دمنتور

بلاگ

  • بسته کامل تمام صحنه‌های حذف شده‌ی هری پاتر و جانوران شگفت‌انگیز به فارسی

    بسته کامل تمام صحنه‌های حذف شده‌ی هری پاتر و جانوران شگفت‌انگیز به فارسی

    برای امروز هدیه‌ی ویژه‌ای داریم و همون طور که از عنوان این مطلب دیدید، مربوط میشه به صحنه‌های حذف شده‌ی هر هشت فیلم سینمایی هری پاتر و قسمت اول جانوران شگفت‌انگیز که به فارسی کامل برای شما جهت مشاهده و دانلود در آپارات و YouTube همچنین فایل زیرنویس srt آماده کرده‌ایم.

    صحنه‌ی حذف شده چی هست؟

    صحنه‌های حذف شده به معنی سانسور شده نیست. این صحنه‌ها توسط کارگردان فیلم از نسخه‌ی سینمایی حذف شده بودند و بعد در قالب نسخه اکستندد و DVD و بلو-ری‌های فیلم منتشر شدند. بعضی از این صحنه‌ها در نسخه‌ی سینمایی هم بوده اما اینجا چند صحنه یا دیالوگ اضافی دارند.

    چند نکته خیلی مهم:

    ۱- سال‌های پیش ما همه صحنه‌های حذف شده رو منتشر کرده بودیم، ولی این بار همه زیرنویس‌ها دوباره ترجمه و اصلاح شده و فایل ویدیویی با کیفیت HD 720p در آپارات و YouTube منتشر شده.

    ۲- بعضی از ویدیوهایی که در آپارات هست رو مجبور شدیم سانسور کنیم. ولی نسخه کامل رو در YouTube یا فایل زیرنویس می‌تونید مشاهده یا دانلود کنید.

    ارائه‌ای از وب‌سایت دمنتور

    dementor.ir

  • آلفونسو کوارون از پذیرش کارگردانی زندانی آزکابان صحبت کرد: هری پاتر را نمی‌شناختم

    آلفونسو کوارون از پذیرش کارگردانی زندانی آزکابان صحبت کرد: هری پاتر را نمی‌شناختم

    آلفونسو کوارون، کارگردان فیلم «هری پاتر و زندانی آزکابان» اخیرا در حاشیه‌ی مصاحبه‌های تبلیغاتی خود برای فیلم جدیدش «رم» که از همین حالا نشانه‌های اسکاری بودن را دریافت کرده، در مورد هری پاتر هم صحبت‌هایی کرده که برای اولین بار مطرح می‌کند.

    کوارون در مورد پذیرش کارگردانی زندانی آزکابان این‌طور گفت:

    «داشتم با گی‌یرمو دل تورو مثل همیشه صحبت می‌کردم. ازم پرسید «چه خبر؟ پروژه جدیدی در دست داری؟» و منم گفتم «دارم میرم سراغ هری پاتر. باورت میشه؟» بعد هری پاتر رو مسخره کردم. اون زمان نه کتاب‌ها رو خونده بودم و نه فیلم‌ها رو دیده بودم. بعد دل تورو با عصبانیت نگاهم کرد. بهم گفت flaco که به انگلیسی معنی لاغر میده [در اسپانیایی معنی شیره‌ای و معتاد می‌دهد]. گفت «[فحش رکیک] لاغر، تا حالا کتاباش رو خوندی؟» گفتم «نه، کتابا رو نخوندم.» گفت «[رکیک] لاغر، واقعا یه خودخواه [رکیک] حرومزاده هستی. همین الان پا میشی میری یه کتابفروشی و کتاباش رو میگیری و در جا میخونی و به من زنگ میزنی.»

    وقتی دل تورو اینجوری باهاتون حرف بزنه، خب مجبورید برید کتابفروشی. اون زمان کتاب چهارم هری پاتر تازه منتشر شده بود. دو کتاب اول رو خوندم و وسط‌های کتاب سوم بودم، همون کتابی که پیشنهاد ساخت فیلمش رو بهم داده بودن. به دل تورو زنگ زدم و گفتم «واقعا اجزای داستان فوق‌العاده‌س.» گفت «دیدی گفتم [رکیک].» فحش‌هاش رو زیاد از اسپانیای نمیشه به زبون شما ترجمه کرد. به عنوان یک فیلمساز، اینکه بخوای بگی فیلم رو طبق روش خودم میسازم و در عین حال بخوای به مدل فیلم‌هایی که تا به اون وقت ساخته شده بود و مورد علاقه و توجه قرار گرفته بود احترام بذاری، تقریبا مثل تمرین فروتنی میمونه.»

    فیلم رم هم‌اکنون در نتفلیکس پخش شده و در تعدادی از سینماها تا ماه‌های آینده اکران خواهد شد.

  • پادکست دمنتور – قسمت دوم: بررسی اقتباس جام آتش و نگاهی به جنایات گریندل‌والد (به‌روز شد)

    پادکست دمنتور – قسمت دوم: بررسی اقتباس جام آتش و نگاهی به جنایات گریندل‌والد (به‌روز شد)

    در دومین قسمت از پادکست دمنتور، نگاهی داریم به اقتباس نسخه‌ی سینمایی «هری پاتر و جام آتش» به کارگردانی مایک نیوئل و همچنین تریلر جدید فیلم‌سینمایی «جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد» را صحنه به صحنه با هم بررسی و تحلیل می‌کنیم و تئوری‌های طرفدارهای هری پاتر در مورد آن را مرور می‌کنیم.

    شما هم نکته‌ها و دیدگاه‌های خودتون رو در مورد این اقتباس سینمایی و تریلر دوم «جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد» برای ما بنویسید.

    در این قسمت سعی کردیم تا جایی که توانمون میرسه، مشکلات قسمت قبل رو براساس بازخوردهای شما اصلاح کنیم.

    راستی از این به بعد میتونید دمنتور رو در سایت شنوتو هم دنبال کنید تا اپیزودهای جدید رو مستقیم از همون‌جا دریافت کنین. در ادامه بخش اول این پادکست رو می‌تونید بشنوید. جهت شنیدن بخش دوم که مربوط به نگاهی به تریلر جنایات گریندل‌والد هست، از سایت شنوتو روی «بخش دوم» کلیک کنید تا اون رو هم بشنوید.

    ? پادکست دمنتور در سرویس‌های محبوب زیر منتشر شد:

    ▶️ شنوتو
    ▶️ Apple Podcasts
    ▶️ SoundCloud

  • ریشه‌های عقیدتی نامادری کریدنس و بررسی واقعه تاریخی محاکمه‌ی جادوگران سیلم

    ریشه‌های عقیدتی نامادری کریدنس و بررسی واقعه تاریخی محاکمه‌ی جادوگران سیلم

    اگر فیلم سینمایی «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آنها» را دیده باشید، با شخصیت مری بربون (نامادری ظالم کریدنس) آشنا شدید. مری لو بِربُون یک بی‌جادو و رهبر صریح و بی‌پرده‌ی “انجمن بشردوستانه‌ی سِیلِم نو” (ان.اس.پی.اس) است که با نام “حامیان سِیلِم دوم” نیز شناخته می‌شوند. مری لو که کمر به ریشه‌کنی کامل جادو بسته است، علیه جادوگران و ساحره‌هایی که معتقد است در میان بی‌جادوها زندگی می‌کنند مبارزه می‌کند. او در این کار از کمک فرزندانش کمک می‌گیرد، بچه‌هایی که به فرزندی پذیرفته و هر سه زیر سایه‌ی وحشت از خشم او زندگی می‌کنند.

    قبلا در دمنتور ترجمه فارسی داستانی از جی.کی.رولینگ با عنوان تاریخ جادوگری در آمریکای شمالی: قرن هفدهم و پس از آن منتشر کرده بودیم. این داستان هم مربوط به دوره‌ای می‌شود که در آن محاکمات سیلم اتفاق می‌افتد و منجر به تصویب قانون رپاپورت می‌شود.

    حالا سوال اینجاست که در کل حادثه‌ی سیلم چیست؟

    به نقل از ویکی‌پدیا فارسی، محاکمات جادوگری در سِیْلِم (به انگلیسی: Salem witch trials) یک سری از محاکمات افراد به جرم افسونگری در ماساچوست و در بین فوریه ۱۶۹۲ تا مه ۱۶۹۳ بود که به سلیم، ماساچوست صورت گرفت. همچنین در شهرهای دیگری مانند دنورس، ماساچوست، ایپسویچ، ماساچوست، اندوور تکرار شد.

    سایت کجارو تحقیق کاملی در مورد این حادثه‌ی واقعی داشته که جالب دیدیم شما را هم در جریان این ماجرا قرار بدیم تا متوجه نوع فعالیت‌های مری بربون شوید.

    محاکمه‌ی جادوگران “سِیلِم” (Salem) در کلنی ماساچوست یکی از رویدادهای عجیبی است که در آمریکا رخ داد. بیش از ۲۰۰ نفر در جریان این محاکمه به فعالیت‌های مرتبط با جادوی سیاه متهم شده و در نهایت ۲۰ نفر از آنها به اعدام محکوم شدند. اما در پایان حکومت محلی پذیرفت که این محاکمه و احکام صادر شده‌، اشتباه محض بوده است. بعدها مسئولان در مقام دلجویی از خانواده‌ی قربانیان برآمدند. از سوی دیگر این محاکمه و پیامدهای آن، منطقه را به یکی از مقاصد گردشگری محبوب تبدیل کرده است. جایی که روزگاری جادوی بی‌عدالتی جریان داشت.

    جادو و جادوگری از دیرباز با زندگی انسان در ارتباطی تنگاتنگ بوده است. مردمان قدیم باوری عمیق‌تر به این مسئله داشتند و چه بسی بسیاری از مسائلی را که برای بشر امروز شناخته شده است، در قالب سحر و جادوی نیروهای اهریمنی یا لطف و مهربانی فرشتگان آسمانی می‌دیدند. نگاهی به داستان‌های فولکلور در گوشه و کنار جهان مؤید این مطلب است، هر چند در عین حال نشان می‌دهد به ندرت جادوگران، موجوداتی محبوب و دوست‌داشتنی بودند. برای مردمان قرن‌ها قبل، جادوگر مرید و همدست شیطان معرفی می‌شد که روحش بعد از مرگ، مستقیما به جهنم می‌رفت.

    محاکمه جادوگران سیلم در ماساچوست آمریکا

    شاید شما هم از «شکار جادوگران» چیزهایی شنیده باشید. رخدادی تلخ که به‌ویژه کشورهای اروپایی را درگیر خود کرده و در نهایت منجر به اعدام‌هایی گسترده شد. تخمین زده می‌شود که بین ۳۵ تا ۱۰۰ هزار نفر در دادگاه‌های متعدد به جرم فعالیت‌های جادوگری به اعدام محکوم و به دار مجازات آویخته شدند. اما این مسئله به اروپا محدود نشد و پای کلنی‌نشینان آمریکای شمالی نیز به شکار جادوگران باز شد.

    محاکمه جادوگران سیلم در ماساچوست آمریکا

    در سال ۱۶۹۲ «کلنی خلیج ماساچوست»، ۱۴ زن، ۵ مرد و دو سگ را به دلیل آنچه فعالیت‌های جادوگری نامیده می‌شد، به اعدام محکوم کرد. اولین حکم اعدام در ماه ژوئن به اجرا درآمد و ماه سپتامبر شاهد آخرین اعدام جادوگران بود و به دنبال آن، سکوتی مطلق و گیج‌کننده بر این جامعه حکمفرما شد. هر چند ما نمی‌توانیم آماری قاطع و دقیق از تعداد قربانیان این سلسله محاکمات غیرمنصفانه، غرض‌ورزانه و تا حدی کینه‌جویانه ارائه کنیم، ولی به نظر می‌رسد ۱۴۴ تا ۱۸۵ فرد به جرم سحر و جادو از حدود ۲۵ شهر و روستای این ناحیه روانه‌ی این دادگاه‌ها شدند.

    کلنی خلیج ماساچوست

    دوران سیاهی بود، وقتی که شوهران همسران‌شان، دختران مادران‌شان و برادرزاده‌ و خواهرزاده‌ها خاله و عمه‌ی خود را به دلایل واهی تحت عنوان جادوگر معرفی می‌کردند. به‌عنوان مثال ناگهان کشیشی دریافت که دست کم با ۲۰ جادوگر در ارتباط بوده است؛ همه چیز حول محور سؤظن و بدبینی به اطرافیان می‌چرخید. از آن زمان تا کنون داستان این محاکمه مرتبط با فعالیت‌های ماورایی و قضاوت در مورد آن، مصداق بارز بی‌عدالتی شناخته می‌شود. پیشینه‌ای تلخ و سیاه که به هر حال امروز همچون یک آهن‌ربا، علاقمندان و بازدیدکنندگان را به سوی این منطقه جذب می‌کند.

    محاکمه جادوگران سیلم

    اما برای درک درست آنچه واقعا در آن زمان رخ داد و شرایطی که در نهایت منجر به این اعدام‌های بی‌سابقه شد، بد نیست نگاهی به زندگی مردمان آن دوران داشته باشیم. جمعیت نیوانگلندهای آن دوره، شاید به اندازه‌ی یک استادیوم فوتبال امروزی بود. جامعه‌ای کوچک و بسته که تقریبا همگی، پروتستان‌هایی معتقد و متعصب (Puritan) بودند. آنها در این سرزمین تازه به دنبال خلوص بیشتر و وفاداری و ایمانی قوی‌تر بوده و در صدد شروع فصل تاریخی جدیدی بودند. دانستن این خصوصیات برای درک اتفاقات رخ داده، لازم و ضروری است، زیرا این باورهای متعصبانه، بیش از اندازه خطر آفرین بود. در آن زمان از «نُوا اسکوشیا» (Nova Scotia) گرفته تا قسمت‌هایی که امروزه به نام «رُد آیلند» (Rhode Island) شناخته می‌شود و از «کانِکتیکات» تا «نیوهَمپشایر» و «مِین» (Maine)، همگی به‌عنوان سرحدات نهایی شناخته شده و با سرزمین‌هایی غیر مسکونی هم‌مرز بودند. در آن زمان دولت بود و نبود، همه چیز حالتی نامطمئن داشت و قوانین شاید به آن دقت لازم تبیین نشده و چه بسی نوعی حالت انحصارگرایی نیز در وضع آنها مشاهده می‌شد.

    پیوریتان یا پروتستان‌های متعصب و معتقد

    از همان روزهای نخستین، کلنی با این عقیده شکل گرفت که ترس و وحشت همان نزدیکی کمین کرده است. آنها تصور می‌کردند ممکن است هر لحظه مورد هجوم سرخ‌پوستان قرار گیرند، سرخ‌پوستانی که از دید آنها نه مالکان واقعی این سرزمین، بلکه وحشیانی بودند که سفیدپوست‌ها را قتل عام کرده و خانه‌های آنها را به آتش می‌کشیدند. تصور آنها این بود که کافی است مدتی از خانه و خانواده دور شد تا در بازگشت با تلّی از خاکستر خانه‌ی سوخته مواجه شده و دریابید که خانواده‌تان را به اسارت برده‌اند. در یک کلام، برای آنها سرخ‌پوستان بینوا قاتلانی شرور، ورزیده و البته پرتکاپو بودند. دو جنگ متوالی با بومیان آمریکا بر سر تصاحب زمین، اوضاع را بدتر هم کرد. در این جنگ، هر خانواده نیوانگلندی کسی را از دست داده بود و این مسئله کینه و خصومت را در بین این جامعه نوپا تشدید کرد.

    در این سرزمین منزوی و دور افتاده، این مردمان بیش از حد در میان تاریکی‌ها زندگی کرده بودند، چه تاریکی‌ که دنیای اطراف‌شان را در تملک داشت و چه تاریکی تعصبات مذهبی که قلب و ذهن‌شان را به تسخیر خود درآورده بود. جایی که هر چه بیشتر به داستان‌های خرافی گوشی می‌دادی، خیالبافی‌های بیشتری می‌کردی و در نهایت چه بسی زمانی رویاها به اندازه‌ای روشن و واقعی می‌شد که ناخودآگاه رنگ واقعیت به خود گرفته و دینداری واقعی رفته‌رفته در هجوم این باورها محو می‌شد.

    خرافات در میان پیوریتان‌های نیوانگلندی

    در قرن هفدهم همه چیز رنگی از تاریکی به خود گرفته بود، آسمان تیره و تار بود، به سیاهی پر و بال قیرگون کلاغ‌ها؛ آن قدر تاریک که گاهی شب هنگام نمی‌شد مسیر درست را تشخیص داد. گویی درختان آزادانه این سو و آن سو رفته و جاده‌ها تغییر مکان می‌دادند. در این میان کلنی‌هایی که در انزوا و دورافتادگی به سر می‌بردند، بیش از پیش شکننده شده و در معرض انواع آسیب‌ها قرار می‌گرفتند. از سوی دیگر آب و هوا نیز یاری نمی‌کرد و زندگی را بر این مردمان سخت کرده بود. دوران عجیبی بود، وقتی همه چیز دست به دست هم داده و بر تاریکی دل و ذهن می‌افزود. در آن زمان تنها یک جلد کتاب در هر خانه‌ای پیدا می‌شد و آن هم کتاب مقدس بود. مردم در برابر هر مخاطره‌ای دست به دامان تثلیث مقدس بودند. به نام پدر، پسر و روح القدس، این کلامی بود که در هنگامه مشکلات بر زبان‌ها جاری می‌شد.

    محاکمه جادوگران

    در قرن هفدهم  و در میان کلنی‌نشین‌های آمریکایی، وقایع ماورالطبیعه بخشی از زندگی روزمره تلقی می‌شد، بسیاری از مردم باور داشتند شیطان در زمین حضور دارد و فعال است. این مفهوم در اروپا و در خلال قرن پانزدهم پدیدار و بعدها در میان کلنی‌نشینان آمریکای شمالی نیز منتشر شد. کشاورزان برای بهبود وضعیت کشت و کار و محصولات کشاورزی خود به انواع خاصی از جادو روی می‌آوردند. در طول زمان، ایده‌ی جادوی سفید یا همان جادوی خوب رفته‌رفته جای خود را به جادوی سیاه داد و در ادامه به فعالیت‌های جادوگری تاریک و مرتبط با شیاطین و ارواح اهریمنی تغییر شکل پیدا کرد. از سال ۱۵۶۰ تا ۱۶۷۰، به موازات گسترش چنین باورهایی، آزار و اذیت افرادی که مظنون به انجام سحر و جادو بودند نیز به امری عادی تبدیل شد.

    آتش زدن جادوگران

    در سال ۱۶۶۸، کار به جایی کشید که فردی به نام «جوزف گلنویل» (Joseph Glanvill) ادعا کرد می‌تواند ماهیت وجودی جادوگران و ارواح را در قلمروی مسائل ماورالطبیعه به اثبات برساند. گلنویل می‌گفت مردمان باهوش باید به حضور این جادوگران باور داشته باشند، چرا که اگر به این حقیقت شک کنند، نه تنها منکر وجود شیاطین شدند، بلکه قدرت خدا را نیز انکار کردند. در واقع آنچه در آن روزگار می‌گذشت، نتیجه عقاید عجیب و آمیخته با خرافات افرادی همچون گلنویل و کاتن متر (Cotten Mather) بود که سعی در اثبات حقانیت وجودی شیاطین داشتند.

    کاتن متر و جوزف گلنویل

    سمت راست: Cotten Mather- سمت چپ: joseph Glanvill

    قرن‌ها پیش، بسیاری از مسیحیان معتقد و حتی پیروان سایر ادیان و مذاهب باوری قوی به شیطان داشتند، اینکه اهریمن قادر است نیروهای خاص و شیطانی را به وجود دسته‌ای خاص از مردم اهدا کند که به‌عنوان جادوگر و ساحره شناخته شده و می‌توانستند از طریق اعمال شیطانی به باورهای مردم متدین خدشه وارد کنند. وحشت از جادوگران طی قرون ۱۳ تا ۱۶ اروپا را در نوردید. نتیجه‌ی این وحشت، قتل عام هزاران نفر به جرم انجام جادوی سیاه بود. بخش قابل توجهی از این قربانیان را زنان تشکیل می‌دادند. ماجرایی که شاهد شکلی دیگر از آن در محاکمه جادوگران سِیلِم هستیم.

    سوزاندن جادوگران

    اما سِیلِم چگونه درگیر این ماجرا شد؟ مردم خسته از جنگ‌های متوالی به این منطقه پناه آوردند، اینجا بود که ارتباطات خانوادگی شکل گرفت و سرانجام در سال ۱۶۸۹، فردی به نام «ساموئل پریش» (Samuel Parris) به‌عنوان اولین حکمران این منطقه انتخاب شد. او از حال و هوا وطبیعت محزون و افسرده‌ی قلمروی حکمرانی خود خشنود نبود. در آن زمان بسیاری از ساکنان پروتستان دهکده، این وضعیت را نتیجه فعالیت‌های شیطانی می‌دانستند.

    گردشگری وحشت

    در ژانویه سال ۱۶۹۲ «الیزابت» دختر نه ساله‌ و «اَبیگِیل» (Abigail) خواهرزاده‌ی یازده ساله‌ی جناب پریش دچار مشکلاتی جدی شدند. آنها جیغ می‌کشیدند، اشیا را به گوشه و کنار خانه پرتاب کرده و صداهای عجیب و ناخوشایندی از خود در می‌آورند، همچنین وضعیت جسمانی آنها بسیار عجیب شده بود. دکتر محلی بعد از معاینه، مسائل ماورایی را علت اصلی این وضعیت دانست. در همان زمان دختر ۱۱ ساله دیگری به نام «آن پوتنام» (Ann Putnam)، نیز وضعیتی مشابه از خود نشان داد. در ۲۹ فوریه و زیر فشار «جاناتان کوروین» (Jonathan Corwin) و «جان هاتورن» (John Hathorne) دو دادرس محلی، دختران بیچاره سرانجام سه زن را به‌عنوان عاملان اصلی این مشکل معرفی و علیه آنها اقامه دعوی کردند؛ «تیتوبا» (Tituba)، برده‌ و خدمتکار کارائیبی خانواده‌ی پریش، گدای بی‌خانمانی به نام «سارا گود» (Sarah Good) و «سارا آزبورن» (Sarah Osborne) که یک پیرزن مسن و فقیر بود.

    مورد دختران خانواده ساموئل پریش

    محاکمه جادوگران سیلم در ماساچوست

    هر سه زن دستگیر شدند و محاکمه در اول ماه مارس ۱۶۹۲ آغاز شد. «سارا آزبون» ادعای بی‌گناهی کرد، «سارا گود» نیز ادعایی مشابه را مطرح کرد، اما «تیتوبا» اعتراف کرد که شیطان به سوی او آمده و از او درخواست همکاری کرده است. او حین توضیح از سگ‌های سیاه، گربه‌های قرمز، پرندگان زرد و در نهایت مردی سیاه نام برد که از او درخواست کرده چیزی را امضا کند. او حتی اشاره کرد موقع امضا، اسامی دیگر جادوگرانی را دیده است که پیمان‌نامه‌ی فوق را با شیطان امضا کرده‌اند، جادوگرانی که قصد نابودی پروتستان‌های «سِیلِم» را داشتند. هر سه زن به زندان فرستاده شدند.

    محاکمه جادوگران در سیلم ماساچوست

    در طول ماه‌های بعد و به دنبال به بارور نشستن تخم تصورات فرامادی و ماورایی، موجی از حملات و اتهامات آغاز شد. ادعایی علیه زنی به نام «مارتا کوری» (Martha Corey) مطرح شد که عضو صادق کلیسای دهکده سِیلِم بود، این ادعا نگرانی‌ها را در میان جامعه افزیش داد، اگر مارتا یک جادوگر بود، پس هر کس دیگری نیز می‌توانست در کسوت یک ساحره ظاهر شود. بازپرس‌ها حتی از دختر ۴ ساله‌ی سارا گود نیز بازجویی کردند. سوالات در ماه آوریل وارد بُعد جدی‌تری شد، وقتی قائم مقام فرماندار، «توماس دنفورث» (Thomas Danforth) و همراهانش در جلسه‌ی استماع دادرسی حضور پیدا کردند. دوازده نفر از دهکده‌ی سِیلم و دیگر دهکده‌های ناحیه ماساچوست برای بازجویی به این جلسه احضار شده بودند.

    محاکمه ساحران و جادوگران در سیلم (سالم)

    در ۲۷ ماه می ۱۶۹۲، فرماندار وقت «ویلیام فیپس» (William Phipps) دستور برگزاری یک دادگاه ویژه برای شنیدن دفاعیات و تصمیم‌گیری نهایی را در شهرهای سافولک (Suffolk) اسکس (Essex) و کانتی میدلسکس (Middlesex) صادر کرد. اولین فردی که به این جلسه ویژه احضار شد، زنی بود به نام «بریژیت بیشاپ» (Bridget bishop)، زنی مسن که با رفتار بی‌قید و بند و البته مبادرت به شایعه‌پراکنی، در مظان اتهام قرار گرفته بود. وقتی از او پرسیده شد آیا تا به حال در زمینه‌ی سحر و جادو فعالیت کرده است یا خیر؟ او پاسخ داد همچون کودکی تازه متولد شده، پاک و بی‌گناه است. اما دفاعیات او در آن زمان چندان متقاعدکننده نبود و در نهایت او مجرم شناخته شد. در تاریخ ۱۰ ماه ژوئن، این زن به‌عنوان اولین نفر به دار مجازات آویخته شد، در محلی که بعدها «گَلوز هیل» (Gallows Hill) نام گرفت.

    مراسم اعدام بریجیت بیشاپ در گلوز هیل ماساچوست

    گلوز هیل تا تپه اعدام در ماساچوست

    ۵ روز بعد، در نامه‌ای به این دادگاه، اعلام شد این مقام دادرسی احکام خود را نه به استناد مدارک معتبر، بلکه بر پایه رویا و خیال‌پردازی صادر کرده است. در آن زمان استناد مقامات به مدارکی بود که به نام «spectral evidence» خوانده می‌شد، یعنی شاهدان شهادت می‌دادند روح فرد مظنون را در عالم رویاهای خود مشاهده کردند، در حالی که جسم او جای دیگری بوده است، ادعایی کاملا بر اساس خواب و خیال. اما مسئولان امر به این نامه و درخواست وقعی ننهاده و در ادامه ۵ نفر دیگر به دار آویخته شدند. سریال اعدام‌ها ادامه داشت، در ماه آگوست ۵ نفر، در سپتامبر ۸ نفر و در اکتبر ۳ نفر. در این زمان بود که رئیس دانشگاه هاروارد اعلام کرد بهتر است ۱۰ جادوگر فرار کنند، اما یک انسان، بی‌گناه مجازات نشود.

    دادگاه جادوگران سیلم

    فرماندار فیپس با توجه به فضای موجود و شکل گرفته پیرامون بازجویی افراد به جرم جادوگری، دستگیری‌های بعدی را ممنوع اعلام کرد، به علاوه افرادی را که به ظنّ جادوگری تحت تعقیب بودند، رها کرده و همچنین در تاریخ ۲۹ ماه اکتبر دادگاه مذکور را به حالت تعلیق درآورد. او سپس به جای این دادگاه ویژه، یک دادگاه عالی را مسئول کار کرد که اجازه نداشت بر مبنای مدارک نه چندان مستدل حکمی صادر کند. در نهایت در ماه می ۱۶۹۳، او همه‌ی کسانی را که در زندان بودند، بخشید و آزاد کرد. اما تا همینجا نیز خسارات جبران‌ناپذیری وارد شده بود. ۱۹ نفر اعدام شده و مردی ۷۱ ساله تا حد مرگ توسط فشار سنگ‌های بزرگ و سنگین شکنجه شده بود، بسیاری در زندان جان باخته و حدود ۲۰۰ نفر به اتهام ارتباط با شیطان و انجام جادوی سیاه تحت پیگرد بودند.

    دادگاه جادوگران در سیلم

    در ادامه‌ی محاکمه و اعدام‌های انجام شده که بسیاری درگیر آن بودند از جمله قاضی «ساموئل سیوال» (Samuel Sewall)، جامعه به خطا و اشتباه خود اعتراف کرد. ۱۴ ژانویه سال ۱۶۹۷، به‌عنوان روزی برای عبادت و روزه‌داری در یادبود قربانیان تراژدی سِیلِم اعلام شد. در سال ۱۷۰۲، مشخص شد این دادگاه‌ و احکام صادره‌ی آن غیر قانونی بوده است، در ۱۷۱۱، ضمن پرداخت غرامتی ۶۰۰ پوندی به وراث قربانیان از آنها اعاده‌ی حیثیت کرده و نام نیک‌شان را به آنان باز پس داد و در نهایت ۲۵۰ سال بعد از این رویداد تلخ، مقامات ماساچوست رسما از مردم بابت اتفاقات سال ۱۶۹۲ عذرخواهی کردند.

    قاضی ساموئل سیوال

    قاضی ساموئل سیوال

    در قرن بیستم، هنرمندان و دانشمندان به ماجرای سِیلِم علاقمند شده و به اشکال مختلف این علاقه را به نمایش گذاردند. نمایشنامه نویس معروف «آرتور میلر» (Arthur Miller) در نمایشی به نام «The Crucible» یا «بوته‌ی آزمایش» به این موضوع پرداخته و به صورت ضمنی و کنایه‌آمیز حوادث دوران خود را با اتفاقات روی داده در سِیلم مقایسه کرد.

    آرتور میلر و نمایش بوته آزمایش که تلویحا به ماجرای اعدام جادوگران سیلم می‌پردازد

    فرضیه‌های مختلفی به رفتار عجیب صورت گرفته در سِیلِم می‌پردازند که معتبرترین آنها از سوی روانشناسی به نام «لیندا کاپورائل» (Linnda Caporael) ارائه شد که در سال ۱۹۶۷ در مجله‌ی «ساینس» (Science) به چاپ رسید. او در فرضیه خود، رفتارهای عجیب و غیر عادی را به‌عنوان عامل اصلی این تراژدی معرفی کرد. رفتارهایی که به باور او، به دلیل ‌تأثیرات مخرب قارچ‌های سمی (Ergot Fungi) ایجاد شده بودند که در محصولاتی همچون جو چاودار، گندم و دیگر غلات یافت می‌شوند. سم‌شناسان می‌گویند استفاده از این نوع قارچ سمی در ادغام با مواد خوراکی، باعث ایجاد اسپاسم و گرفتی عضلانی، تهوع و البته وهم و خیال می‌شود. «Ergot»‌ در آب و هوای گرم و مرطوب که بی‌شباهت به مرغزارهای مردابی دهکده‌ی سِیلِم نیست، رشد و تکثیر پیدا می‌کند.

    قارچ سمی ergot

    در آگوست ۱۹۹۲ و در سیصدمین سالگرد برگزاری این محاکمه، یادبودی به قربانیان محاکمه سِیلِم اختصاص یافت. موزه‌ای در «Peabody Essex» منبعی غنی از مدارک و مستندات این محاکمه است.

    یادبود قربانیان محاکمه جادوگران در سیلم یا سالم

    موزه پیبادی اسکس و مدارک مربوط به جادوگران سالم یا سیلم

     Peabody Essex Museum

    از دیگر مکان‌های مهم در این زمینه، می‌توان به موزه‌ی ساحران شهر سِیلم اشاره کرد. در این موزه امکانات و فضای خوبی مهیا شده است تا گردشگران، خود را در حال و هوای آن روزهای تاریک و سراسر ترس و وحشت حس کنند. همچنین راهنمایان موزه شرحی از وقایع آن دوران را به همراه علل ترس مردم از جادوگران به بازدیدکنندگان ارائه می‌کنند. این موزه در همه ایام سال به استثنای روز شکرگذاری، روز کریسمس و روز جشن سال نو به روی عموم باز است. هزینه‌ی بلیط ورودی برای افراد بزرگسال ۱۱ و برای کودکان ۸ دلار است.

    موزه ساحران در شهر سِیلِم (سالم) ایالت ماساچوست

    گردشگری وحشت

    خانه قاضی و بازپرس این محاکمه تاریخی «جاناتان کوروین» دیگر جاذبه توریستی این شهر است که همچنان پابرجا مانده و معماری آن مثالی خوب از معماری قرن هفدهم است. بلیط ورودی برای بزرگسالان ۱۰ و برای کودکان ۷ تا ۱۴ سال ۶/۲۵ دلار است.

    خانه ساحره در سیلم- سالم

    به هر حال سلیم، امروزه به شکلی دیگر در مرکز توجه قرار دارد. در این شهر، تخته سنگ‌هایی ساده جلب توجه می‌کنند، سنگ‌هایی که نام متوفی، سال تولد و مرگ و در نهایت علت فوت آنها نوشته شده است، قربانیانی که همگی ناعادلانه به دار مجازات آویخته شدند.

    هالووین از جمله اوقات سال است که این شهر دیگر بار با حضور جادو و جادوگران و ساحران جان می‌گیرد.

    یادبود قربانیان محاکمه ساحران در شهر سیلم- سالم

    گردشگری وحشت

    گردشگری وحشت

    یادبود قربانیان محاکمه ساحران در شهر سیلم- سالم

    یادبود قربانیان محاکمه ساحران در شهر سیلم- سالم

  • ویدا اسلامیه: اگر بخواهیم بگوییم مردم برای کتاب پول ندهند و به رایگان کتاب‌خوان شوند بی‌انصافی‌ است

    ویدا اسلامیه: اگر بخواهیم بگوییم مردم برای کتاب پول ندهند و به رایگان کتاب‌خوان شوند بی‌انصافی‌ است

    ویدا اسلامیه – مترجم – با انتقاد از نشر غیرمجاز کتاب‌ها به صورت الکترونیکی می‌گوید: کتابی که ترجمه و تالیف می‌شود و به چاپ می‌رسد تولیدکنندگانی دارد که برای تولید آن‌ زحمت می‌کشند و زندگی‌شان از این طریق می‌گذرد؛ اگر بخواهیم بگوییم مردم برای کتاب پول ندهند و به رایگان کتاب‌خوان شوند این بی‌انصافی‌ است.

    او می‌افزاید: به نظر من نشر الکترونیکی غیرمجاز کتاب‌ها هیچ مزایایی ندارد. این‌که یک نفر می‌خواهد کتاب بخواند، اگر این درک را دارد که کتاب خواندن باعث رشد می‌شود باید این درک را هم داشته باشد که تولیدکننده کتاب زندگی‌اش از این راه می‌گذرد و این کار نوعی دزدی به حساب می‌آید و هیچ مزایایی ندارد.

    اسلامیه همچنین درباره نسخه‌های مجاز الکترونیکی کتاب‌ها که توسط خود ناشران منتشر می‌شود بیان می‌کند: اما این‌که ناشران کتاب‌های الکترونیکی را خودشان با قیمت پایین‌تر ارائه می‌دهند خیلی خوب است، چون کسانی که توان اقتصادی ندارند که بخواهند کتاب‌ها را با هزینه بالا تهیه کنند می‌توانند آن‌ها را با قیمت پایین‌تر تهیه و استفاده کنند و از مطالعه محروم نشوند.

    این مترجم درباره تهدیداتی که از طریق نشر غیرمجاز الکترونیکی کتاب متوجه صنعت نشر است نیز می‌گوید: این نوع نشر الکترونیک قطعا به صنعت نشر ضربه می‌زند؛ چون خیلی‌ها به هر دلیلی به این کتاب‌ها احتیاج دارند و باید ‌آن‌ها را تهیه کنند و بخوانند. وقتی پی‌دی‌اف‌ها به‌طور رایگان در اختیارشان نباشد ناگزیر این کتاب ها را می‌خرند و از آن‌جایی که ناشر هم قطعا آن‌ها را برای فروش عرضه کرده به این نحو می‌تواند کارش را ادامه دهد؛ اما اگر خرید نباشد حتما ناشر هم ورشکست خواهد شد و به مرور دست از تهیه کتاب می‌کشد و به این ترتیب فرهنگ نیز افت خواهد کرد.

  • پادکست دمنتور – قسمت اول: بررسی اقتباس محفل ققنوس

    پادکست دمنتور – قسمت اول: بررسی اقتباس محفل ققنوس

    در اولین قسمت از دوره‌ی جدید مجموعه پادکست‌های دمنتور، نگاهی داریم به اقتباس نسخه‌ی سینمایی فیلم «هری پاتر و محفل ققنوس»، اثر دیوید یتس که اولین کارگردانی او در دنیای جادوگری جی.کی.رولینگ به حساب می‌آید.

    این قسمت به عنوان اپیزودی آزمایشی جهت دریافت بازخوردهای شما تهیه شده و قسمت‌های بعدی قطعا با کیفیت محتوایی و صوتی بالاتری تولید خواهد شد و امیدوارم ضعف‌های احتمالی ما را ببخشید.

    شما هم نکته‌ها و دیدگاه‌های خودتون رو در مورد این اقتباس سینمایی برای ما بنویسید.

    راستی از این به بعد میتونید دمنتور رو در سایت شنوتو هم دنبال کنید تا اپیزودهای جدید رو مستقیم از همون‌جا دریافت کنین.

    ? پادکست دمنتور در سرویس‌های محبوب زیر منتشر شد:

    ▶️ Apple Podcasts
    ▶️ SoundCloud
    ▶️ Shenoto

  • تریلر جدید و حماسی از «جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد» منتشر شد + همراه با زیرنویس فارسی

    تریلر جدید و حماسی از «جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد» منتشر شد + همراه با زیرنویس فارسی

    لحظاتی پیش در حاشیه‌ی مراسم وارنربراز در کامیک کان سن‌دیه‌گو، تریلر کاملا جدید و طولانی از فیلم سینمایی «جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد» منتشر شد که حاوی صحنه‌هایی کاملا جدید، حماسی و حقیقتا شگفت‌انگیز بود. بدون معطلی این ویدیوی جدید را از دمنتور همراه با زیرنویس فارسی می‌توانید مشاهده کنید.

    اگر علاقه به دانلود این ویدیو با کیفیت بالای Full HD 1080p دارید، به این لینک در کانال تلگرام دمنتور مراجعه کنید. فایل زیرنویس فارسی هم اینجا در دمنتور قابل دانلود هست.

     

  • جود لا بازیگر نقش دامبلدور: دامبلدور در این فیلم تغییر شکل درس نمی‌دهد

    جود لا بازیگر نقش دامبلدور: دامبلدور در این فیلم تغییر شکل درس نمی‌دهد

    در جریان مصاحبه‌ی جدیدی که Entertainment Weekly با جود لا، بازیگر نقش آلبوس دامبلدور در مجموعه‌ی سینمایی جانوران شگفت‌انگیز داشته است، جزئیات جدیدی از جمله اینکه پروفسور هاگوارتز در قسمت دوم فیلم در کدام برهه از زندگی خود می‌باشد و این نکته که پروفسور در جنایات گریندل‌والد کلاس تغییر شکل را تدریس نمی‌کند، افشا شد.

    لا همچنین در مورد نقش «عواطف منحصر به فرد» دامبلدور در فیلم دوم صحبت کرد. او گفت هیچ صحنه‌ی مشترکی با بازیگر نقش مقابل خود جانی دپ (گریندل‌والد) در جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد ندارد. که این مورد هم مطابق اتفاقات هری پاتر و یادگاران مرگ است که این دو تا زمان دوئل نهایی خود در ۱۹۴۵ با هم مجددا رویارو نمی‌شوند (که احتمالا این صحنه را در فیلم پنجم و نهایی جانوران شگفت‌انگیز خواهیم دید).

    رولینگ چه نکات مهمی از زندگی درونی شخصیتت گفت که برای اجرای این نقش به نظرت مفید اومد؟

    خب خیلی نکات از زندگی درونی اون گفت. یکی که از همه بیشتر جلوه پیدا کرد، حس بازی بود. اون حس چالاک و پرنشاطی نسبت به زندگی داره اما بار سنگینی روی قلبش وجود داره که از گذشته‌ش باقی مونده. ریشه‌ی درستی از شادابی و قلب مهربون داره و متوجه خودش و گذشته‌ش هم هست.

    وقتی دیوید یتس گفت «عواطف منحصر به فرد» دامبلدور خیلی واضح نمایش داده نمیشه، خیلی سر و صدا شد. به نظر تو چقدر به این مورد باید پرداخته بشه؟

    جو رولینگ سال‌ها قبل اعلام کرد که دامبلدور «عواطف منحصر به فرد»ی داره. من خودم هم ازش پرسیدم و اون مجددا این موضوع رو تایید کرد. اما به عنوان یک انسان، این مورد به خصوص تعریف کننده‌ی شخصیت شما نیست. اون یه آدم چند منظوره‌س. فکر کنم سوال اصلی این باشه که این مورد چطوری در فیلم به نمایش گذاشته میشه؟ چیزی که باید به خاطر داشته باشید اینه که این تازه دومین فیلم از مجموعه‌ی جانوران شگفت‌انگیزه و نکته شگفت‌انگیزی که در مورد نویسندگی جو وجود داره اینه که خصوصیات شخصیت‌هاش رو ذره ذره و در گذر زمان فاش میکنه.

    شما تازه قراره با آلبوس توی این فیلم آشنا بشید و مسلما خیلی بخش‌های دیگه‌ای قراره بهش اضافه بشه. اول این فیلم تا حدی با گذشته‌ی اون و با شخصیت‌ها و روابط اونها آشنا میشیم که واقعا برای این بخش هیجان‌زده هستم. اما قرار نیست همه چیز رو یهو فاش کنیم.

    این خلاصه‌ی رسمی داستان قسمت دوم است که چندی پیش توسط وارنربراز منتشر شد. داستان قسمت دوم از بهار ۱۹۲۷ (۱۳۰۶) آغاز می‌شود.

    فیلم در سال ۱۹۲۷، چندین ماه پس از دستگیری جادوگر سیاه بدنام گلرت گریندل‌والد آغاز می‌شود. با این حال، گریندل‌والد همان‌گونه که قول داده بود موفق به فرار پرسر و صدایی از زندان شده و مشغول گرد آوردن طرفداران بیشتری برای آرمان خود، یعنی ترفیع جایگاه جادوگران بر تمام مخلوقات غیرجادویی، بوده است.

    تنها کسی که شاید بتواند او را متوقف کند جادوگری است که زمانی عزیزترین دوست او شناخته می‌شد، آلبوس دامبلدور. اما دامبلدور به کمک جادوگری نیاز خواهد داشت که پیش از این یک بار گریندل‌والد را با شکست روبرو کرده است، دانش‌آموز سابقش نیوت اسکمندر. طی ماجرایی نیوت دوباره با تینا، کویینی و جیکوب همراه می‌شود اما مأموریت او باعث خواهد شد وفاداری آنها به بوته‌ی آزمایش گذاشته شود و در عین حال در دنیای جادوگری که روزبه‌روز خطرناک‌تر و متفرق‌تر می‌شود با خطرهای جدیدی روبرو شوند.

    بازیگران اصلی عبارتند از ادی ردمین (نیوت اسکمندر)، کاترین واترستون (تینا گلدستین)، آلیسون سودول (کویینی گلدستین)، دن فاگلر (جیکوب کوالسکی)، ازرا میلر (کریدنس بربون)، زوئی کراویتز (لتا لسترنج)، جانی دپ (گلرت گریندل‌والد)، کالوم ترنر (تیسیوس اسکمندر)، کوین گاتری (ابرناتی) و جود لا (آلبوس دامبلدور).

    فیلم سینمایی «جانوران شگفت‌انگیز:جنایات گریندل‌والد» روز جمعه، ۲۵ آبان ۱۳۹۷ (مطابق با ۱۶ نوامبر ۲۰۱۸) اکران خواهد شد.

  • تاریخ انتشار چهارمین کتاب کورمورن استرایک اعلام شد + به همراه خلاصه داستان به فارسی

    تاریخ انتشار چهارمین کتاب کورمورن استرایک اعلام شد + به همراه خلاصه داستان به فارسی

    جی.کی.رولینگ، انتشارات لیتل براون و واتراستونز تاریخ انتشار رسمی چهارمین کتاب رابریت گلبریث در مجموعه‌ی جنایی کورمورن استرایک با نام «سفید کشنده» (Lethal White) را اعلام کردند. این کتاب در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۹۷ (مطابق ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۸) منتشر خواهد شد. طرح جلد این کتاب را در ادامه می‌توانید ببینید و بعد از آن هم خلاصه‌ی داستان این کتاب را برای شما به فارسی ترجمه کردیم.

    خلاصه رسمی داستان:

    «من کشته شدن بچه‌ای رو دیدم… اون روی اسب خفه‌اش کرد»

    زمانی که مرد جوان مشکل‌داری به نام بیلی به دفتر کارآگاه خصوصی، کورمورن استرایک سر زد و درخواست کرد به او کمک  کند تا تحقیقی در مورد جنایتی که گمان می‌کرد در کودکی شاهد آن بوده است، انجام شود، استرایک را عمیقا برآشفت. در حالی که کاملا مشخص است بیلی از نظر ذهنی پریشان‌حال است و نمی‌تواند بسیاری از جزییات بااهمیت را بخاطر آورد، چیزی درون او وجود دارد که از صداقت او و واقعیت داستانش خبر می‌دهد. اما پیش از اینکه استرایک بتواند از او سوالات بیشتری در این مورد بپرسد، بیلی با ترس و عجله از دفترش بیرون رفت.

    در تلاش برای رمزگشایی از داستان بیلی، استرایک و رابین الکوت – که زمانی دستیار او بود و حالا در دفتر کارآگاهی شریک شده است – سرنخ پیچیده‌ای را با هم دنبال کردند که آنها را از خیابان‌های دوردست لندن، به داخل جایگاهی مخفی و مقدس درون مجلس و به خانه‌ی اربابی زیبا اما شیطانی در عمق حومه شهر می‌برد.

    و در جریان این تحقیقات پیچ در پیچ، زندگی شخصی استرایک نیز بهم ریخت شده است: شهرت جدیدی که به عنوان کارآگاه شخصی به دست آورده باعث شده که دیگر نتواند مانند گذشته در پشت صحنه به فعالیت‌های عملیاتی خودش ادامه دهد. علاوه بر این، رابطه‌اش با دستیار سابق هم بیش از همیشه استرس‌زا شده است. حالا دیگر رابین برای استرایک در محل کار فوق‌العاده با ارزش شده اما روابط شخصی آنها بسیار بسیار پیچیده شده است.

  • جی.کی.رولینگ عضو آکادمی اسکار می‌شود

    جی.کی.رولینگ عضو آکادمی اسکار می‌شود

    آکادمی اسکار فهرست ۹۲۸ چهره فعال و تاثیرگذار سینمایی را برای عضویت در این نهاد سینمایی منتشر کرد که نام «جی.کی. رولینگ» نویسنده مجموعه رمان‌های «هری پاتر» نیز در میان دعوت‌شدگان برای پیوستن به شاخه نویسندگی دیده می‌شود.

    «رولینگ» پس از تمام شدن هفت‌گانه «هری پاتر» هم به پیمودن پله‌های موفقیت ادامه داد. در سال ۲۰۱۶ فیلم جدیدی برگرفته از کتاب‌های «هری پاتر» یعنی «هیولاهای خارق‌العاده و زیستگاه آن‌ها» که خود «رولینگ» نگارش فیلمنامه آن را بر عهده داشت، اکران شد و بیش از ۴۷۳ میلیون دلار در سینماهای جهان فروش داشت. ضمن این‌که نمایش «هری پاتر و فرزند نفرین‌شده» که «رولینگ» یکی از نویسندگان آن بود در «تئاتر وست‌اِند» لندن به روی صحنه رفت. پس از استقبال فراوان مخاطبانش، نمایشنامه‌ «هری پاتر و فرزند نفرین‌شده» نیز روانه بازار شد و از سوی خوانندگان، عنوان هشتمین قسمت مجموعه رمان‌های «هری پاتر» را دریافت کرد.

    «هری پاتر و سنگ جادو»، «هری پاتر و تالار اسرار»، «هری پاتر و زندانی آزکابان»، «هری پاتر و جام آتش»، «هری پاتر و محفل ققنوس»، «هری پاتر و شاهزاده دورگه» و «هری پاتر و یادگاران مرگ» هفت کتاب رسمی منتشرشده از مجموعه رمان‌های تخیلی «هری پاتر» هستند و تاکنون هشت فیلم نیز بر اساس این رمان‌ها ساخته شده که به فروشی بالغ بر هشت میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلاری دست یافته‌اند.

    چند جایزه کتاب سال بریتانیا، جایزه کاستا در بخش کودکان، جایزه «هانس کریستین آندرسن» و جایزه دستاورد ویژه آکادمی فیلم بریتانیا (بفتا) از جمله موفقیت‌های رولینگ در عرصه ادبیات محسوب می‌شوند.

    خبرگزاری ایسنا به نقل از BBC

  • خبر فوری: رولینگ آغاز نگارش فیلم‌نامه‌ی قسمت سوم «جانوران شگفت‌انگیز» را تایید کرد

    خبر فوری: رولینگ آغاز نگارش فیلم‌نامه‌ی قسمت سوم «جانوران شگفت‌انگیز» را تایید کرد

    جی.کی.رولینگ با انتشار به روز رسانی جدیدی در وب‌سایت رسمی خود و در قالب پاسخ به سوالات طرفداران در مورد فعالیت‌های حال حاضر و آینده‌ی خود توضیحاتی داد. خالق هری پاتر رسما تایید کرد که نگارش چهارمین رمان جنایی گالبریث را با نام «سفید کشنده» (Lethal White) به پایان رسانده و در حال آماده شدن برای نوشتن فیلم‌نامه‌ی سومین قسمت مجموعه‌ی سینمایی «جانوران شگفت‌انگیز» است.

    در حال حاضر مشغول نوشتن چه چیزی هستید؟
    جی.کی.رولینگ: به تازگی رمان چهارم گالبریث به نام سفید کشنده رو تموم کردم و الان هم دارم فیلم‌نامه‌ی جانوران شگفت‌انگیز ۳ رو می‌نویسم. بعد از اون هم یه کتاب دیگه برای بچه‌ها می‌نویسم. حدود شش سالی هست که دارم روی داستانی (غیر هری پاتری/دنیای جادوگری) کار می‌کنم و دیگه وقتشه که به روی کاغذ بیارمش.

    صحبت‌های جی.کی.رولینگ در مورد نقشش به عنوان تهیه‌کننده در مجموعه‌ی جانوران شگفت‌انگیز:

    وارنربراز و دیوید یتس کارگردان همیشه بهم اجازه دادن که نظرم رو مطرح کنم، که اون هم الزاما به عنوان تصمیم نهایی به حساب نمیاد. این مورد در مورد همه تهیه‌کننده‌هایی دیگه‌ای که من هم فقط یکی از اونها هستم صادقه. نظر همه ما خیلی مهمه ولی در آخر یک کار کاملا گروهیه. در نهایت کارگردانه که در مورد تمام چیزهایی که به تصویر کشیده میشه، مسئولیت داره. به عنوان فیلم‌نامه‌نویس، بخش اعظم دیدگاه‌های من در مراحل اولیه مطرح میشه.

    صحبت‌های جی.کی.رولینگ در مورد همکاری با افرادی مثل دیوید یتس و جان تیفانی، استیو کلاوز فیلم‌نامه‌نویس و افراد دیگر:

    با این حال اصل ماجرا شباهت خیلی زیادی به نحوه‌ی همکاری من با دیگران در فرزند نفرین شده داره که این بار با دیوید یتس کارگردان و استیو کلاوز صورت گرفته. استیو نویسنده‌ی هفت فیلم از هشت قسمت پاتر بود و حالا هم یکی از تهیه‌کنندگان جانوران هست.

    با وجود اینکه طی این سال‌ها استیو رو از نزدیک در حال نوشتن فیلم‌نامه‌ها می‌دیدم، نوشتن فیلم‌نامه رو بسیار متفاوت از رمان نویسی می‌دیدم و اوایل کار برام چالش برانگیز بود. همین طور که پیش می‌رفتم، نوشتن فیلم‌نامه رو یاد گرفتم و در عین حال می‌دونستم که این فیلم‌نامه قطعا تبدیل به فیلم می‌شه که خب چیزی غیر معموله. استیو نکات خیلی خوب و عالی رو بهم می‌گفت. یکی از حرف‌هاش که بیشتر از همه باعث شد حسابی بخندم این بود که در نسخه اولیه‌ی فیلم‌نامه یه شخصیتی داشتم که بعد از برش یه صحنه برمی‌گشت و می‌گفت «این‌ها بچه‌ن!». استیو گفت خب این جمله فقط وقتی به درد می‌خوره که انتخاب بازیگرامون انقدر بد بوده باشه که بیننده نفهمه اونها بچه‌ن.

    دیوید بعد از ساختن چهار فیلم از هشت فیلم اصلی، حالا دیگه دنیای هری پاتر رو دقیق می‌شناسه. عاشق کار کردن باهاش هستم. فقط وقتی به حرف‌هاش گوش می‌دم هم کلی چیز از هنر تصویر یاد می‌گیرم. با اینکه خودم قدرت تخیل بصری بالایی دارم، باید یاد می‌گرفتم که چقدر روی صحنه بدون بیان کلمه‌ای میشه چیزی رو گفت و دیوید و استیو این رو به من یاد دادن.

    ادامه صحبت‌های رولینگ در مورد جریان روزمره‌ی نویسندگی‌اش و نکاتی از همکاری‌اش با افراد دیگر را در وب‌سایت او می‌توانید مطالعه کنید.

  • مدیر انتشارات کتابسرای تندیس: کتاب‌های هری پاتر چاه نفت انتشارات ما هست

    مدیر انتشارات کتابسرای تندیس: کتاب‌های هری پاتر چاه نفت انتشارات ما هست

    اخیرا خبرگزاری مهر گفتگویی با آقای ابوالفضل میرباقری، مدیر انتشارات کتابسرای تندیس داشته که در بخش‌های زیادی از آن به کتاب‌های هری پاتر و ترجمه‌ی آنها توسط ویدا اسلامیه اشاراتی شده است. در ادامه تمام بخش‌های مربوط به هری پاتر در این مصاحبه را می‌توانید مطالعه کنید. متن کامل این مصاحبه در این صفحه از خبرگزاری مهر در دسترس است.

    * در زمینه مدیریت خانوادگی، شما مدیریت نشر را به عهده دارید و برادرتان هم در کتابفروشی کتابسرای تندیس فعالیت دارد. فرزندانتان هم کمک می‌کنند؟

    راستش رشته تحصیلی دخترم که پزشکی می‌خواند، ارتباطی با کار کتاب و نشر ندارد. دیگر بچه‌ها و بچه‌های برادرم هم هنوز آن قدر بزرگ نشده‌اند. اما باید به این نکته اشاره کنم که خیلی وقت‌ها مدیون همین بچه‌ها بوده‌ام؛ به ویژه دخترم. به یاد دارم که یک بار می‌خواستم اواخر دهه ۷۰ کتابی از مجموعه هری پاتر را چاپ کنم و خیلی مردد بودم. چون چاپ کتاب چهارصدپانصد صفحه‌ای برای نوجوانان، ریسک بزرگی بود. دخترم آن زمان دانش‌آموز ابتدایی بود. نمونه کتاب را به خانه برده بودم که آن را بخوانم و غلط گیری کنم. دخترم از مدرسه آمد و کتاب را برداشت. در ساعات بعدی روز اصلا او را ندیدیم. تا نیمه‌شب دیدم که چراغ اتاقش روشن است و پس از ورودم به اتاق دیدم نشسته و دارد کتاب را می‌خواند؛ «هری پاتر و زندانی آزکابان» در دستان دختری ۹ ساله، در حالی که آن را زمین نمی‌گذاشت. این مساله برایم در حکم یک علامت بود. پس کتابی که می‌توانست یک بچه سوم ابتدایی را جذب کند، حتما بچه‌های دیگر را هم جذب می‌کرد. به همین دلیل، آن کتاب را چاپ کردم.

    * پای کتاب‌های مجموعه هری‌پاتر چه‌طور به انتشارات کتابسرای تندیس باز شد؟

    این موضوع خیلی اتفاقی و جالب رخ داد. در نمایشگاه کتاب شارجه شرکت کرده بودیم که روز اول یا دوم، مسئولان نمایشگاه بنای ناسازگاری گذاشتند و گفتند کتاب‌های شما ترجمه‌اند و اجازه فروش ندارید. نمایشگاه شارجه، مثل نمایشگاه کتاب تهران است. فکر می‌کنم آذر یا آبان ماه سال ۷۹ بود. به این ترتیب غرفه ما را بستند.

    * از مسئولان نمایشگاه شکایت نکردید؟

    چرا باید این کار را می‌کردیم؟ آنجا کپی رایت حاکم است و ما کتاب هایی را برده بودیم که بدون رعایت حق کپی رایت ترجمه شده بودند. از چه باید شکایت می‌کردیم؟ بی‌قانونی خودمان (می‌خندد) البته عدو سبب خیر شد.

    به هرحال، پس از آن به غرفه بخش بین الملل نمایشگاه رفتم و پرسیدم چه کتاب‌هایی در این روزگار بیشتر مورد استقبال واقع می‌شود؟ فردی که با او صحبت می‌کردم، ۳ کتاب «هری پاتر: سنگ جادو» «هری پاتر و غرفه اسرارآمیز» و «هری پاتر و زندانی آزکابان» را به من داد و گفت این‌ها خیلی روی بورس هستند. من آن ۳ کتاب را خریدم. آن زمان هری پاتر هم به شکل امروزی مطرح نبود.

    حالا کتاب‌ها را با خودم به ایران آورده بودم. دوستی به نام سعید کبریایی داشتم که زبان انگلیسی‌اش خوب بود. «سنگ جادو» را به او دادم که ترجمه کند. کبریایی دست خط بسیار ریزی داشت و کتاب را در یک دفتر صد برگ ترجمه کرد. کتاب دوم «غرفه اسرارآمیز» را با خانمی قرارداد بستیم که پس از مدتی نتوانستیم همکاری کنیم و کتاب را پس از ترجمه به ناشر دیگری داد. اما برای کتاب سوم اتفاق جالبی افتاد. یک روز که اتومبیلم را پیش یکی از همشهریان مکانیک برده بودم تا تعمیرش کند، صحبت‌مان درباره مشاغل گُل کرد و پرسید چه کار می‌کنی؟ درباره کتاب و ترجمه و این مسائل صحبت می‌کردم که گفت همسرم مترجم است و تا به حال چند کتاب هم ترجمه کرده است. من هم استقبال کردم و «هری پاتر و زندانی آزکابان» را به همسر آن آقا یعنی خانم ویدا اسلامیه سپردیم.

    * کتاب‌های هری پاتر تا جایی که می‌دانم با رعایت حق کپی رایت در نشر شما چاپ می‌شود!

    ما کارهای خانم رولینگ را با حق کپی رایت چاپ می‌کنیم. بستن قراردادمان هم مربوط به کتاب پنجمش «هری پاتر و محفل ققنوس» بود. با مکاتباتی که داشتیم، لیسانس کار را خریداری کردیم. تا زمانی هم که تحریم‌های سنگین اعمال نشده بود، می‌توانستیم با حواله پول کپی رایت را منتقل کنیم. اما پس از تحریم‌های سنگین، روابط اقتصادی‌مان به هم ریخت. همان زمان هم که تحریم‌ها سنگین نبودند، با مشکل روبرو بودیم. مثلا وقتی حواله‌ای به صرافی‌ها می‌دادیم، رسیدی نداشتیم. به خاطر دارم که یک بار به کمپانی برادران وارنر نامه نوشتیم که می‌خواهیم از تصاویر فلان فیلم هری‌پاتر استفاده کنیم. آن ها هم جواب دادند که نمی‌شود چون شما تحریم هستید. اما بعد یک قاضی در یکی از ایالت‌های آمریکا حکم داده بود که بحث فرهنگی وارد مسائل تحریم نمی‌شود. ما هم همان حکم را برایشان فرستادیم که باعث شد تصاویری از فیلم هری پاتر را برای کتاب‌ها در اختیارمان قرار بدهند.

    اتفاقا خارجی‌ها خیلی به توافقات‌شان پایبند هستند. یک بار همکارم آقای هاشمی نژاد مدیر نشر افق با من صحبت می‌کرد و گفت که برای خرید رایت ترجمه آثار رولینگ با او تماس گرفته که رولینگ گفته پیش از او، این حق را به ناشری به نام کتابسرای تندیس فروخته است و اگر اجازه‌ای برای چاپ این کتاب ها می‌خواهید باید از نماینده ما (کتابسرای تندیس) در ایران امضا بگیرید.

    * شما با مترجمان دیگری هم کار کرده‌اید؛ مثلا حسین شهرابی که از مترجمان جوان است.

    آقای شهرابی را از سال ها پیش که با انتشارات کاروان همکاری می‌کرد، می‌شناختم. زمانی بسیار با شور و حال فعالیت می‌کرد و در سایت آکادمی فانتزی حضور پررنگی داشت؛ همیشه هم منتقد ما بود.

    * منتقد شیوه فعالیت‌تان؟

    بله. شیوه انتشار یا ترجمه هری‌پاتر. حتی در این زمینه برخورد و اصطحکاک هم داشتیم. ولی در نشستی، روابط‌مان به دوستی منجر شد و پس از آن با هم همکاری کردیم. آقای شهرابی علاقه زیادی به ژانر علمی تخیلی دارد. کاری را هم که انجام می@دهد، فقط ترجمه نیست بلکه تحقیق هم در کنارش هست. یعنی گاهی می‌بینید که پاورقی‌هایش از خود متن صفحه بیشتر است.

    * غیر از رولینگ هم با نویسندگان دیگر خارجی، با رعایت حق کپی‌رایت همکاری می‌کنید؟ چون دیده‌ام که با ترجمه حسین شهرابی از دن براون هم کتاب چاپ کرده‌اید!

    نه کتاب های دن براون، کپی رایت ندارند. امروز یک مساله هم باب شده که خیلی از دوستان ناشر پای کتاب‌هایشان علامت رعایت حق کپی رایت را می‌زنند. در حالی که کپی‌رایت یک قرارداد است. ما برخی از کارهای نویسندگان خارجی را با اطلاع رسانی مترجمانمان به آن ها چاپ کرده‌ایم. اطلاع هم داده‌ایم که نمی‌توانیم بحث اقتصادی کار را تامین کنیم چون واقعا ۵۰۰ نسخه اصلا چه ارزشی دارد؟ آن‌ها هم به طور ضمنی رضایت داده‌اند که کتابشان چاپ شود. مثلا برخی کتاب‌هایی که با ترجمه اسدالله امرایی چاپ کرده‌ایم، این‌گونه بوده‌اند.

    کپی‌رایت یک قرارداد اقتصادی است و به معنی این رضایتنامه‌های ضمنی نیست. اما این روزها ناشری مثل آقای هاشمی نژاد در افق کتاب‌های خارجی را با حق کپی رایت چاپ می‌کند.

    * شما عناوینی هم دارید که در واقع پشت گرمی نشرتان هستند و می دانید که فروش‌شان تضمین شده است. با پشت گرمی فروش همین آثار هم هست که ممکن است به سراغ چاپ آثاری بروید که مورد علاقه شما هستند و شاید برگشت مالی نداشته باشند!

    آن کتاب‌هایی که می‌گویید به نوعی چاه نفت ما یا هر ناشری هستند. هر ناشری اگر چند عنوان یا در واقع چاه نفت نداشته باشد، نمی‌تواند کار کند. کتابسرای تندیس هم از این دست کتاب‌ها دارد که چندین مرتبه تجدید چاپ شده‌اند و از آثار جدیدترمان پشتیبانی می‌کنند. به این ترتیب جرات پیدا می‌کنیم و کار تالیف اولی‌ها یا ترجمه اولی‌ها را چاپ کنیم. ما این نگاه را در کتابسرای تندیس داشتیم و حدود ۷۰ درصد از مترجمینی که با آن ها کار کردیم، کار اولی بودند.

    * نام چند عنوان از چاه نفت هایتان را می گویید؟

    کتاب‌های مجموعه هری‌پاتر به علاوه عناوینی چون «دختر بخت» از ایزابل آلنده، «شکلات» و ترجمه چند رمان انگلیسی دیگر که مربوط به تاریخ انگلستان هستند.

    متن کامل این مصاحبه را از اینجا در خبرگزاری مهر می‌توانید مطالعه کنید.

  • نامه‌های فاش شده «آلن ریکمن» حکایت از نا امیدی او در نقش اسنیپ دارد

    نامه‌های فاش شده «آلن ریکمن» حکایت از نا امیدی او در نقش اسنیپ دارد

    آلن ریکمن از بازیگران مطرح دنیای سینما، که شاید بیشتر از همه به‌خاطر نقش «سوروس اسنیپ» در مجموعه‌ی سینمایی «هری پاتر» در ذهن افراد باقی مانده باشد، چندی پیش به علت بیماری سرطان فوت کرد. حالا به تازگی خانواده‌ی آقای ریکمن، مجموعه‌ای از نامه‌های او را جهت مزایده عرضه کرده‌اند که مشخص کرد لحظاتی بوده که او از نقش اسنیپ خسته شده و از حذف بخشی از داستان نا امید شده است.

    در این بایگانی نامه‌ها که به حراج رفته، مجموعه‌ای از نوشته‌ها و نامه‌های شخصی وجود دارد که دوره‌ی ۴۰ ساله‌ی زندگی حرفه‌ای وی را مرور می‌کند.

    در یکی از این نامه‌ها، دیوید هیمن، تهیه کننده‌ی فیلم به او نوشته است: «ممنون که باعث موفقیت فیلم دوم هری پاتر شدی. میدونم وقت‌هایی بوده که خسته و نا امید شدی ولی لطفا توجه داشته باش که تو هسته‌ی اصلی فیلم‌هایی و فوق‌العاده هستی.»

    در نامه‌ی دیگری که مربوط به سال‌ها بعد و در جریان کار بر روی فیلم «شاهزاده دورگه» بود، ریکمن در نامه‌ای با عنوان «درون ذهن اسنیپ» نوشته است: «به نظر میرسه که دیوید یتس تشخیص داده از اون جایی این بخش به مذاق مخاطب نوجوون خوش نمیاد، نیازی به ساختنش نیست.»

    در کنار این نامه‌ها، برگه‌های دیگری هم دیده می‌شود که حاکی از توسعه روابط نزدیکش با رولینگ و دنیل ردکلیف است. همچنین نامه‌هایی دل‌گرم کننده از طرف کیت وینسلت که با او در فیلم «هرج و مرج کوچک» درخشید و به علاوه نامه‌ای از نیکل کیدمن که از نمایش آلن در لندن تعریف و تمجید کرده بود هم دیده می‌شود.

    ریکمن در سن ۶۹ سالگی و در سال ۲۰۱۶ به علت سرطان لوزالمعده درگذشت.

  • گروه جدید بازیگران نمایش «هری پاتر و فرزند نفرین شده» لندن

    گروه جدید بازیگران نمایش «هری پاتر و فرزند نفرین شده» لندن

    پاترمور از تصاویر گروه جدید بازیگران نمایش تئاتر «هری پاتر و فرزند نفرین شده» در لندن رونمایی کرد. در این تصاویر بازیگران جدید خانواده‌های پاتر، ویزلی و مالفوی را می‌بینیم.

    بازیگران جدید هری پاتر، رون ویزلی، هرماینی گرنجر، جینی ویزلی، دراکو مالفوی و… را به همراه فرزندانشان در ادامه می‌توانید مشاهده کنید. نظر شما در مورد این بازیگران جدید چیست؟

  • هری پاتر در لیست پرفروش‌ترین‌های طرح عیدانه کتاب

    هری پاتر در لیست پرفروش‌ترین‌های طرح عیدانه کتاب

    طرح عیدانه کتاب با شعار «کتاب عیدی دهیم» از ۲۲ اسفند ماه ۹۶ در شهرستان‌ها و از ۲۵ اسفندماه در تهران آغاز به کار کرد و با مشارکت ۷۹۳ کتابفروشی تا ۱۵ فروردین ماه اجرا شد.

    در فهرست کتاب‌های پرفروش، «هری پاتر و سنگ جادو» نوشته جی.کی رولینگ از نشر کتابسرای ‌تندیس  در فهرست بیست و یکم تا چهلم پرفروش ترین کتاب های حوزه کودک  طرح عیدانه کتاب قرار گرفت.

    به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی موسسه خانه کتاب؛ کتاب های «خانه درختی ۹۱ طبقه» نوشته اندی گریفیتس از نشر هوپا، «شازده کوچولو» نوشته آنتوان‌دو سنت‌اگزوپری از نشر نگاه، «دنیای معرکه‌ی تام گیتس» نوشته لیز پیشون از نشر هوپا، «بهانه‌های عالی (و چیزهای خوب دیگر)» نوشته لیز پیشون از نشر هوپا، «خانه درختی۱۳  طبقه» نوشته اندی گریفیتس از نشر هوپا، «قانون سگ‌های آدم‌خوار (فعلا)» نوشته لیز پیشون از نشر  هوپا، «خانه درختی ۷۸ طبقه» نوشته اندی گریفیتس از نشر هوپا، «خانه درختی ۲۶ طبقه»  نوشته اندی گریفیتس از نشر هوپا، «همه چی محشر است (نسبتا)» نوشته لیز پیشون از نشر هوپا، «داستان‌های دختران بلند پرواز: قصه‌هایی درباره زنان استثنایی» نوشته فرانچسکا کاوالو,النا فاویلی از نشر فرهنگ نشر نو، «فکرهای نبوغ‌آمیز (بیشترشان)» نوشته لیز پیشون از نشر هوپا، «خانه درختی ۳۹ طبقه» نوشته اندی گریفیتس از نشر هوپا، «خانه درختی ۵۲ طبقه» نوشته اندی گریفیتس از نشر هوپا، «یک دستیار همه‌فن‌حریف» نوشته آنتونیوخ. ایتوربه از نشر هوپا، «پرونده‌ی ویژه: فراتر از ترس!» نوشته آنتونیوخ. ایتوربه  از نشر هوپا، «خانه درختی ۶۵ طبقه» نوشته اندی گریفیتس از نشر هوپا، «مهارت‌های خفن (تقریبا)» نوشته لیز پیشون از نشر هوپا، «مومیایی گمشده» نوشته آنتونیوخ. ایتوربه از نشر هوپا، «مهمان ناخوانده» نوشته آنتونیوخ. ایتوربه از نشر هوپا و «تام گیتس خیلی فوق‌العاده است (توی بعضی کارها)» نوشته لیز پیشون از نشر  هوپا توانستند رتبه اول تا بیستم پرفروش ترین کتاب های کودک  را در سومین عیدانه کتاب کسب کنند.

  • بازی موبایل هری پاتر، ۵ اردیبهشت با صدای بازیگران فیلم منتشر خواهد شد

    بازی موبایل هری پاتر، ۵ اردیبهشت با صدای بازیگران فیلم منتشر خواهد شد

    جم‌سیتی، سازنده‌ی بازی موبایلی هری پاتر: راز هاگوارتز اعلام کرد که صدای تعدادی از چهره‌های محبوب شخصیت‌های هری پاتر با استفاده از بازیگران فیلم‌های هری پاتر تهیه شده و در تاریخ ۵ اردیبهشت (۲۵ آوریل) برای iOS و اندروید عرضه خواهد شد.

    بازیگرانی که صدای شخصیت‌های خود از فیلم هری پاتر را برای این بازی هم ایفا کردند مگی اسمیت (پروفسور مک‌گوناگل)، سر مایکل گمبون (پروفسور دامبلدور)، وارویک دیویس (پروفسور فلیت‌ویک)، سلی مورتمور (مادام ایرما پینس)، جما جونز (مادام پامفری) و زوئی وانامیکر (مادام هوچ) هستند. این بازی جذاب موبایلی طرفدارهای هری پاتر را به ماجراجویی در هاگوارتز در دهه ۱۹۸۰ میلادی (قبل از ورود هری پاتر) می‌برد و با دانش‌آموزانی مانند بیل ویزلی و نیمفادورا همراه می‌شویم.

    مگی اسمیت بازیگر مک‌گوناگل در مورد این بازی گفت:

    «اگر منم می‌تونستم به عنوان دانش‌آموز به هاگوارتز برم، بیشتر دوست داشتم سر کلاس معجون‌سازی که اسنیپ یاد میده برم، چون از همه عجیب‌تره.»

    بازی موبایلی Harry Potter: Hogwarts Mystery در تاریخ ۵ اردیبهشت (۲۵ آوریل) برای iOS و اندروید عرضه خواهد شد.

  • انجمن گفت و گو، چرا و چگونه!

    انجمن گفت و گو، چرا و چگونه!

    شاید کمی دردناک باشد که به صراحت بگویم اما مدتهای مدیدیست که می باید این متن را می نوشتیم و قال قضیه را می کندیم، چیزی که همیشه در فیلم ها آن را کلیشه ای میخواندیم این بار برای خودمان بدل به واقعیت شده بود، جایی شاید نه چندان واقعی اما به غایت ملموس، به نام خانه !
    همه ی آنهایی که گاه گداری به انجمن گفت و گوی دمنتور سر میزدند میدانند که “خانه” را بارها بازسازی کردیم و از نو ساختیم، رنگ و لعابش را عوض کردیم و تعمیرش کردیم.
    بسترش را از نوعی به نوع دیگر منتقل کردیم تا مهمترین مسئله و دغدغه ی مان یعنی رضایت کاربران و حفظ کیفیت همچنان به قوت خود باقی بماند.
    با گذشت زمان و بازسازی مجدد انجمن گفت ،همچنان نو پا بود ولی به زعم همه ی ما یکی از فعال ترین و شاید حتی فعال ترین بخش های دمنتور در حد فاصل سالهای ۹۰ تا ۹۳ بود بگونه ای که رکورد آنلاین بودن همزمان کاربران را هم شکست!
    یادمان نمی رود که چقدر کنارمان بودید و دل سوزاندید و خون دل خوردید!
    یادمان نمی رود که محبت شما خانه را سر پا نگه داشته بود.
    اما نه من که مفتخر بودم مدتی رو به عنوان مدیریت انجمن در خدمتتان باشم و نه خود شما راضی به بی کیفیتی بیش از حد، اسپمینگ سلسله وار، نبود نیروی کافی مدیریت و عدم بحث های جذاب کاربری مانند آن سالها نبوده و نیستید.
    شاید ریشه ی این مسئله را بتوان در دو چیز پیدا کرد، یا ما با آن همه غوغای شما در گذشته عادت به حضور گرم و کیفیت بالای شما داشتیم و امروز از نبود کیفیت لازم رنج میبریم و یا این شبکه های اجتماعی که هرکس در دستش یک گوشی دارد کار را برایمان راحت تر از همیشه کرده و دغدغه های زندگی سخت امروزی را از سطح زیر پتو با نور چراغ قوه هری پاتر خواندن بالا برده است…
    از مسائل احساسی اگر بگذریم انجمن در گذشته ی نزدیک بخاطر برخی مسائل فنی کیفیتش رو از دست داده بود و سرویس دهی های لازم به کاربران هم با مشکل مواجه شده بود.
    بسته شدن انجمن گفت و گو یک اتفاق غیر منتظره و یا غیر مترقبه نیست و نمیدانم شما که این مطلب را میخوانید دقیقا در چه تاریخیست اما تصمیمی که گرفته شده بارها و بارها اتخاذ شده بود و نظر همگی تیم مدیریت بوده و اگر صرفا مقاومتی هم از سوی بنده صورت گرفته می شد بخاطر نزدیکی با بچه های انجمن بود .
    در نهایت هم با اخلاص و تواضع تشکری هم بکنم از همه ی تیم مدیریتی که در طی ۷-۸ سال خالصانه و بی هیچ چشم داشتی زحمت می کشیدند و هیچوقت نه مزایایی داشتند و نه چیز دیگری از همه ی کسانی که مطمئنم میدونید اسامیشون در خاطرم هست ولی مجال سخن نیست و تک تک نمیتونم به زبون بیارم.
    از دوستان عالی و خلاق رادیو دمنتور هم متشکرم که فوق العاده بودند و همیشه بی هیچ چشم داشتی برای دمنتور وقت گذاشتند و زحمت کشیدند.
    برای همه ی دوستان و کاربران محترم انجمن گفت و گوی دمنتور آرزوی توفق،پیروزی و شادی دارم.
    گاهی تنها دلت به یاد آن همه خاطره گرم می ماند!

    دلت برای مرده ها نسوزه هری … سایت هنوز زندست!

    میلاد الیاسی

  • هدیه سیزدهمین روز نوروز دمنتور: داستان مارج دورسلی

    هدیه سیزدهمین روز نوروز دمنتور: داستان مارج دورسلی

    برای آخرین روز نوروز، هدیه‌ی نهایی ما از مجموعه داستان‌های کوتاه پاترمور که پیش از این هرگز ترجمه نشده بود را خدمت شما تقدیم می‌کنیم. داستان امروز مربوط به مارج دورسلی، خواهر عمو ورنون به همراه نظر جی.کی.رولینگ در مورد اوست. این داستان جی.کی.رولینگ توسط حسین غریبی برای دمنتور به فارسی ترجمه شده است.

    مارجری آیلین دورسلی خواهر بزرگتر ورنون دورسلی است. با اینکه او خویشاوند نسبی هری پاتر نیست، به هری یاد داده‌اند که او را «عمه مارج» صدا کند.

    اثر: جی.کی.رولینگ
    مترجم: حسین غریبی
    ارائه‌ای از وب‌سایت دمنتور

    dementor.ir

  • هدیه دوازدهمین روز نوروز دمنتور: داستان اتوبوس شوالیه

    هدیه دوازدهمین روز نوروز دمنتور: داستان اتوبوس شوالیه

    برای دوازدهمین روز نوروز، هدیه‌ای دیگر از مجموعه داستان‌های کوتاه پاترمور که پیش از این هرگز ترجمه نشده بود را خدمت شما تقدیم می‌کنیم. داستان امروز مربوط به اتوبوس شوالیه، یکی از وسایل حمل و نقل جادوگران و ساحره‌های دنیای جادویی است. این داستان جی.کی.رولینگ توسط حسین غریبی برای دمنتور به فارسی ترجمه شده است.

    اتوبوس شوالیه در جامعه جادوگری اختراع نسبتاً مدرنی است، جامعه‌ای که گهگاه (اگرچه به‌ندرت به آن اعتراف میکند) ایده‌هایی را از دنیای مشنگ‌ها می‌گیرد.

    اثر: جی.کی.رولینگ
    مترجم: حسین غریبی
    ارائه‌ای از وب‌سایت دمنتور

    dementor.ir

  • هدیه یازدهمین روز نوروز دمنتور: داستان فلوریین فورتسکیو

    هدیه یازدهمین روز نوروز دمنتور: داستان فلوریین فورتسکیو

    برای یازدهمین روز نوروز، هدیه‌ای دیگر از مجموعه داستان‌های کوتاه پاترمور که پیش از این هرگز ترجمه نشده بود را خدمت شما تقدیم می‌کنیم. داستان امروز مربوط به فلوریین فورتسکیو یکی از شخصیت‌های محوری داستان هری پاتر است. این داستان جی.کی.رولینگ توسط حسین غریبی برای دمنتور به فارسی ترجمه شده است.

    فلوریین فورتسکیو، صاحب یک بستنی‌فروشی در کوچه دیاگون، موضوع یک داستان پشت‌پرده است. داستانی که هرگز به نسخه‌های نهایی کتاب راه نیافت.

    اثر: جی.کی.رولینگ
    مترجم: حسین غریبی
    ارائه‌ای از وب‌سایت دمنتور

    dementor.ir

  • هدیه دهمین روز نوروز دمنتور: داستان دیوانه‌سازها و شکلات

    هدیه دهمین روز نوروز دمنتور: داستان دیوانه‌سازها و شکلات

    برای دهمین روز نوروز، هدیه‌ای دیگر از مجموعه داستان‌های کوتاه پاترمور که پیش از این هرگز ترجمه نشده بود را خدمت شما تقدیم می‌کنیم. داستان امروز مربوط دیوانه‌سازها و شکلات است که بسیار کوتاه ولی خواندنی است. این داستان کوتاه جی.کی.رولینگ توسط حسین غریبی برای دمنتور به فارسی ترجمه شده است.

    اثر: جی.کی.رولینگ
    مترجم: حسین غریبی
    ارائه‌ای از وب‌سایت دمنتور

    dementor.ir