از در 01 مرداد 1386، ساعت: 5:37 ق.ظ، دسته: کتاب 7 "هری پاتر و یادگاران مرگ"، ویدا اسلامیه

آخرین و جدیدترین مصاحبه با “ویدا اسلامیه”

یک مصاحبه، همین دیروز از ویدا اسلامیه توسط روزنامه شرق منتشر شده بود. یک مصاحبه مفصل و طولانی در مورد کتاب آخر و ترجمه آن. این مصاحبه جذاب را در زیر می توانید بصورت کامل بخوانید:
ویدا اسلامیه، دانش آموخته مترجمی زبان دانشگاه آزاد اسلامی است و کار ترجمه را پس از پایان دانشگاه آغاز کرده است. ورود جدی او به عرصه ترجمه با ترجمه مجموعه هری پاتر به جز جلد اول بود. هر چند به پیشنهاد ناشر دست به برگردان هری پاتر زد ولی ترجمه او از پنج جلد دوم تا ششم هری پاتر از بهترین و پرفروش ترین ترجمه های این اثر است و هر جلد آن به سرعت به چاپ های هشتم و نهم رسید.
اولین اثری که اسلامیه ترجمه کرد یک اثر از آگاتاکریستی بود که هرچند به قول خودش عنوان اصلی اش جنایت در ابرها بود با نام قتل در آسمان منتشر شد.
در فاصله سال های انتشار هری پاترها او چند رمان نوجوان دیگر چون خانه عقرب و دراگون ترجمه کرد که خانه عقرب این روزها نایاب است و جلد اول مجموعه دراگون به زودی وارد بازار می شود.
او در حوزه روانشناسی هم دست به ترجمه زده است که برجسته ترین آثار او در این حوزه «مردان بازیکن، زنان پیروز باش» و «۳۶۵ روش برای آرامش ذهن، جسم و روح» هستند.
او منتظر در آغوش کشیدن هری پاتر ۷ است تا در اولین فرصت ترجمه کند و عطش خوانندگان ایرانی تشنه را فرونشاند.
در گفت وگویی با او درباره پیش بینی هایش از هری پاتر ۷، مصائب ترجمه این مجموعه و سایر حواشی آن حرف زدیم.
بقیه در ادامه خبر…

هری پاتر ۷ با یک دنیا جنجال و هیاهو همراه بود. یکی از این حواشی رقابت برای پیش بینی عنوان هری پاتر ۷ بود. شما در این مسابقه شرکت کردید؟
نه، من پیش بینی نمی کنم، منتظر می مانم ببینم چه اتفاقی خواهد افتاد.

ترجمه شما از عنوان هری پاتر ۷، همین ترجمه رایج شده (هری پاتر و قدیسان مرگ) است؟
من تا تمام کتاب را نخوانم، نام کتاب را انتخاب نمی کنم به خصوص درباره آثار خانم رولینگ که کلمات شبهه انگیز است و باید با دقت انتخاب شود؛ مثلاً در مورد جلد هری پاتر و محفل ققنوس تا مدت ها بین ترجمه های حکم یا فرمان ققنوس تردید وجود داشت و با خواندن داستان محفل ققنوس مفهوم مورد نظر خانم رولینگ روشن شد. در مورد هری پاتر ۷ هم همین طور. ترجمه لغوی عنوان، هری پاتر و قدیسان مرگبار است ولی ممکن است با خواندن داستان به انتخاب درست تری دست پیدا کنیم.

خانم رولینگ در سایت رسمی اش برخی حوادثی را که در هری پاتر ۷ قطعاً اتفاق می افتد یا اصلاً روی نخواهد داد، اعلام کرده اند. این مباحث را پیگیری می کردید؟
فرصتی نبوده. درباره جلدهای قبلی هری پاتر که وقت داشتم این مطالب را دنبال می کردم ولی در مورد هری پاتر ۷ میسر نشد.

فکر نمی کنید در جریان این اطلاعات بودن، کار ترجمه را برایتان آسان تر می کرد؟
نه چون این مطالب ربطی به داستان اصلی ندارد. اینها فقط اشاره هایی برای جذب هواداران هری پاتر است. در ضمن اشاره های خانم رولینگ هیچ وقت مستقیم نیست و مشخص نمی کند چه اتفاقی در اصل داستان روی خواهد داد. من مصاحبه های خانم رولینگ را می خوانم ولی اشاره ها محدود است و به ترجمه کمک نمی کند.

نویسنده هری پاتر اعلام کرده دو تا از شخصیت های داستان در هری پاتر ۷ می میرند، به نظر شما ممکن است یکی از این شخصیت ها خود هری باشد؟
بله، به نظر من هری پاتر می میرد. من از خواندن هری پاتر و شاهزاده دورگه حدس زدم هری پاتر می میرد.

و آن یکی؟
باید یکی از دوست های هری پاتر باشد.

شما در یکی از مصاحبه های قبلی تان پیش بینی کرده بودید، جان پیج آخر خود هری پاتر است، هنوز بر همین عقیده اید؟
بله، چون ولدر مورت باید کشته شود و امکان ندارد زنده بماند چون یکی از پیش گویی های داستان این بود که میان ولدر مورت و جان پیج یکی می تواند، زنده بماند. به نظر من همزمان می میرند.

شما فکر نمی کنید هری پاتر هنوز می توانست ادامه پیدا کند و در جلد ۷ تمام نشود؟
بچه های یک نسل با هری پاتر ۷ بزرگ شدند، من ترجمه هری پاتر را از وقتی شروع کردم که تا جلد ۳ آن منتشر شده بود، بچه هایی که آن موقع هری پاتر می خواندند ۱۱ – ۱۰ ساله بودند و همه بزرگ شدند. پیامی که خانم رولینگ به بچه ها رساند و اگر هری پاتر ادامه پیدا کند لطف داستان از بین می رود و مسائل تکراری می شوند. حیف است وقتی تا الان اینقدر خوب پیش آمده و موثر بوده، خراب بشود.

به گفته خانم رولینگ در هری پاتر ۷ کوییدج یا بازی وجود ندارد، خانم رولینگ با حذف بازی ریسک بزرگی کرده چون ممکن است از جذابیت و گیرایی داستان کم بشود.
کوییدج یک مساله تفریحی و سرگرم کننده بود. از جلد اول سوالاتی برای ما به وجود آمده که در جلد آخر می خواهیم جواب بگیریم. مثلاً چند تا مدرسه جادوگری وجود دارد؟ جان پیج کی یا چیست؟ مفهوم پیامی که دامبلدور به خاله پتونیا داده بود؛ «آخرین را به خاطر بسپار» چیست؟ همه این حرف ها سوال برانگیز بوده که حالا باید باز شود. خانم رولینگ در این کتاب مانند جلد سوم دوباره به ارزش های عاطفی روی می آورد. وقتی مساله مرگ ومیر مطرح می شود، مسائل ارزشی و عاطفی به میان می آید.

دو تا پیش بینی عمده درباره ر.الف.ب. وجود دارد، اسنیپ و رگلوس بلک پیش بینی شما چیست؟
پیش بینی من هم اول رگلوس بلک بود. زمانی که کتاب را ترجمه می کردم، همین به ذهنم رسید ولی معمولاً جواب معماهای خانم رولینگ به این سادگی نیست.

هری پاتر چطور؟ فکر می کنید برخلاف تصمیم های هری در جلد ششم برای ترک مدرسه، باز به مدرسه برمی گردد؟
داستان های هری پاتر همیشه از ایستگاه کینزبرگ یعنی خانه خاله اش شروع می شود و آخر داستان به ایستگاه برمی گردد. ولی هری پاتر ۶ در مدرسه تمام شد و هنوز به لندن برنگشتند. آن سفر را طی نکردند و در این میان اتفاقات بسیاری می تواند بیفتد و شاید اصلاً در مدرسه بماند.

از پیش بینی اتفاقات و حوادث هری پاتر ۷ سراغ ترجمه هری پاتر برویم. کار سخت در ترجمه هری پاتر چه بود؟
کار سخت معادل سازی است و من از اول تصمیم گرفتم معادل بگذارم چون اصطلاحات خیلی زیاد بود و اگر می خواستم خود کلمات را استفاده کنم، خواننده خسته می شد. خیلی ها به من ایراد گرفتند چرا معادل سازی می کنی. حقیقت این است که الان جریان داستان جدی و تیره و تار شده ولی اوایل بار طنز داستان بیشتر بود. مثلاً برخی کلمات انگلیسی دارای بار معنایی بود و در متن موجب پوزخند می شد ولی این لغت برای خواننده ایرانی نامانوس است. ماگل (Mugle) که من مشنگ ترجمه کردم، نمونه ای از این لغات است.

جادوگرهای متعصب برای غیرجادوگرها این کلمه را به کار می برند. ماگل را در یک فرهنگ زبان عامیانه پیدا کردم که به کسی که مواد مخدر مصرف می کند و در هپروت است، گفته می شود. من هم کلمه مشنگ را انتخاب کردم.

در مقابله با اصطلاحات هری پاتری چه تکنیکی به کار می بردید؟ ترجمه لغوی، مفهومی یا…؟
از هر راهی که می شد سعی می کردم بهترین معادل را انتخاب کنم. اوایل ساده تر بود چون بازی های کلامی بیشتر دیکته غلط کلمات بود و به راحتی می شد حدس زد ولی هرچه پیشتر رفتیم ابتکار خانم رولینگ هم بیشتر شد و تصمیم گرفت کلمه سازی کند و در نتیجه معادل یابی به دقت بیشتری احتیاج داشت. خیلی وقت ها باید در اسطوره ها دنبال کلمات می گشتم.

شما جلد اول هری پاتر را ترجمه نکردید و این کار را از جلد دوم آغاز کردید. آیا از همان اصطلاحات قدیمی استفاده کردید یا خودتان معادل های جدید انتخاب کردید؟
من و آقای کبریایی همزمان ترجمه کردیم چون سه جلد از هری پاتر درآمده بود و با مجموعه هری پاتر آشنایی نداشتیم. من هم کارم را با آقای میرباقری مدیر انتشارات تندیس سرا تازه شروع کرده بودم. این مجموعه به دست آقای میرباقری رسیده بود و اطلاع نداشتند که این سه جلد دنباله دار است.هر جلد از آن را به یک مترجم سپردند. آقای میرباقری ترجمه من را بیشتر دوست داشتند و قرار شد ترجمه ها را من ویرایش کنم.من هنگام ویرایش فقط جمله ها را روان می کنم ولی در این مورد فرق می کرد. چون قرار بود من بقیه ترجمه را ادامه بدهم، در نتیجه با ایشان توافق کردم و راضی شدند معادل ها را بگذاریم به جز یکی دو مورد که همان کلمات مورد نظر آقای کبریایی در جلد اول استفاده شد.

غیر از ترجمه شما و آقای کبریایی، ترجمه های دیگری از هری پاتر وارد بازار شده است. یک نقد کلی بر ترجمه های هری پاتر وارد شده که خوب و باکیفیت مناسب نیستند. هیچ وقت در مقابل این انتقادات قرار گرفته اید؟
سعی کردم انتقاداتی را که به گوشم رسیده، اعمال کنم ولی برخی انتقادات ناشی از اختلاف سلیقه هاست. اگر انتقاد کارشناسانه ای باشد بسیار خوب است و آدم می تواند اشکالاتش را رفع کند.

نمونه انتقادات گفته شده چه بود؟
وقتی جلد پنجم منتشر شد، غلط های چاپی زیادی داشت. هرچند به من مربوط نمی شد ولی در ترجمه هری پاتر ۶ خودم چک کردم چون برای حق خواننده ارزش قائل هستم. در نوشتن هم سعی کردم با فاصله بیشتر و خواناتر بنویسم که منجر به بدخوانی و غلط های چاپی نشود.

ترجمه هر کدام از هری پاترها چه مدت طول کشید؟
جلد دوم و سوم حدود یک ماه طول کشید هرچند من محدودیت زمانی نداشتم و سر صبر کار می کردم. جلد چهارم دو ماه و یک هفته و جلد پنجم دو ماه و دو هفته و آخری اش هم حدود دو ماه و یکی دو هفته طول کشید.

وقتی هری پاتر وارد بازار می شود، خوانندگان بسیار مشتاقند و انتشار یک روز زودتر این کتاب اهمیت دارد. این تعجیل در انتشار موجب کاهش کیفیت ترجمه نمی شود؟
وقتی من ترجمه هری پاتر را شروع می کنم همه اعضای خانواده و دوستان با من همکاری می کنند حتی به من تلفن نمی کنند. اگر وقت بیشتری برای ترجمه داشته باشم، زندگی معمولم را می کنم و در این شیوه فشرده تمرکز بیشتری دارم. تمرکز هم باعث می شود کیفیت کار خود به خود بالاتر بیاید، مثل دوران مدرسه که هر چقدر هم فرصت مطالعه داشتیم، شب آخر را برای درس خواندن می گذاشتیم.

برخی از ترجمه هایی که از هری پاتر در بازار عرضه شده است، ترجمه های گروهی هستند، شما هیچ وقت برای تسریع کار تصمیم به استفاده از گروه مترجمان نگرفتید؟
آقای میرباقری پیشنهاد استفاده از گروه مترجمان را دادند ولی همان کاری که با یک مترجم با دو ماه و نیم طول می کشد، با استفاده از گروه مترجمان چهار ماه طول خواهد کشید. اگر من به عنوان سرپرست قرار بود، همه را بخوانم زمان بیشتری می برد. من اگر به ضرورت هری پاتر ناچار باشم سریع کار کنم، به پای افراد گروهی نمی رسد. آنها سرعت بیشتری خواهند داشت ولی درباره کیفیت اش جای سوال وجود دارد.

فیلم های هری پاتر را دیده اید؟
بله.

برای شما کدام یک جذاب تر بود؟
همیشه کتاب بهتر است، چون همه جزئیات را دارد ولی خوبی فیلم این است که نشان می دهد تمام فضاها و افراد ترسیم شده در داستان چه شکلی هستند.

فیلم های هری پاتر خیلی خلاصه شده اند. انتخاب بازیگرها خیلی خوب بود یعنی به ذهنیت من خیلی نزدیک بود ولی پیوستگی داستان جالب نیست. فکر می کنم اگر کسی کتاب را نخوانده باشد و فیلم را ببیند، از مجموعه هری پاتر خوشش نخواهد آمد. هرچند برخی از افراد با دیدن فیلم ترغیب به خواندن کتاب می شوند. من وقتی اولین فیلم را دیدم گفتم امکان ندارد کسی سر از داستان دربیاورد ولی در فیلم های بعدی بهتر شد.

روز گذشته هری پاتر ۷ منتشر شد، ترجمه را کی شروع خواهید کرد؟
همان حدودها. تا به دستم برسد، شروع می کنم.

فکر می کنید کی آماده بشود؟
دو ماه، دو ماه و نیم بعد

با توجه به حجم بیشتری که دارد؟
در هری پاتر ۶ فهمیدم چقدر با نثر خانم رولینگ آشنا شده ام، نثر که تغییر نمی کند. نثر برای من جا افتاده و این خیلی به کار سرعت می دهد و می توانم وقت بیشتری صرف ظرافت های کار کنم.



امکان ثبت دیدگاه برای این مطلب غیر فعال شده است.

جستجو در سایت

عبارت یا کلمه مورد نظر خود را وارد کنید:

اشتراک خبرنامه

نشانی email خود را وارد کنید:

 


جهت لغو اشتراک خبرنامه، در پایین ایمیل های ارسالی، روی عبارت Unsubscribe کلیک کنید.