از امید در 04 دی 1394، ساعت: 3:21 ب.ظ، دسته: پاترمور، مختلف
دقایقی پیش، سایت پاترمور از تقویم دیواری سال ۲۰۱۶ هری پاتر برای اولین بار رونمایی کرد. این تقویم دیواری که در فرمت PDF منتشر شده است، حاوی تصاویری کاملا جدید از طراحی‌های بخش‌های مختلف داستان هری پاتر هست که برخی از آنها تا به حال هرگز منتشر نشده بودند. در ضمن این تقویم حاوی اطلاعات مناسبت‌ها و حوادث جادویی هم هست و مناسبت هر روز را در آن می‌توانید مشاهده کنید. (مانند تقویم جادویی دمنتور)
فایل‌هایی که در دمنتور گذاشتیم حتی از سایت رسمی پاترمور هم بصورت مستقیم قابل دریافت نیست و بدون تغییر سورس نمی‌توانید تصاویر را با کیفیت دمنتور دریافت کنید.
با پرینت این فایل، می‌توانید از این تقویم دیواری استفاده کنید یا اینکه بصورت دیجیتال در کامپیوتر یا وسایل دیگر خود آن را نگاه دارید.
در دمنتور تمام این تصاویر را برای شما از PDF با کیفیت ارجینال (بدون دستکاری) خارج کردیم. هر یک از این تصاویر در سایز فوق‌العاده بزرگ بیش از ۳۰۰۰ پیکسل در ۱۴۰۰ هستند. هیچ یک از عکس‌ها کراپ نشده و بصورت مستقیم از PDF با نرم‌افزار مخصوص خارج شده است.
چرا عکس صحنه اژدها دوبار در گالری وجود دارد؟
یکی از صفحه‌های تقویم بود، یکی هم از سایت رسمی پاترمور. بصورت پیش فرض عکسی که در پاترمور می‌بینید، نسخه کوچک شده تصویر هست. ولی با تغییر سورس کد پاترمور میتونید عکس رو با کیفیت اصل دریافت کنید. که اینکار رو برای شما انجام شده و از زیر میتونید اون رو دانلود کنید.
– دانلود نسخه اصلی تمام تصاویر زیر (۱۳.۷ مگ)
-
- هری پاتر در حمام – جام آتش
-
- پیوز (بدعنق) در حال تماشای دعوای جن‌ها
-
- مرگ آراگوگ – شاهزاده دورگه
-
- فرار از گرینگوتز – یادگاران مرگ
-
- هری و دامبلدور در غار – شاهزاده دورگه
-
- دعوتنامه هاگوارتز – سنگ جادو
-
- رویارویی با دمنتورها – محفل ققنوس
-
- جشن ارواح – تالار اسرار
-
- بازی کوییدیچ
-
- مهمانی اسلاگهورن – شاهزاده دورگه
-
- کاور تقویم
-
- فرار از گرینگوتز – یادگاران مرگ
-
- قظار سریع السیر هاگوارتز
اگه میشه عکسهای دیگه ای هم برای دانلود بزارید
بنظرم بهتر میشد اگه دامبلدور یه دختر هم سن و سال هری داشت و هری با اون ازدواج میکرد. آخه جینی چیه با کک مک های صورتش
عکسا خیلی خوبن جون میده بزاری واسه بگراند…ممنون :))))
ممنون به خاتر تصاویر و تقویم.
دمنتور کارش از همه ی سایت های مربوط به هری پاتر درست تره (:
رولینگ قبل از دادن کتاب ۶ خیلی خوب بود ولی وقتی کتاب ۶ اومد گند زده شد به همه چیز….. چون هیچ ارتباط شخصیتی خوبی رو بین کاراکتر های داستان مخصوصا بین رون و هرمیون ، هری و جینی بوجود نیاورده بود ….، حالا چرا؟
اولا توی اولین کتاب هری موقع آشنا شدن با هرمیون اونقدر تنفر نداشت ولی رون خیلی تنفر داشت و از هرمیون بدش میومد
ثانیا در کتاب دوم هرمیون در آخر هری رو بغل می کنه ولی رون رو نه ( حالا خیلی‌ها میان و میگن که تو تالار هری از جینی خوشش اومد و…. نه آقا هری فقط به اون دلگرمی میداد) سوم اینکه توی کتاب سوم هری با هرمیون میرن دنبال پروفسور لوپین و اینها و….
توی کتاب چهارم هرمیون هری رو بغل میکنه چون نگرانشه ….
توی کتاب پنجم هم که چو میاد و یکدفعه از صفحه روزگار محو میشه!….
اونجا هم که هرمیون مو های هری رو موقع خوندن کتاب دروغ های دامبلدور نوازش میکنه … خب همه این ها ذهن آدم رو به سوی این میبره که هری عاشق یا چو یا هرمیون بشه….
حالا توی این همه داستان ارتباط رون با هرمیون کی بوده؟… ارتباط هری با جینی کی بوده؟که یکدفعه هری عاشق جینی میشه و هرمیون عاشق رون ؟؟؟؟؟
حالا هم که رولینگ میگه هرمیون در اصل سیاه بوده خب اگه این طور بود از همون اول سیاه انتخاب میکردین؟؟؟
معلومه که بهتر از ایشون توی تئاتر نبوده واسه اینکه ضایع نشه گفته در اصل سیاه بوده…..
من در این متن قصد توهین به هیچ شخص یا فردی رو نداشتم
با تشکر
کتاب جام اتش یادت رفته؟ هرمیون گفت چرا اگه رون میخواست با من بیاد مهمونی اخر همه بم میگه و اون شب رون چقد بدبخت و افسرده بود که کرامو با هرمی میدید؟! پس اولین بار تو کتاب ۶ از عشق این دو تا حرف نزده!
ضمن اینکه در فضای کتاب،جینی هات ترین دختره هاگوارتز بوده،چرا هری باید بهش دلگرمی بده صرفا؟!:D
و اینکه اگه هری با هرمی ازدواج میکردن،عملا رون و جینی باید از قصه حذف میشدن دیگه،به خصوص رون! کیو میگرفتن براش؟پانسی پارکینسون؟!
داشت یادم میرفت،خیلی متشکر از تهیه ی با کیفیت اصل تصاویر تقویم،و فعالیتای جدید سایت.
اول از همه این که توی کتاب اول . موضع شخصیت ها بهم بچه گونه بوده . بد اومدن با این که خوشش نیاد فرق داره تازه که گفتم که یه دیدگاه بچه گونه بود . تنفر واژه ی خیلی بزرگیه . اره برای هری و لرد سیاه میشه به کار برد تنفر رو . دوما یه بغل ساده ربطی به علاقه داره؟ هرمایونی تقریبا تو همه ی قسمت ها و بخش ها میپرید بغل هری….. دلیل سومتون هم چیز خیلی عجیبی نیست . دوست عزیز : هری توی راستان کتاب ۵ ام بیشتر درگیر شهوته تا عشق …. اون از تالار اسرار نگاهش به جینی تغییر کرده. رون هم اساسا زیاد خوب نمیتونه ابراز علاقه کنه . وگرنه رومیلرا وین رو هم فراموش کردی .
من خودم به شخصه اصلا خوشم نیومد که رولینگ گفته که هرمیون درواقع سیاه پوست بوده . درواقع باور خودش تو کتاب رو هم داره خراب میکنه . اصلا توهین نمیکنم به ملکه ی قصه ها و ولی این یه بازی تبلیغاتی بود . فقط به خاطر این که کمپانی سازنده ی فیلم یه بازیگر سیاه پوست رو انتخاب کرده و رولینگ هم نخواسته کار خراب بشه . این نظر منه.
درضمنهری یکدفعه عاشق جینی نشده نمیدونم چرا به این موضوع اصرار داری. در اخر هم بگم .. من خودم به شخصه دوست داشتم هری با هرمیون ازدواج میکرد .
به نظرم بغلکردن و نوازش و…. رو خیلی جدی گرفتی شما . شاید تو داستان های ایرانی و تو فرهنگ ما خیلی زیاد باشه که شما ازش به عنوان عشق یاد میکنی ولی درواقع تو فرهنگی که اونوریا دارن این چیز عادییه .
“…من خودم به شخصه دوست داشتم هری با هرمیون ازدواج میکرد .”
منم همینطور. منم از همون اول دوست داشتم هری با هرمیون ازدواج کنه؛ یا حد اقل با لونا یا چو، نه با جینی!
به نظرم جینی اصلا به درد هری نمیخوره.
ولی رون و هرمیون خیلی به هم میان.
به نظر من همون دعواهاشون باعث ایجاد عشق بینشون شده.
یا اگه بیشتر دقت کنیم خیلی از دعواهاشون به خاطر دوست داشتن بود. مثلا رون ناراحت بود که چرا هرمیون با ویکتور رقصیده. و مطمئنم خود هرمیون هم ترجیح میداده با رون برقصه و فقط منتظر بوده اون دعوتش کنه.
از سیاه پوست بودن هرمیون هم اصلا حرف نزنید که حالم به هم میخوره!!!
هرماینی از اولشم رون رو دوست داشته حتی از سال اول هم از رون بیشتر خوشش میومده
۱-اولین بار تو قطار هاگوارتز به رون میگه که بینیش کثیفه (چرا انقدر با دقت نگاه میکنه؟)۲-موقعی که هری و رون میخوان نیمه شب برن برای دوئل با دراکو هرماینی بهشون میگه نرن(سعی میکنه ازش محافظت کنه)۳-هرماینی سر کلاس فلیت ویک برای ورد وینگاردیوم لوی اوسا به رون کمک میکنه۴-وقتی توی بازی شطرنج یکی از مهره ها رون رو میزنه هرماینی جیغ میزنه
۵-وقتی چوبدستی رون اشتباهی طلسم رو به سمت خودش پرتاب میکنه و حلزون بالا میاره هرماینی به جای اینکه فرار کنه ازش میپرسه حالت خوبه(نگرانشه)۶-همش با هم دعوا میکنن:)(مثل زن و شوهرای پیر)
۶- نامه ی تبریک تولد هرماینی به هری بیشتر درمورد رونه(کتاب سوم)۷-توی کوچه ی دایگون هرماینی و رون داششتن با هم بستنی میخوردن۸-دوباره دعوا ۹-وقتی هرماینی دراکو رو میزنه و رون تشویقش میکنه هرماینی خوشحال میشه
۷-هرماینی قبل از همه رسیده خونه رون(توی تاستون قبل از شروع سال چهارم)۸- هرماینی وقتی هری و رون باهم دعوا میکنن به هری میگه چرا رون فکر میکنه تو اسمتو انداختی تو جام(حسشو درک میکنه)۹- هرماینی عصبانی میشه که رون حرفشو باور نمیکنه که به نفر ازش دعوت کرده۱۰- وقتی فلور برای نجات گابریل از رون تشکر میکنه و بوسش میکنه هرماینی ناراحت میشه
۱۱- هرماینی کل تابستون رو بدون هری پیش رون میگذرونه۱۲-هرماینی به رون واسه ارشد شدن تبریک میگه و با فرد و جرج برای این اینکه اونو مسخره میکنن دعوا میکنه۱۳- دوباره دعوا
تو کتاب شیشم و هفتمم که معلومه
دوستی هرماینی و رون هم یه دوستی کاملا معمولی بود مثل خواهر و برادر:)
به نظرم هرماینی و رون بیشتر به هم می اومدن تا هری و هرماینی
خیلی ممنون
اگر ممکنه اطلاعات زندگی نامه ادی ردمین رو هم به قسمت بازیگرا اضافه کنین
به صف دانلود پیوست.
نخند آقا ۱ مگ هم ۱ مگه…
تشکر فراوان
بابت تقویم ممنون ولی این پاترمور جدید خیلی بی حاله ینی حال نمیده اصن کلاساش کجا رفت؟
دستتون درد نکنه . دنبالش میگشتم . نجاتم دادی.
شدیداً دنبال تقویم ۲۰۱۶ هری پاتری بودم. اتفاقاً میخواستم سرچ کنم ببینم چی هست. مرسی امید-ساما :)
ممنون
تقویم امسال هم رسید بلاخره
انصافا عکسای با کیفیتی هستن :)
آغایون مدیریت ممنون که این همه زحمت میکشین تا ما تو مضیقه نباشیم :)
راستی میبینم اعضای قدیمی هم دارن دوباره به سایت تشریف فر ما میشن
پ.ن : آغا امید من اومدم بابت حرفای دیروز یه چیزی بگم،
اونم اینکه آغا من کوچیک شما هستم ، شما داداش بزرگرتر منی هرچی بگی برای ما حجته ، من هرچیزی میگم برای گرم کردن فضای دمنتور ه ، لطفا بن نکنمون :)
این حرفها چیه آغا سینا؟ مگه مریضم بن کنم :)
حساس نباش! چیزی نگفتم بهت. دوستانه بود. برداشت بد نکن.
امید جان . من قبل این که سایت این شکلی بشه چند روز پیش اواتارمو و متن پروفمو تغییر دادم ولی الان جفتشون مثل قبله . تازه وقتی میزنم مشاهده ی پروفایل هم چیزی نشون نمیده چی شده؟
بله. هنوز بخش پروفایل کاربری تکمیل نشده.
تو این هفته سعی میکنم تموم بشه و بعد توی اخبار اعلام میکنم :)
اره . ممنون . خوش حالم بعد این همه مدت دوباره مدیر سایتو میبینم. منو که یادت اومد امید جان؟ نمایشگاه کتاب ۲ سال پیش سر خلا موقت – پکیج محفل ققنوس رو لطف کردی هدیه کردی به من. یادت اومد یا بازم بگم :) . به هر حال خیلی خوش حالم که سایت هنوزم مثل قبل داره فعالیت میکنه…. خسته نباشید امید میلاد و بقیه ی دوستان
عالی عالی . ممنون از سرعت عمل
وااااااای. پسر عجب کیفیتی دارن عکسا . مرسی اقا امید . سایت چه قشنگ شده . تبریک میگم. تقویم هم خوب بود. کریس مس همه مبارک . خخخخ.واااای چند وقت بود نیومده بودما . خیلی خوش حال شدم.
وای چقدر قشنگن ! گرافیکش خیلی قویه به نظرم :) قشنگن
ممنون از خبر
سلام. به به اعضای قدیمی سایت کوثر خانوم . خوبی
سلااااااااااااااام !!!!! حیف پروفایلا یه جورین برای منم که کلا باز نمیشه وگرنه بهت سر میزدم اقا شایان :)
اقا امید معذرت میخوام ربطی به خبر نداره :))
سلام. اره فعلا دست و پامون بسته اس برا پروفایلا.خخخ ممنون عزیز.