررسی کرده است. عکس خردسالی دنیل ردکلیف هم به عنوان طرح جلد مجله قرار گرفته است.

    این هم عکس های این مجله:

    دن: ۱۲۳۴۵۶۷۸۹۱۰۱۱
    اما: ۱۴۵
    روپرت: ۱۲۳
    تام فلتون: ۱
    رالف فاینس: ۱۲
    گری الدمن: ۱
    مایکل گمبون: ۱

  • ویدیو جدید از ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’: تخریب جان پیچ در تالار اسرار

    ویدیو جدید از ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’: تخریب جان پیچ در تالار اسرار

    یک کلیپ جدید از هری پاتر و یادگاران مرگ – بخش ۲ توسط وارنربراز منتشر شده است.

    در این کلیپ رون و هرمیون را می بینیم که وارد تالار اسرار می شوند و جان پیچ فنجان را تخریب می کنند.

    از این به بعد ویدیوهای یوتوب را مستقیم از خود دمنتور می توانید مشاهده کنید. مشترک کانال یوتوب دمنتور شوید و بیش از ۳۰ ویدیوی دوبله فارسی، زیرنویس فارسی و ایرانی از هری پاتر ببینید.

  • پیش نمایش جدید از ‘پاترمور’ منتشر شد: تصویر آغاز فصل کتاب

    پیش نمایش جدید از ‘پاترمور’ منتشر شد: تصویر آغاز فصل کتاب

    تصویر جدیدی از وب سایت پاترمور منتشر شد. این اولین عکس از سه پیش نمایشی است که قرار است تا هفته های آینده منتشر شود.

    عکس را در اینجا مشاهده کنید. در این تصویر می بینیم که فصل ۶ از کتاب اول چگونه آغاز می شود. گویا با دو گزینه ای که وجود دارد، می توان به آن بخش از فصل کتاب سر زد و وارد قطار شد.

    همیشه آخرین اخبار و اطلاعات از پاترمور در این بخش قرار می گیرد.

  • فقط دو هفته باقی مانده: نقل قول های کتاب

    فقط دو هفته باقی مانده: نقل قول های کتاب

    فرشید

    با چوبدستی اش ماده نقره فام را به درون قمقمه منتقل کرد.وقتی قمقمه لب به لب پر شد و به نظر رسید دیگر خونی در بدن اسنیپ باقی نمانده،چنگی که به ردای هری زده بود شل شد.اسنیپ به زمزمه گفت
    به من ….نگاه…. کن
    نگاه آن چشمان سبز به دو چشم سیاه افتاد و لحظه ای بعد،گویی در ژرفای آن چشمان سیاه چیزی از میان رفت و آن ها را خالی و خیره و مات کرد.دستی که هری را گرفته بود به زمین افتاد و اسنیپ دیگر حرکتی نکرد

    یادگاران مرگ،قسمت دوم،فصل ابر چوبدستی

    علیرضا

    هری روی علف ها افتاد و به یکباره و با زحمت برخاست.به نظر میرسید که آنها در تاریکی در گوشه ای از زمین فرود آمده اند. هرمیون در حال دویدن در یک مسیر دایره شکل به دور آنها بود و در حالی که چوب دستش را حرکت میداد گفت:پروتگو توتالیم ………… سالویو هگزیا.
    رون در حالی که از شنل نامریی بیرون می آمد گفت:اون خیانتکار پیر زخمی شده. شنل را به سمت هری پرتاب کرد و ادامه داد:هرمیون تو یه نابغه ای . یه نابغه تمام عیار . باورم نمیشه ما از اونجا بیرون آومدیم.
    هرمیون گفت:کیو اینیمیکوم،نگفته بودم این یه تله اس؟در موردش نگفته بودم؟حالا خونه اش داغون شده رون در حالی که جین پاره و پای زخمی اش را بررسی میکرد گفت:درست گفته بودی.به نظرت حالا با اون چیکار میکنن؟
    هرمیون نالید:اوه، امیدوارم اونو نکشن.علت اینکه من میخواستم قبل از خارج شدنمون مرگ خوار ها هری رو ببینن این بود که اونا بفهمن زنوفیلیوس دروغ نگفته بود.

    هری پاتر و یادگاران مرگ- فصل ۲۲-صفحه ۴۵۹-پاراگراف اول و دوم

    morteza94

    انگاه تفی به صورت او انداخت.

    هری شنل را از رویش کنار زد، چوبدستی اش را بالا برد و گفت:

    – نباید این کارو می کردی.

    همین که آمیکوس به سمت او چرخید، هری فریاد زد:«کروشیو»

    مرگ خوار از زمین بلند شد و مثل کس که در حال غرق شدن باشد شروع به دست و پا زدن در هوا کرد، به خود می پیچید و از درد عربده می کشید. سپس به یکی از جا کتابی ها خورد و با شکستن شیشه ی آن بی حس و بی رمق، به زمینافتاد.

    هری که خون با شدت به مغزش هجوم می اورد، گفت:

    – حالا می فهمم منظور بلاتریکس چی بود. آدم باید واقعا بخواد که طلسم اجرا بشه.

    پروفسور مک گونگال به قلبش چنگ زد و به زمزمه گفت:

    – پاتر! پاتر – تو این جایی! چی-؟ چه طوری-؟

    و ……..

    کتابسرای تندیس – ترجمه: ویدا اسلامیه – کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ – فصل ۳۰ – صفحات ۶۸۳ و ۶۸۴

    EXPELLIARMUS (محسن دهقانی)

    رون گفت: ما تا آنجا که میتونستیم بار، با خودمون بیاریم، چیز آوردیم.یک بسته ی بزرگ از شیرینی های جور و واجور، پرت کرد تو دامن هری. هوا گرگ ومیش بود و هرمیون و رون تازه توی سالن عمومی پیداشون شده بود. انقدر هوای بیرون سرد بود که لپهاشون گل انداخته بود وبه نظر میرسید که خیلی به آنها خوش گذشته است.
    هری گفت از شما متشکرم. یک پاکت کوچولو فلفل از روی میز ناهار خوری برداشت و پرسید هاگزمید چطوریه؟ شما کجاها رفتید؟
    – تقریبا همه جا …

    هری پاتر و زندانی آزکابان – فصل هشتم

  • چهارمین پیش نمایش ویژه ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’ با صحنه های جدید (به روز شد)

    چهارمین پیش نمایش ویژه ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’ با صحنه های جدید (به روز شد)

    باز هم یک ویدیوی جدید از صحنه های فیلم هری پاتر و یادگاران مرگ – بخش ۲ پخش شد که قبل از این ندیده بودیم. این ویدیو در یاهو! منتشر شده و در مورد جستجوی هری، رون و هرمیون برای جان پیچ هاست.

    این ویدیو را می توانید از اینجا ببینید. این ویدیو ده ها صحنه ی کاملا جدید از فیلم آخر دارد که اگر می خواهید فیلم برایتان لو نرود، بهتر است نبینید. ضمنا با عوامل و بازیگران فیلم هم گفتگو شده است که از همین ویدیو قابل مشاهده است.

    به روز رسانی:

    لینک های دانلود: 480p، 720p، 1080p

  • اطلاعات بیشتر از مراسم افتتاح فیلم در لندن و ویدیوی جدید از ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’

    اطلاعات بیشتر از مراسم افتتاح فیلم در لندن و ویدیوی جدید از ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’

    همزمان با ۱۶ تیر (۷ جولای) مراسم افتتاح فیلم در لندن، شبکه ABC می خواهد یک ویژه برنامه آخر هفته از هری پاتر پخش کند که در آن ویدیویی کاملا جدید برای اولین بار از هری پاتر ویادگاران مرگ – بخش ۲ پخش خواهد کرد.

    ضمنا می توانید مراسم افتتاح فیلم یادگاران مرگ – بخش ۲ را از اینترنت بصورت زنده مشاهده کنید.

    پخش زنده ی این مراسم روز پنجشنبه ۱۶ تیر ساعت ۱۹:۳۰ به وقت تهران از این صفحه در فیس بوک شروع میشود.

    مراسم افتتاح فیلم (Premiere) قبل از اکران هر فیلمی اجرا می شود و اصطلاحا به آن فرش قرمز هم می گویند. در این مراسم بازیگران، عوامل و نویسنده به جمع مردم می آیند و با رسانه ها گفتگو می کنند.

  • این بار رای دادن را فراموش نکنید! پاتر نامزد جشنواره جوایز انتخاب نوجوان ۲۰۱۱ شده است

    این بار رای دادن را فراموش نکنید! پاتر نامزد جشنواره جوایز انتخاب نوجوان ۲۰۱۱ شده است

    نامزدهای انتخاب نوجوان ۲۰۱۱ اعلام شده اند و مجموعه هری پاتر هم در چندین دسته نامزد شده است.

    یادگاران مرگ – بخش ۱ برای بهترین فیلم علمی تخیلی/فانتزی، دنیل ردکلیف برای بهترین بازیگر مرد فیلم علمی تخیلی/فانتزی، اما واتسون برای بهترین بازیگر زن فیلم علمی تخیلی/فانتزی، اما واتسون و دنیل ردکلیف برای بهترین فلان گرفتن و تام فلتون هم برای بهترین تبه کار انتخاب شده اند.

    گرگ و میش هم از طرف دیگر در این نظرسنجی رقیب هری پاتر شده است.

    رای خود را اینجا ثبت کنید. انتخاب نوجوان ۲۰۱۱ روز یکشنبه ۱۶ مرداد ساعت ۸ شب به وقت نیویورک بصورت زنده از شبکه محلی فاکس امریکا پخش می شود.

  • فردا پیش نمایش جدیدی از پاترمور می آید

    فردا پیش نمایش جدیدی از پاترمور می آید

    آماده هستید که از پاترمور جی.کی.رولینگ اطلاعات بیشتری به دست بیاورید؟ تویتر رسمی آن دیشب اعلام کرد که قرار است فردا پیش نمایش یک سوم از فصل های آن پخش شود.

    تا این پیش نمایش منتشر بشود، در دمنتور با خبر خواهید شد.

    ماگل نت ابراز امیدواری کرد که با پیش نمایش جدید، به سوالات طرفداران در مورد این پروژه تا حدی پاسخ داده شود و چیزهای جدیدی از جو به دستمان برسد.

  • ویدیوی صحنه ای جدید از فیلم آخر: ورود به گرینگوتز

    ویدیوی صحنه ای جدید از فیلم آخر: ورود به گرینگوتز

    سایت Entertainment Weekly ویدیوی ویژه و جدیدی از صحنه ورود به گرینگوتز در هری پاتر و یادگاران مرگ – بخش ۲ منتشر کرده است.

    در این ویدیو، مصاحبه هایی هم با بازیگران انجام می شود و پیش نمایش ویژه آن هم نمایش داده می شود. این ویدیو را می توانید در اینجا ببینید ولی اگر می خواهید فیلم برایتان لو نرود، بهتر است سراغ آن نروید!

  • فقط ۱۵ روز مانده: نقل قول های امروز از کتاب ها (به روز شد)

    فقط ۱۵ روز مانده: نقل قول های امروز از کتاب ها (به روز شد)

    امیر حسین

    دست هری غرق در خون بود دست راستش را محکم در دست چپش فشار می داد تا خون ریزی را بند آوردو زیر لب نفرین می کرد .با ضربه آرنج در اتاق خوابش را با ز کرد .صدای شکسته شدن ظرف چینی به گوشش رسید او پایش را روی یک ظرف چینی در بیرون از اتاق خوابش گذاشت.احمقانه وبی معنی بود این که با ید چهار روز دیگر را بدون جادو سر کند.

    هری پاتر ویادگاران مرگ -فصل دوم

    معین (HP7)

    نمیخوام هیچکسی به کمکم بیاد باید همین طوری باشه. خودم باید باشم هری با صدای بلندی این را گفت و در سکوت
    سر سرا صدایش مانند صدای شیپوری پیچید
    ولدمورت که چشم های سرخش گشاد شده بود زیر لب غرید: پاتر جدی نمیگه روش کارش این جوری نیست مگه نه؟ امروز
    کی رو میخوای سپر بلای خودت بکنی پاتر؟
    هری به سادگی گفت هیچ کسی رو دیگه هیچ جان پیچی باقی نمونده فقط من مونده م و تو هیچ کدوم
    نمی تونند با وجود دیگری زنده بمونند و یکی از ما برای همیشه میره

    کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ – فصل سی و ششم / ایراد نقشه

    g.m.j

    اسنیپ به سختی نفس می کشید.
    پسرش نجات پیدا کرد.دامبلدور گفت.
    اون چشمای مادرشو داره.تو چشمای لیلی رو به خاطر میاری مگه نه؟
    (اسنیپ)نه! اون مرده!
    (دامبلدور)اره که چی؟
    (اسنیپ)من ارزو می کنم… ارزو می کنم که من به جاش می مردم.
    (اسنیپ)اونوقت چه فایده ای برا بقیه داشت؟اگه تو لیلی رو دوست داشتی راهت مشخصه!
    (دامبلدور)منظورت چیه؟
    کار کن مرگش بیه.ده نباشه کمک کن از پسرش محافظت کنم…(اسنیپ) .

    به روز رسانی:

    چندین ایمیل و دیدگاه در مورد خبر جدید اما واتسون برای دمنتور ارسال کردید. برای پاسخ به سوال شما در این مورد، باید خدمتون عرض کنم که دنیل و اما با هم دوست دختر/پسر نیستند، نشدند و نخواهند شد و خبر مذکور که در صحت اون هم تردید دارم، در مورد این بود که اما و دنیل به همدیگه در مورد پیدا کردن دوست کمک میکنند.

  • مصاحبه با همه بازیگران و صحنه های جدید از فیلم آخر، دوشنبه ساعت ۴:۳۰ صبح تهران از CNN – برنامه لری کینگ

    مصاحبه با همه بازیگران و صحنه های جدید از فیلم آخر، دوشنبه ساعت ۴:۳۰ صبح تهران از CNN – برنامه لری کینگ

    قرار است لری کینگ، مجری مشهور CNN با بازیگران مجموعه هری پاتر مصاحبه ی ویژه ای انجام دهد.

    این مصاحبه ویژه که مدت یک ساعت خواهد بود، عنوانش “هری پاتر: فصل آخر” است و قرار است روز دوشنبه ۲۰ تیر ساعت ۴:۳۰ صبح به وقت تهران (یکشنبه ۱۰ جولای، ساعت ۸ شب نیویورک) از شبکه CNN پخش شود. این برنامه در ایران هم قابل دریافت خواهد بود.

    در این برنامه، مصاحبه با دنیل ردکلیف، اما واتسون، روپرت گرینت، تام فلتون، هلنا بونهام کارتر و رابی کالترین صورت می گیرد. جیمز و اولیور فلپس هم طرفداران را به گردش در پارک جادوگری می برند.

    توجه داشته باشید که این برنامه شامل صحنه هایی از یادگاران مرگ – بخش ۲ است که تا به حال هرگز پخش نشده بود و برای اولین بار قرار اس دوشنبه ۲۰ تیر ساعت ۴:۳۰ صبح به وقت تهران از CNN پخش شود.

  • اپل پیش نمایش ویژه سوم را منتشر کرد: “ادامه ماجرا” از ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’

    اپل پیش نمایش ویژه سوم را منتشر کرد: “ادامه ماجرا” از ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’

    تویتر رسمی هری پاتر، لینک ویدیوی جدید پیش نمایش ویژه ای را در Apple.com منتشر کرده است که در آن عوامل و بازیگران به بررسی اتفاقات از یادگاران مرگ – بخش ۱ و انتظاراتی که طرفداران می توانند از بخش ۲ داشته باشند، می پردازند.

    در این کلیپ چهار دقیقه ای که عنوان آن “ادامه ماجرا” (Where We Left Off) است، مصاحبه هایی هم با دنیل ردکلیف، اما واتسون، روپرت گرینت، دیوید یتس کارگردان و دیوید هیمن و دیوید بارون تولیدکننده صورت می گیرد.

    یادگاران مرگ – بخش ۲، روز ۲۴ تیر اکران می شود.

    هر یک از کاربران که لینک دانلود این ویدیو را تهیه کرد، در بخش نظرات ثبت کند.

  • بازیگر نقش لیلی لونا در ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’ مشخص شد

    بازیگر نقش لیلی لونا در ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’ مشخص شد

    این خبر احتمالا از آخرین اخبار این دسته می باشد. یکی دیگر از بازیگران فیلم سینمایی یادگاران مرگ – بخش ۲ مشخص شد. بنا به IMDb، دفنی (Daphne de Beistegui) نقش لیلیلونا را در موخره فیلم بازی کرده است.

    او همراه با هلنا بارلو (رز ویزلی)، رایان ترنر (هوگو ویزلی)، آرتور باون (آلبوس سوروس)، برتی گیلبرت (اسکورپیوس مالفوی)، ویل دان (جیمز سیریوس) و لوک نیوبری (تدی لوپین) در موخره بازی کرده است.

    لیلی لونا پاتر، تنها فرزند دختر و کوچکترین فرزند هری پاتر و جینی ویزلی بود.

    عکسی دیگر از این بازیگر، اینجاست.

  • افتتاح سه بخش جدید در دمنتور: انجمن گفتگو، کانال ویدیویی و فن فیکشن

    افتتاح سه بخش جدید در دمنتور: انجمن گفتگو، کانال ویدیویی و فن فیکشن

    در راستای اجرای برنامه های ویژه دمنتور برای بعد از اکران فیلم آخر هری پاتر، امروز سه بخش جدید به وب سایت طرفداری دمنتور اضافه شد که به شرح زیر به اطلاع شما می رسد:

    انجمن گفتگو

    همان طور که می دانید، دمنتور از ابتدا انجمن گفتگو داشت اما از دو سال گذشته این انجمن بسته شده بود. حالا دوباره و از نو شروع به فعالیت کرده و به جای اینکه آدرس آن جدای از دمنتور باشد، زیرشاخه سایت شد. شما می توانید با ورود به forum.dementor.ir وارد این بخش شوید و بعد از انجام مراحل عضویت در آن فعالیت کنید.

    مدیریت این انجمن با دوستان عزیزی است که در چت زنده با شما همراه بودند. علاوه بر این گروه سرپرستی هم خواهد داشت که به مدیریت محتوی آن می پردازند. دمنتور مسئول محتوی انجمن خود می باشد اما شخص من در مدیریت آن نقشی نخواهم داشت.

    کانال ویدیویی

    کانال ویدیویی دمنتور در وب سایت بین المللی یوتوب افتتاح شده و اکثر ویدیوهای قدیمی دمنتور در آن قرار گرفته است. از جمله هر هفت ویدیوی “هری پاتر برای همیشه”، “جشن انتشار کتاب شاهزاده دورگه” و “پشت صحنه فیلم زندانی آزکابان” شامل ویدیوهایی است که فعلا به آن اضافه شده است. در آینده هم ویدیوهای فارسی و ایرانی دیگر هری پاتر به این کانال اضافه می شود.

    این کانال تنها مخصوص ویدیوهای فارسی، گزارش های شبکه های ایرانی، برنامه های صدا و سیما در مورد هری پاتر و تمام ویدیوهای دیگر که به هر طریق به زبان فارسی و کشور ایران مرتبط می شود است.

    یکی از کاربران دمنتور به نام آقای محمد صادقی عزیز، از دمنتور قدیم ویدیویی درست کرده بودند که بالاخره فرصت شد در اختیار شما هم قرار دهم. در این ویدیو قالب قدیمی دمنتور هم می بینید.

    برای ورود به این کانال، وارد youtube.com/divanesaztv شوید و مشترک ویدیوهای آن شوید.

    فن فیکشن

    در این بخش می توانید داستان هایی که از دنیای هری پاتر، به قلم خودتان نوشته اید را منتشر کنید.

    برای ورود به این بخش، اینجا را کلیک کنید.

  • همه بازیگران هری پاتر!

    همه بازیگران هری پاتر!

    به نقل از فرارو: سری فیلم‌های «هری پاتر» در طول این سال‌ها شگفتی‌های زیادی برای صنعت سینمای انگلستان به همراه داشته است و همچنین فرصتی فراهم آورد تا استعدادهای زیادی در این فیلم‌ها شکوفا شوند. بعضی از آنها در همه قسمت‌های هری پاتر (یا بیشتر قسمت‌ها) نقش اصلی داشته‌اند.

    بازیگران دیگری هم هستند که نقش های کوتاهی در فیلم‌های «هری پاتر» داشته‌اند یا اصلا به عنوان مهمان در یکی از قسمت‌ها بازی کرده‌اند.

    مهم این است که آنها برای نمایش استعدادشان در این فیلم‌ها صاحب شهرت و امتیازات مضاعف شده‌اند. بسیاری از این بازیگران در دنیای نمایش و سینما صاحب مقام و احترام بسیاری هستند. دیدن برخی از این بازیگران در قسمت‌های مختلف «هری پاتر» واقعا تماشاگران را به وجد می‌آورد. بسیاری از بازیگران بزرگ سینما در این مجموعه گرد هم آمده‌اند تا به شخصیت‌های دوست‌داشتنی کتاب‌های جی.کی.رولینگ جان بدهند.

    مروری داریم بر بهترین بازیگران سینما که در مجموعه فیلم‌های «هری پاتر» بازی کرده‌اند، مجموعه فیلم‌هایی که چنان در دنیا موفق بودند که توانستند پول زیادی نصیب سازندگانش کنند همه بی‌صبرانه در انتظارند تا قسمت آخر آن به نام «هری پاتر و قدیسین مرگبار: بخش دوم» در یکی، دو هفته آینده به نمایش درآید و هم رکورد قسمت‌های قبلی را بشکند و هم عاقبت کار هری‌پاتر گیشه‌های سینماهای جهان را حسابی تکان دهد.

    آلن ریکمن – سوروس اسنیپ
    بازیگر دوست‌داشتنی سینما که بیشتر در نقش‌های منفی ظاهر می‌شود اما آیا در سری فیلم‌های هری پاتر هم همیشه شخصیت بد ماجراست؟خب این سوالی است که پاسخ دادن به آن چندان آسان نیست. یک لحظه شما اسنیپ را دوست دارید و یک دقیقه بعد از او متنفر می‌شوید. شما دوست دارید که از اسنیپ متنفر باشید و فکر نمی‌کنم بازیگر دیگری به جز ریکمن در دنیا وجود داشته باشد که بتواند در شما چنین حسی ایجاد کند.

    مگی اسمیت – مینروا مک‌گونگال
    اسمیت از همان اولین قسمت هری پاتر در خدمت این مجموعه بوده و تبدیل به یکی از شخصیت‌های کلیدی فیلم شده است. اسمیت در فیلم‌های گوناگونی در ژانرهای مختلف ایفای نقش کرده و اینجا در نقش پروفسور مک‌گونگال سرسخت اما دوست‌داشتنی کامل و بی‌نقص ظاهر شده. هیچ‌کس به جز اسمیت نمی‌توانست در همه طول مجموعه چنین توانایی از خودش نشان دهد.

    ریچارد هریس و مایکل گامبون – آلبوس دامبلدور
    متاسفانه بعد از نمایش دو قسمت اول فیلم ریچارد هریس بازیگر نقش دامبلدور از دنیا رفت. دامبلدور جدید مایکل گابون بود که در به تصویر کشیدن دامبلدوری که به هر حال برای تماشاگران شناخته شده بود، وظیفه بسیار سختی در پیش داشت. دو بازیگر برداشت‌های متفاوتی نسبت به شخصیت دامبلدور داشتند و بخصوص تفاوت سنی هریس و گامبون در فیلم خیلی مشهود بود اما دست آخر گامبون این نقش را مال خودش کرد.

    جولی والترز- مالی ویزلی
    والترز سالهاست که در تلویزیون، سینما و صحنه تئاتر ظاهر می‌شود و خیلی هم محبوب است و برای بازی در نقش مالی ویزلی بازیگر الهام‌بخشی به‌نظر می‌رسد. شخصیتی که آن‌طور که به‌نظر می‌رسد نرم و منعطف نیست و وظیفه خودش می‌داند تا همیشه خانواده ویزلی را کنار هم نگهدارد.

    ریچارد گریفیث-ورون دورسلی
    بیشتر در صحنه تئاتر شناخته شده است اما در تلویزیون و سینما هم نقش‌هایی بازی کرده که به اعتبار وی افزوده‌اند.

    گری اولدمن-سیریوس بلک
    بیشتر برای نقش‌های منفی‌اش شهرت دارد و در تئاتر هم بازیگر مهمی است و بیشتر روی صحنه نمایش ظاهر می‌شود. در فیلم‌های مهمی بازی کرده که امروز نامش اعتباری برای هر فیلمی محسوب می‌شود.

    جیسون ایزاک-لوسیوس مالفوی
    با گریمی که در فیلم‌های «هری پاتر» دارد تقریبا شناخته نمی‌شود. او هم از کسانی است که بیشتر برای نقش‌های منفی‌اش معروف شده و البته در «هری پاتر» هم شخصیتی منفور و منفی است.

    هلنا بونهام کارتر- بلاتریکس لسترنج
    مطمئن باشید هیچ بازیگر دیگری مانند بونهام کارتر نمی‌توانست آن حجم از دیوانگی را که شخصیت بلاتریکس دارد،‌ بازی کند. او برای این نقش انتخاب کاملا درستی است. این بازیگر محبوب که نامزد جایزه اسکار هم شده، هیچ‌وقت در نقش‌های خسته‌کننده و خنثی ظاهر نمی‌شود. کاراکترهایی که او نقش‌شان را بازی می‌کند همیشه لب تیغ هستند.

    رالف فاینس- ولدمورت
    اگر ندانید که چه کسی نقش ولدمورت را بازی می‌کند،‌ امکان ندارد حدس بزنید که او رالف فاینس است اما به هر حال در ایفای این نقش شیطانی درخشان عمل کرده است.

    جان کلیس- نیک سر بریده
    اسطوره گروه کمدی مانتی پایتون به نقش‌اش در فیلم هری پاتر مقداری زیادی بامزگی و چیزهای خنده‌دار اضافه کرده. نیک سر بریده شبح گروه گریفندور است. این نقش به بازیگری نیاز داشته که کمی حس شوخ‌طبعی داشته باشد و کلیس مسلما هیچ‌کس را ناامید نخواهد کرد.

    جیم برودبنت- هورس اسلاگهورن
    یکی از بهترین بازیگران سینما که با هر نقشی منطبق می‌شود و در کارنامه‌اش هم انتخاب‌های گوناگونی به چشم می‌خورد. یک روز او را می‌بینید که در موزیکالی مانند «مولن‌روژ» آواز می‌خواند و فردایش نقش پدر بریجیت جونز را در یکی از بهترین کمدی-رمانتیک‌های تاریخ سینما یعنی «خاطرات بریجیت جونز (با بازی رنه زلوگر)» بازی می‌کند. هیچ نقشی وجود ندارد که این بازیگر متبحر نتواند از پس آن بربیاید، از جمله نقش یکی از استادان هری پاتر.

    اما تامپسون- سیبل تریلانی
    تامپسون برای بازی در نقش شخصیت‌هایی که شما در تمام طول فیلم برایشان احساس تاسف و همدردی می‌کنید، معروف و محبوب شده است. این ویژگی در مورد نقش پروفسور تریلانی در «هری پاتر» هم کمی وجود دارد. گرچه این بار کمی دیوانگی هم چاشنی این نقش شده است.

  • نقل قول های کتاب در ۱۷ روز باقی مانده…

    نقل قول های کتاب در ۱۷ روز باقی مانده…

    اگر به دیدگاهی جواب ندادم برای این هست که چک نکردم. ضمنا لطفا نقل قول هم ارسال نکنید.

    Sami Potter

    هری تقلا می کرد تا در آن ویرانه بلند شود و بایستد؛سه مرد مو قرمز، در جایی که دیوار ویران شده بود،دور هم جمع بودند. هری دست هرمیون را گرفت و با هم تلو تلو خوردند و بر روی تکه های چوب و سنگ سکندری خوران قدم گذاشتند.
    کسی فریاد می زد:
    “نه-نه-نه!نه!فرد!نه!
    پرسی داشت برادرش را تکان می داد،رون کنارشان زانو زده بود و چشم ها فرد خیره بود،بی آنکه ببیند سایه ی آخرین لبخندش هنوز کنج لبش بود.

    هری پاتر و یادگاران مرگ-جلد ۲-فصل سی و یکم-ترجمه اسلامیه

    Ali.h.k

    پرسش های بیشماری را هیچ گاه از او نپرسیده بود…چه حرف های زیادی با او داشت…
    دران دم بی هیچ هشداری ان حقیقت دردناک کامل تر و امکان ناپذیر تر و انکار ناپذیر تر از هر زمان دیگری وجودش را فرا گرفت.دامبلدور رفته بود مرده بود….

    هری پاتر و شاهزاده دورگه-ارامگاه سپید

    آرش

    هری نمی دانست از کجا شروع کند اما اهمیتی نداشت در همین لحظه چیزی بزرگ و نقره ای از روی سایبان بالای جمعیت رد شد و پایین آمد سیاهگوش ، زیبا و درخشان آرام میان مهمانان شگفت زده فرود آمد . سرها برگشت و نزدیک ترین افراد به آن به طور خنده داری خشکشان زد . سپس دهان سپر مدافع باز شد و با صدای بلند و عمیق و آرام کینگزلی شکبولت به حرف آمد « وزارتخانه سقوط کرده . اسکریمجر مرده ، اون ها دارن میان »

    یادگاران مرگ۱ – عروسی

    Monster. Fame

    پاهای هری با جاده تماس یافت.جادهی اصلی هاگزمید را دید که به طور دردناکی اشنا بود: ویترین تاریک مغازه ها طرح کلی کوه های سیاه بشت دهکده بیچ جاده روبه رویشان که از جاده ی اصلی جدا میشد و به هاگوارتز می رسید نوری که از بنجره های کافه ی سه دسته جارو بیرون میزد و بس از فرو ریختن قلبش با وضوحی دقیق و شفاف به ییاد سال گذشته افتاد که در ان جا فرود امده بود و دامبلدور ضعیف و درمانده به او تکیه داشت همه ی این ها را در یک ان هنگام فرودش به یاد اورد و بعد همین که گیر محکم دستش به دست های رون و هرمیون کمی شل تر کرد ان اتفاق رخ داد……..

    اینه گمشده فصل ۲۸

  • فقط ۱۸ روز باقی مانده: نقل قول های زیبا از کتاب های هری پاتر

    فقط ۱۸ روز باقی مانده: نقل قول های زیبا از کتاب های هری پاتر

    محمد امیری

    اکنون چهره ی ابرفورث حالت کاملا خطرناکی به خود می گرفت.

    -گریندل والد اومد، و بالاخره برادرم همتایی داشت که باهاش حرف بزنه،کسی که به اندازه ی خودش باهوش و با استعداد بود.دیگه مراقبت از آریانا در مرحله ی دوم اهمیت داشت و اونا نقشه هاشونو برای پی ریزی یه نظام جادوگری جهانی یا گشتن دنبال یادگار ها یا هر چیز دیگه ای رو که اون همه علاقه مندشون کرده بود و در سر می پرورندند.برنامه های عظیمی به نفع نژاد جادوگری داشتند و اگه از دختر جوونی غافل می موندن ، چه اهمیتی داشت؟آخه آلبوس داشت در جهت منافع مهم تر فعالیت می کرد.اما چند هفته که از کارهاشون گذش دیگه طاقتم تمام شده بود ، وقت برگشتنم به هاگوارتز بود برای همین بهشون گفتم،رک و راست به هر دوشون گفتم،همین طوری که به تو دارم میگم.ابرفورت مستقیم به هری نگاه کرد و گفت:بهشون گفتم همین الان این کار ها رو بزارید کنار،شما که نمیتونین اریانا مراقبت کنید یا اونو با برنامه هاتون جا به جا کنید پس…….

    امیر.ص

    *آواداکداورا!
    اکسپلیارموس!
    *صدای انفجاری مثل صدای شلیک توپ بلند شد و شعله های طلایی رنگی که میانشان
    پدیدار شد،نشانگر برخورد طلسم هایشان بود.

    از جای دوردستی صدای جرکت بد عنق در طول راهرو ها را میشنیدند که آهنگ
    پیروزمندانه خودش را میخواند:

    بردیمشون بردیمشون خرد و خمیر کردیمشون
    پاترجونم هستی تو تک ولدی چی شد رفت به درک
    بچه ها بیاین شادی کنیم بازی وطنازی کنیم

    هری پاتر و یادگاران مرگ

    آریانا

    هری در حالی که با لباس روی تختش دراز می کشید و به بالا خیره شده بود گفت:((نمیدونم)).او هیچ کنجکاوی ای در مورد ار.ای.بی نداشت.حتی شک داشت که هرگز دوباره احساس کنجکاوی کند.همان طور که دراز کشیده بود ناگهان متوجه شد که همه جا ساکت شده.فوکس دیگر نمی خواند.فهمید که فوکس رفته و هاگوارتز را برای همیشه ترک کرده است،درست همان طور که دامبلدور مدرسه را ترک کرده بود.این دنیا را ترک کرده بود و هری را ترک کرده بود.

    هری پاتر ۶ (فصل ۲۹ سوگواری ققنوس)

    Sami Potter

    مگه-تو-روانی هستی؟-
    هیچ چیز جز شنیدن آن صدا نمی توانست هری را چنان تکان بدهد و نیروی برخاستن از زمین را در او بدمد.در حالی که به شدت می لرزید تلو تلو خوران بلند شد و ایستاد.رون را در برابر خود دید که لباس هایش خیس آب و چسبیده به بدنش بود ،موهایش تمام صورتش را پوسانده بود،شمشیر گریفندور در یک دستش و قاب آویز آویخته از زنجیر پاره،در دست دیگرش بود.
    هری نمی توانست پاسخش را بدهد،آن آهوی نقره ای در مقایسه با بازگشت مجدد رون هیچ بود،هیچ،و هری نمی توانست یاور کند.

    هری پاتر و یادگاران مرگ-جلد ۲-فصل نوزدهم-ترجمه اسلامیه

  • تنها ۱۹ روز باقی مانده: نقل قول های ۴ تیر

    تنها ۱۹ روز باقی مانده: نقل قول های ۴ تیر

    سینا.جـــ

    در برج گریفندور همه در تب و تاب مسابقه کوییدیچ بودند. تیم کوییدیچ بعد از دوران طلایی چارلی ویزلی (دومین برادر بزرگ رون) در مقام جستجوگر ، نتوانسته بود برنده ی جام کوییدیچ بشود.امّا هری اطمینان داشت هیچ یک از دانش آموزان برج گریفندور ، حتی وود ، به اندازه ی خودش مشتاق موفقیت در این مسابقه نیست. هیچ کس به یاد نداشت که یک مسابقه چنین جنجال و هیاهویی برپا کرده باشد.ر پایان تعطیلات درگیری دو تیم و طرفدارانش به اوج رسید.چندین بار در راهرو ها نزا و زد و خورد در گرفت و بدتر از همه کشمکشی بود که میان یک دانش آموز سال چهارم گریفندور و یک دانش آموز سال ششم گروه اسلایترین پیش آمد و در پایان هردو در حالی که تره فرنگی از گوششان بیرون زده بود ، روانه ی درمانگاه شدند!

    کتاب سوّم-هری پاتر و زندانی آزکابان

    lord of shadows

    جای زخمش می سوخت،اما او بر دردش غلبه می کرد.آن را حس می کرد اما از آن جدا بود.سرانجام مهار آن را آموخته بود.یاد گرفته بود که چطور درهای ذهنش را به روی ولدمورت ببندد.همان چیزی را فرا گرفته بود که دامبلدور از او خواسته بود از اسنیپ بیاموزد.درست همانطور که وقتی هری به خاطر سیریوس غرق اندوه بود ولدمورت نتوانسته بود وجودش را تسخیر کند اکنون که به سوگ دابی نشسته بود نیز افکار ولدمورت قادر به نفوذ در ذهنش نبودند.

    انگار که غم،ولدمورت را از میدان به در می کرد….هرچند که بی تردید اگر دامبلدور بود،می گفت که این عشق است.

    کتاب هفتم-جلد دوم-فصل بیست و چهارم:چوبدستی ساز

    nina (hagralsito)

    هری دوان دوان به اتاقش در طبقه بالا رفت و درست موقعی به پشت پنجره رسید که اتومبیل خانواده دروسلی با دو فرمان از راه ماشین رو بیرون رفت و راه خیابان را پیش گرفت و دور و دورتر شد.کلاه سیلندری دیدالوس دیگل در صندلی عقب بین دادلی و خاله پتونیا مشخص بود . اتومبیل در انتهای خیابان پریوت به سمت راست پیچید ویک آن شیشه هایش در نور خورشید که در حال غروب بود به رنگ سرخ آتشین در آمد و سپس از نظر محو شد.
    هری قفس هدویگ ؛آذرخش و کوله پشتی اش را برداشت و تلو تلو خوران از پله ها پایین رفت و به هال رسید و همان جا قفس و جارو و کیفش را پای پله ها گذاشت .حالا دیگه هوا لحظه به لحظه تاریکتر میشد و هال در نور شبانه پر از سایه بود. آنجا ایستادن در سکوت و آگاهی از این که دیگر چیزی نمانده بود که برای آخرین بار از این خانه برود حس عجیبی را در او برمی انگیخت. مدت ها پیش هرگاه خانواده دروسلی برای تفریح و خوشگذرانی از خانه بیرون میرفتند و او را در خانه تنها میگذاشتند این ساعتهای تنهایی برایش موهبتی نادر بود : فقط برای کش رفتن خوراکی خوش مزه ای از یخچال معطل میشد و بعد با عجله به طبقه ی بالا می دوید تا با کامپیوتر دادلی بازی کند یا تلویزیون را روشن کند و تا دلش میخواست این کانال آن کانال کند. یادآوری آن روزها خلا عجیبی در دلش ایجاد میکرد , مثل به یاد آوردن برادر کوچکی بود که از دست رفته باشد.
    -نمیخوای برای آخریت بار نگاهی به اینجا بندازی؟
    این را از هدویگ پرسید که هنوز سرش زیر بالش بود و انگار با خود هم قهر کرده بود.هری ادامه داد:
    دیگه هیچ وقت نمیام اینجاها. نمیخوای اون دوران خوش رو به یاد بیاری؟..

    کتاب یادگاران مرگ.جلد اول . فصل ۴

    سارا کاشفی پور

    از آستانه ی درگذشته بود که جیمز با سرعت وارد هال شد. کارش آسان بود… بسیار آسان… حتی چوبدستی اش را نیز برنداشته بود…
    – لی لی، هری رو بردار و برو! خودشه! برو! فرار کن! من معطلش می کنم-
    معطل می کنم، با دست خالی و بدون چوبدستی!…. پیش از اجرای طلسم، خنده را سر داد…
    – آوداکاداورا!
    نور سبز رنگ، هال تنگ و کوچک را پر کرد، کالسکه ی کودک را به دیوار فشرد و روشن کرد، نرده ها را همچون خطوط صاعقه به درخشش در آورد، و جیمز پاتر همچون عروسکی خیمه شب بازی که بند هایش را بریده باشند به زمین سقوط کرد….

  • متن کامل فارسی کنفرانس مطبوعاتی جی.کی.رولینگ در مورد پاترمور

    متن کامل فارسی کنفرانس مطبوعاتی جی.کی.رولینگ در مورد پاترمور

    همان طور که دیروز مطلع شدید، جی.کی.رولینگ پس از انتشار ویدیوی صحبت‌هایش در سایت یوتیوب در مورد پروژه‌ی جدیدش، در کنفرانسی خبری به چند سوال پاسخ داد. اگر پوشش خبری لحظه به لحظه‌ی دمنتور را دنبال کرده باشید حتماً از بخش هایی از صحبت‌های او در این کنفرانس باخبر شده‌اید و با دیدن تصاویر رسمی منتشر شده، ماهیت این سایت تا حدودی در ذهنتان شکل گرفته است. اما برای این که با جزئیات بیشتری از این پروژه‌ی بدیع آشنا شوید، بر آن شدیم متن کامل صحبت‌های رولینگ در این کنفرانس مطبوعاتی را ترجمه و در اختیارتان قرار دهیم:

    کنفرانس مطبوعاتی جی.کی.رولینگ

    “پاترمور راه بسیار خوبیست که لطف خوانندگان را جبران کنم، خوانندگانی که کتاب‌ها را به این موفقیت بزرگ رسانده‌اند. هنوز هم نامه‌های بیشمار و بسیار زیادی به دستم میرسه… واقعاً فکر می‌کردم تا حالا تعدادشون کم میشد. هر هفته داستان‌ها، نقاشی‌ها یا درخواست‌هایی برای نوشتن پیش درآمد یا دنباله‌‌ای برای کتاب‌ها به دستم میرسه.
    این سایت تنها یک راه عالی برای ادامه داشتن این خلاقیت طرفدارهاست. برای من تجربه‌ی فوق‌العاده‌ای بوده که در این محیط، خلاق باشم، چون چنین محیطی در سال ۱۹۹۰ که ایده‌ی کتاب‌ها را داشتم وجود نداشت. همچنین راه بسیار شگرفی است که نسل دیجیتال را با کتاب‌ها آشنا کرد.
    واقعاً این پروژه به طور خاصی هیجان انگیز بود. حدود دو سال روش کار کردیم و به نظرم این خارق‌العاده‌ست که تعداد خیلی کمی از طرفداران متوجه شدن که ما چه قصدی داریم. تعداد کمی متوجه شدن و واقعاً لطف کردن و زود دست ما رو رو نکردن. کار کردن روی این پروژه با این گروه عالی، خیلی هیجان انگیز بود.”

     

    در مورد گروه‌بندی:

    “گروه‌بندی برای من یکی از سرگرم‌کننده‌ترین موارد پروژه بود. من شانزده سال مشغول نوشتن کتاب‌های پاتر بودم و طی این مدت یه احساس واقعی داشتم که مردم به کجا تعلق دارن و توی کدوم گروه قرار دارن. وقتی مردم رو می‌دیدم ناخودآگاه اونا رو پیش خودم گروه‌بندی می‌کردم.
    بنابراین، با گسترش این پهنه‌ی وسیع سوالات که به صورت تصادفی برای کاربر انتخاب میشه – در نتیجه لزوماً سوالات پرسیده شده از شما و دوستانتان یکسان نیست – به نظرم خیلی مهم بود که مثلاً کاربرها با دومین حدس متوجه نشن کدوم گزینه به معنی گریفندور هست. ولی نکته هیجان انگیز برای من اینه که اگر در گریفندور گروه‌بندی نشدید، اگر در یکی از سه گروه دیگر گروه‌بندی شدید در عوض یک چهارم بخش‌های اضافی خواهید داشت چون به سالن عمومی خودتون میرید. اگر در گروه گریفندور بیافتید فقط هری رو دنبال می‌کنید. اما اگر در گروه هافلپاف، ریونکلاو یا اسلیترین بیافتید، به سالن عمومی خودتون میرید، هم‌نوعان خودتون رو می‌بینید، که به شما میگن چه آدم‌های معروفی در گروهتون بودن و ذات حقیقی گروه شما چیست.
    در داستان اصلی شما گروه‌ها رو فقط از دید سه قهرمان من می‌بینید. چیزی که می‌خوام بگم اینه که در اسلیترین بودن چیز هولناکی نیست. و در حقیقت من همیشه گریفندور و اسلیترین رو به عنوان دو گروه که بیش از همه به هم نزدیکند دیدم. فکر می‌کنم خود هری به راحتی می‌تونست به یکی از این دو راه بره. فکر نکنم بشه جواب‌ها رو حدس زد. باید با صداقت جواب بدید. برای این کار فقط یک بار فرصت دارین، مثل تست هوشه، هیچ راه برگشتی نیست، باید بار اول درست انجامش بدید.
    ما این رو آزمایش کردیم. من روی خانواده‌ام تستش کردم و همه در گروهی قرار گرفتن که فکر می‌کردم، و وقتی گروه اونو در قالب سایت پیاده کرد، شما {خطاب به تارک نسری از TH_NK (موسسه طراحی وب‌سایت)} گفتید بیشتر مردم در ریونکلاو قرار گرفتن. تنها دو نفر در اسلیترین قرار گرفتن که کاملاً لباس سیاه پوشیده بودن. پس این عملی بوده.”

     

    این ایده چطور به فکرتان رسید و چقدر مطالب جدید در سایت هست؟

    “باید بگم بیش از نیمی از مطالب جدید رو قبلاً نوشتم – و چند موضوع جدید هم نوشتم، خصوصاً معرفی گروه‌ها. فرصت جالبی بود که برگردم به عقب، و دوباره فکر کنم اگر هری مسیر دیگه‌ای رو دنبال می‌کرد چی میشد. بنابراین چیزهای خیلی زیادی ایجاد کردم.
    {این ایده} موقعی مطرح شد که من و نیل {بلیر – وکیل رولینگ} داشتیم بحث می‌کردیم. می‌دونستیم تقاضاهای زیادی برای کتاب الکترونیکی وجود داره اما من می‌خواستم… اگر قراره این کار انجام بشه فراتر از این‌ها باشه. مشخصه که درخواست‌های زیادی برای انواع بازی‌ها و بازی‌های تعاملی آنلاین و از این جور چیزها داشتیم. می‌خواستم سرگرمی وسیله‌ای برای مطالعه باشه. می‌خواستم برگردونمش به تجربه ادبی، تجربه داستانی، و این چیزی بود که از اون بحث‌ها بیرون اومد. بنابراین دو سال پیش با جدیت کار بر روی این پروژه رو شروع کردیم.”

     

    آیا در آینده دایره‌المعارف چاپی منتشر می‌کنید؟

    “در حال حاضر نمی‌دونم اصلاً کتابی منتشر میشه یا نه. دنیا یه جورایی از من جلو افتاد چون در سال ۱۹۹۸ مطالبی که خلق کردم اون قدر زیاد بودن که در کتاب‌ها نمی‌گنجید. واقعاً مسخره بود که کسی… برای من اون موقع، پبش خودم فکر کردم، آخه کی می‌خواد بدونه اهمیت انواع چوب‌های چوبدستی چیه؟ همه‌ی اینا توی ذهنم بود. پس تنها راهی که می‌تونستم تصور کنم که این مطالب رو منتشر کنم در قالب یک کتاب چاپی بود.
    حالا، به محض این که چوبدستیتون رو گرفتید می‌تونید برید و ببینید که اهمیت چوب چوبدستی چیه. باید همه‌ش رو بخونید، ولی این طوری تجربه خیلی جالبیه.
    آیا دایره‌المعارفی منتشر میشه؟ شاید. دو چیز در مورد دایره‌المعارف میگم: اولاً، همیشه گفتم و حالا هم پای حرفم هستم، اگر در آینده دایره‌المعارف چاپی منتشر کنم می‌خوام که همه‌ی عوایدش به خیریه برسه. در سال ۱۹۹۸ حتی خوابش رو هم نمی‌دیدم که شخصاً در موقعیتی باشم که یک موسسه خیریه بزرگ رو تأسیس کنم و شخصاً کارهای خیریه بکنم، و قبلاً هم کتاب‌هایی رو برای خیریه نوشتم.
    نکته دیگه اینه که، این مجانی هست. لازم نیست چیزی بخرید تا به چیزهایی که امروز دیدید دسترسی داشته باشید. لازم نیست برای گرفتن مطالب اضافی پولی بپردازید، لازم نیست حتی یه چیز بخرید تا وارد پاترمور بشید و تجربه‌ای که دیدید رو داشته باشید. این برای من خیلی مهم بود. این برای جبران بود. این بار تکنولوژی وجود داشت تا چیزی فراتر از کتاب‌ها و فیلم‌ها برای طرفداران کنونی ایجاد کنیم.”

     

    گفته شده که خداحافظی با هری پاتر برای شما خیلی سخت بوده. این راهی برای این بوده که بتونید دوست پسرتون رو بیشتر نگه دارید؟

    “دقیقاً مثل دوست پسر قبلیمه. راستش رو بخواید زمانی که نوشتن هری رو تموم کردم، با چنان شدتی گریه کردم که تنها زمان مرگ مادرم این طوری گریه کرده بودم. این قدر که برای هری گریه کردم، تا حالا برای هیچ مردی گریه نکردم. بنابراین، همون طور که می‌دونید، خیلی وقته قراری نگذاشتیم، و حالا دو سال گذشته و اینو ساکت نگه داشتم.
    غیرمنتظره است که چطور به راحتی آروم آروم به این دنیا وارد و از اون خارج شدم. وقتی نوبت میرسه به نوشتن یادداشت‌های کامل کننده یا نوشتن مطالب جدید، که چند جا انجام دادم، کاملاً صادقانه بگم که فکر می‌کنم خارق‌العاده‌ست که چه راحت واردش شدم و ازش خارج شدم، خیلی عالیه. اما در مورد هری به یه خاتمه رسیدم، و فکر می‌کنم مهمه که بگم که قصد ندارم رمان دیگه‌ای بنویسم. این طریقه‌ی شگفت‌انگیزی بوده که با این بخش از زندگیم در ارتباط باشم، اما کاملاً مطمئنم دیگه کارم با رمان تموم شده. ولی ادامه پیدا کردنش جالب بود.”

     

    در خصوص نامه‌های جو و این که دوباره صندوق پستش پر از نامه میشه یا خیر

    “من نامه دوست دارم. نه همه‌ی نامه‌ها رو. ۹۹ درصد نامه‌ها رو دوست دارم.
    کتاب‌ها، امکان نداره که بگم هری پاتر برای من چی بوده و مبالغه باشه. کاملاً زندگی من رو دگرگون کرد. به عنوان خالقش دوستش داشتم. به هیچ وجه دوباره برای من اتفاق نمی‌افته. دوباره برای کس دیگه‌ای اتفاق می‌افته، مجموعه‌ی کتاب‌هایی خواهند بود به همین بزرگی. من خوانندگانم رو تحسین می‌کنم. خوانندگانم رو دوست دارم. هر نویسنده‌ای دوست داره فکر کنه اونا به مطالعه ادامه میدن.
    سوالی که فکر می‌کردم زودتر ازم پرسیده بشه ولی می‌خوام برای اطلاعتون جواب بدم بحث کتاب الکترونیکی/چاپی هست: دیدگاه من اینه که نمیشه جلوی پیشرفت رو گرفت. کتاب الکترونیکی دیگه همه گیر شده، در آینده فراگیر میشه. شخصاً کتاب چاپی رو دوست دارم، اما همین اواخر، بعد از خیلی‌ها چون من زیاد توی تکنولوژی به روز نیستم، در واقع امسال بود که من برای اولین بار کتاب‌های الکترونیکی رو دانلود کردم. و فوق‌العاده‌س، برای مسافرت و خصوصاً برای بچه‌ها  چیز خارق‌العاده‌ایه که هزاران کتاب رو در جیبتون در یک وسیله‌ی کوچک جابجا کنید، برای همین احساس خیلی خوبی دارم که هری پاتر به این محیط نو برده بشه. اما بازم کتاب چاپ شده کاغذی رو دوست دارم؛ فکر کنم از هر دو میشه لذت برد.”

     

    شما اسم پاترمور به ذهنتون رسید؟

    “بله. خیلی بهش افتخار میکنم. ما خیلی در این مورد بحث کردیم ولی این اسم از من بود.”

     

    میشه در مورد تصمیمتون در خصوص ارائه‌ی مستقیم {کتاب‌های الکترونیکی} به خریداران صحبت کنید؟ تصور نمی‌کنم “اپل” و “آمازون” زیاد خوشنود باشن.

    “خب من نمی‌تونم جای کس دیگه‌ای صحبت کنم. این تصمیم برای من کاملاً روشن بود. اولاً به این معنیه که – منظورم اینه که هری پاتر هر چی باشه یک پدیده‌ی بین‌المللیه و این به این معنیه که می‌تونیم ببینیم مردم از همه‌جا تجربه‌ی یکسانی رو تقریباً در یک زمان دارند. خیل زیادی از طرفداران قادر خواهند بود دقیقاً در آن واحد تجربه‌ی یکسانی رو داشته باشن، که برای من واقعاً خوش‌آیند هست.
    بسیار خوش شانس هستم که منابعی دارم که خودم می‌تونم انجامش بدم و بنابراین به نظرم باید درست انجامش بدم. فکر می‌کنم این تجربه‌ای عالی و منحصر به فرد هست که می‌تونم از هر جهت استطاعتش رو داشته باشم. که ار وقتم استفاده کنم و آدم‌های مناسب رو پیدا کنم – TH_NK خیلی عالی بودن – که بهش جامه عمل بپوشونم. واقعاً هیچ راه دیگه‌ای نبود که بشه برای طرفداران انجامش داد، جز این که خودم انجامش می‌دادم. هر کسی نمی‌تونه این کارو انجام بده، درک می‌کنم، ولی به نظرم برای هری پاتر کار درست همین بود. برای هری پاتر راه درست بود چون طرفداران پاتر جزء اولین‌ها بودن، به نظرم منصفانه است که بگیم، جامعه‌ی آنلاین عظیمی وجود داشت و برای من به عنوان نویسنده خیلی جالب بود که بتونم ارتباط مستقیمی با طرفدارانم داشته باشم، و قبلا حضور آنلاین مستقیم داشتم، قبلاً سایت خودم رو داشتم. بنابراین احساس نمی‌کردم قدم بزرگی رو به جلو باشه. این امتداد چیزی بود که از قبل وجود داشت.”

     

    می‌تونید بیشتر توضیح بدید که چه محتویات جدیدی در سایت هست و بخش‌های موردعلاقه‌ی شما کدام هستند؟

    “قبلاً اشاره داشتم… فکر کنم بخش مورد علاقه‌م گروه‌بندی هست، که عاشق نوشتنش بودم، به نظرم اگر در یکی از سه گروه به غیر از گریفندور قرار بگیرید، در آخر اطلاعات بیشتری در سنگ جادو نسیبتون میشه. نوشتن این قسمت خیلی خوش بود. و بعدش چوبدستی‌ها، من در مورد جنس چوبدستی‌ها وارد جزئیات مسخره‌ای میشم، و این که مغزشون چه اهمیتی داره، و دلیل احتمالی این که شما رو انتخاب کرده و تمام جزئیات چوبدستی‌ها که بخشی از اونا رو خیلی وقته دارم و برخی رو تازه نوشتم.
    سابقه‌ی پروفسور مک گونگال رو سال‌های سال داشتم و همیشه فکر می‌کردم یه جوری وارد داستان میشه ولی هرگز این اتفاق نیافتاد. هری و پروفسور مک گونگال هرگز تعامل و گفتگویی نداشتن که امکانش باشه این داستان بازگو بشه، برای همین داستان زندگی این کاراکتر که خیلی دوستش دارم پیشم باقی موند و هیچ جایی برای قرار دادنش نبود. حالا یه جایی هست که قرارش بدم. این برام خیلی خوشحال کننده بود.”

     

    چقدر اطلاعات هست؟

    “اوه، خدایا، نمی‌دونم. خیلیه. خیلی زیاده. ۱۸ هزار کلمه در آغاز به کار هست ولی دارم بهش اضافه می‌کنم. هنوز دارم آرشیوم رو زیر و رو می‌کنم و همین طور که به کتاب‌های بعدی می‌رسیم بیشتر خواهم نوشت. در حقیقت، تا حالا هم مطالبی برای شش کتاب دیگه تحویل دادم. حدود دو سال روی این پروژه کار کردیم برای همین مدت زیادی روش کار شده.”

     

    میشه در مورد کوییدیچ بپرسم؟

    “فکر نکنم در مورد کوییدیچ هنوز همه چیز رو گفته باشم. مردها همیشه در مورد کوییدیچ ازم می‌پرسن چون تعداد کسایی که، و من گیک‌ها رو دوست دارم برای همین اینو به صورت تحقیر آمیز نمیگم، ولی تعداد مردهای گیک که میان پیش من و درباره‌ی کوییدیچ باهام بحث میکنن اون قدر زیاده که اگه به تعدادشون یک لیره داشتم خیلی پولدارتر بودم. از نظر اونا کوییدیچ غیرمنطقیه. ولی غیرمنطقی نیست و من یه سخنرانی از دامبلدور در کتاب اول داشتم که توضیح میداد چرا کوییدیچ غیرمنطقی نیست، بنابراین در یه مقطعی اینو توی سایت قرار میدم. متشکرم که یادآوری کردین.”

     

    بار دیگر یادآوری می‌کنیم بخشی که رولینگ از قصدش برای ننوشتن رمان می‌گوید، منظورش هری پاتر است نه رمان دیگر.

  • رولینگ به BBC می آید: “فکر کردید که کی هستید؟”

    وب سایت رسمی BBC اعلام کرد که نویسنده هری پاتر، خانم جی.کی.رولینگ قرار است در برنامه “فکر کردید که کی هستید؟” این شبکه شرکت کند. BBC گفت:

    با پایان هفت کتاب و هشت فیلم، مجموعه هری پاتر رولینگ، رویای میلیون ها انسان در سراسر جهان را به تسخیر خود در آورده است.

    هنوز تاریخ پخش این برنامه اعلام نشده است.

  • پیش نمایش ویژه دوم از ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’ با صحنه های جدید بسیار زیاد

    پیش نمایش ویژه دوم از ‘یادگاران مرگ – بخش ۲’ با صحنه های جدید بسیار زیاد

    قبلا یک پیش نمایش ویژه منتشر شده بود. حالا پیش نمایش ویژه ای دیگر با عنوان “داستان” از فیلم آخر منتشر شده است.

    این ویدیو شامل ده ها صحنه جدید از فیلم است که اکثرا نسخه های طولانی تر از صحنه های قبلی، به همراه مصاحبه با دنیل ردکلیف، اما واتسون، روپرت گرینت، دیوید هیمن، دیوید یتس و دیوید بارون است.

    این ویدیو شامل صحنه های جدید و طولانی تری از نبرد نهایی هم می شود.

    دانلود با کیفیت خوب (حجم: ۷.۳ مگ – فرمت: mp4)
    مشاهده آنلاین کیفیت HD 720p