از در 20 مرداد 1395، ساعت: 8:56 ب.ظ، دسته: اخبار سایت، فرزند نفرین شده

ارائه‌ای از دمنتور: ترجمه فارسی «هری پاتر و فرزند طلسم شده» آخرین قسمت – پایان پرده چهارم

با تشکر از همه شما دوستای عزیز که از یکشنبه ۱۰ مرداد تا امروز ۲۰ مرداد که دقیقا ده روز میشه، هر شب منتظر انتشار ترجمه‌های ما بودید و همراه دمنتور باقی موندید. این ده روز برای همه اعضای تیم ترجمه‌ی دمنتور هم با ارزش بود و جدا از سختی‌های کار، تلاش شبانه‌روزی گروهی و خستگی ناپذیر حسین غریبی عزیز، شیرین دی سی و حجت گلابی و بخشی هم من، تونستیم کتاب رو بصورت کامل ترجمه کنیم و شما رو از انتظار خارج کنیم.

توجه داشته باشید که قصد داریم نسخه‌ی کامل کتاب نمایشنامه «هری پاتر و فرزند طلسم شده» رو جمعه شب، بعد از یک سری ویرایش و اصلاح، بصورت یک تک فایل منتشر کنیم تا از دست این فایل‌های جدا راحت بشید و کسانی که قصد دارند از اول داستان رو مطالعه کنن هم راحتتر باشن. امیدوارم از کار ما راضی بوده باشین و همراه دمنتور باقی بمونید. این یکی از مهمترین و خاص‌ترین پروژه‌های دمنتور طی سال‌های اخیر بود که باعث شد بخش زیادی از کاربرهای قدیمی یا جدید دوباره به سایت برگردن و هر روز و هر شب همه با هم در ارتباط و منتظر ادامه‌ی داستان جذاب هری پاتر باشیم.

منتظر دیدگاه‌های باارزش شما هم در مورد داستان و هم نحوه‌ی کار ما هستیم. لطفا ما رو محروم نکنید.

دانلود ترجمه پایان بخش دوم، پایان پرده چهارم، صحنه‌های ۸ تا ۱۵ (قالب: PDF، تعداد صفحات: ۵۳ صفحه، حجم: ۱.۷ مگ)

مترجم پرده چهارم، صحنه هشت: حسین غریبی
مترجم پرده چهارم، صحنه نه: حسین غریبی
مترجم پرده چهارم، صحنه ده: امید کرات
مترجم پرده چهارم، صحنه یازده: حسین غریبی
مترجم پرده چهارم، صحنه دوازده: شیرین دی‌سی
مترجم پرده چهارم، صحنه سیزده: حجت گلابی
مترجم پرده چهارم، صحنه چهارده: امید کرات
مترجم پرده چهارم، صحنه پانزده: امید کرات
طرح روی جلد: حجت گلابی
صفحه‌بندی: امید کرات و حسین غریبی

ترجمه‌های گذشته:



۶۱ دیدگاه
  1. (در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت: ۴:۱۹ ب٫ظ)

    چرا مال من بخش سوم مال من دانلود نمی شه ؟
    اگه مال شما شده لطفا برا من هم بفرستید

  2. (در ۰۲ مهر ۱۳۹۵، ساعت: ۴:۱۹ ب٫ظ)

    چرت ترش رو ندیدم فقط اون هفتای قبلی عشقه تازه داستانشم خیلی خوب نیست فیلمش خیلی باحاله و الان من نمیدونم طرفدار اقای پاترم یا اقای رادکلیف

    هرمیون نباید با رونالد میبود

  3. (در ۰۴ شهریور ۱۳۹۵، ساعت: ۵:۳۴ ب٫ظ)

    مرس از دمنتور با این سایت عالی! اطلاع رسانی حرف نداره. خسته نباشید.
    یک تجربه خرید اینترنتی داشتم شاید برای شما هم جالب باشه، کتاب اصلی را خریدم بعد برای یکی از دوستانم مجدد خواستم خریداری کنم، سایت شهر کتاب دیدم آورده ولی بعد که رفتم سفارش دادم و به اصطلاح خریدم گفتند موجود نداریم!! نمی‌دونم واقعا هدفشون از این کار چی بود. خوب شد که اون سایت اول دوباره موجود داشت و رفتم خریدم. آدرسش هم این است: jeihoon.net

  4. (در ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۷:۰۲ ق٫ظ)

    متاسفانه ایرادهای داستان به قدری زیاده که پشیمون شدم از خوندنش ، دوستان راجب زنده بودن اسنیپ صحبت کردن ، زبان مارها
    ایراد بزرگتر به نظرم اینه که خانه ی پاترها اون موقع با طلسم رازداری محافظت میشد پس چجوری این دوتا بچه داشتن میدیدن خانه را و اینکه پتو را چجوری بدست آوردن وقتی پتو دور هری پیچیده شده ، ایراد دیگه اینکه کل داستان را زیر سوال میبره : تویه داستان اشاره میشه سدریک نویل را میکشه ، نویل نمیتونه مار را بکشه واسه همین ولدمورت زنده میمونه ، مار یه جان پیچ بود ، نهایتا اتفاقی که میتونه افتاده باشه اینه که هری به دلیل اینکه صاحب ابر چوبدستی بود ولدمورت را شکست میده ، ولدمورت زنده میمونه ولی نمیتونه هری را شکست بده چون هری ابر چوبدستی را داره

  5. (در ۲۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۷:۲۶ ب٫ظ)

    روی هم رفته داستان قشنگی با اینکه یه سری نقاط ضعف داشت ولی بازم از داستان لذت بردم.

  6. Avatar photo
    (در ۲۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱:۳۷ ب٫ظ)

    دوستان طوری میگفتن داستان احساسی هست واشک آدمو درمیاره فکرمیکردم آخر یاهری یایکی ازدوستاش میمیره.والا من اون آخر داستان ازضعف داستان اشک میریختم نه احساسی بودنش. شخصا فکر میکنم خانم رولینگ با انتخاب این نمایشنامه به عنوان قسمت هشتم نه تنها به خودشون ودنیای هری پاتربلکه به طرفدارای این کتاب هم توهین کردن.

  7. Avatar photo
    (در ۲۴ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۱۵ ق٫ظ)

    “””مدتی طولانی هر دو سکوت کردند. هری از آن سوی دیوارهای اتاق صدای دانش آموزانی را که احتمالا داشتند
    برای صرف صبحانه به طرف سالن بزرگ سرازیر میشدند شنید. به نظرش عجیب میرسید که هنوز هم در دنیا
    کسانی وجود دارند که برای غذا خوردن اشتهادارند و میتوانند بخندند.
    مردمی که نه از مرگ سیریوس خبر داشتند و نه اگر میدانستند اهمیتی برای آن قایل بودند. حالا دیگر
    سیریوس میلیونها کیلومتر از او دور شده بود. با این همه هنوز هم بخشی از وجود هری معتقد بود که فقط
    اگر پرده را کنار بزند سیریوس را خواهد دید که به او نگاه میکند و سلام میکند. شاید هم باخنده عوعو مانندش
    قهقهه بزند…
    دامبلدور با تردید گفت :“ تصور میکنم یه توضیح دیگری هم به تو بدهکارم هری ! احتمالا تا به حال با خودت
    فکر کردی که چرا من تورو به عنوان ارشد انتخاب نکردم . باید اذعان کنم … که من … تو به اندازه کافی بار
    مسئولیت روی دوشت هست .“
    هری سر بلند کرد و به او نگریست . قطره ای اشک از چشمان دامبلدور بیرون غلطید و در انبوه ریش بلند و
    نقره ای رنگش ناپدید شد.”””

    پاراگراف اول توصیف دقیق حال این روزای هری پاتریستاست….
    هری پاتر و محفل ققنوس، فصل ۳۷

  8. Avatar photo
    (در ۲۴ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۰:۱۹ ق٫ظ)

    نه…تموم شد …خیلییی ناراحت شدمم

  9. (در ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۳۷ ق٫ظ)

    وای دستتون درد نکنه.ولی من دلم یه ذره برای دلفی سوخت بیچاره خیلی تلاش کرد باباشو ببینه!

  10. (در ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۱:۲۸ ب٫ظ)

    اگر امکانش هست مصاحبه کاترین واترستون با مجله انترتینمت ویکلی رو ترجمه کنید لطفا.
    http://www.ew.com/article/2016/08/08/fantastic-beasts-katherine-waterston-interview

  11. (در ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۵:۱۶ ب٫ظ)

    خیلی ممنون جهت ترجمه و خسته نباشید .
    به نظر من داستان خیلی ضعیف و نا امید کننده بود جوری که تصور کنیم این جلد ۸ هیچ وقت نوشته نشده بهتره .

    امیدوارم فیلمنامه های سه فیلم جانوران شگفت انگیز خیلی بهتر ازین نمایشنامه باشند برای فیلم جانوران شگفت انگیز هنرپیشه های خوبی انتخاب شده ند اگر فیلمنامه خوب باشه میتونیم انتظار داشته باشیم که فیلم های خوبی باشند.

  12. (در ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱:۱۶ ق٫ظ)

    یه ایراد بزرک تو داستان هست چه نویل میمرد یانه ولدمورت برای گرفتن ابر چوبدستی اسنیپ رو میکشت تا اون مبارزه نهایی رخ بده که حالا باگذشته دستکاری شده این دفعه هری میمرد پس درهرصورت اسنیپ باید حتی تو اون دنیای جدید هم باز مرده میبود چطور زنده بود!

    • Avatar photo
      (در ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱:۲۹ ق٫ظ)

      دقیقا منم چند روز داشتم به همین موضوع فکر می کردم.ولی دوستم با جمله:کوچکترین کاری باعث تغییر خیلی چیزا می شه منو قانع کرد.
      البته هنوز قانع نشدم کاملا.دنبال جواب قانع کننده تری می گردم.
      و یه چیز دیگه هم راجبه بلاتریکس و ولدمورت بود،که برای من حداقل زیاد منطقی نبود.

      • (در ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۰:۰۴ ق٫ظ)

        اون چیزی که دوستتون گفت دلیل نیست بهانه اس. ابر چوب دستی قرن ها بوده ولدمورت هم سر اخر میومد دنبلاش برای شکست هری چه سدریک مرگ خوار میشد یا نه کلا ربطی به ابر چوب دستی نداشت چون ابر چوب دستی برای مبارزه هری لازم بود چون همه چی باید طبق نقشه دامبلدور پیش میرفت اگه بخوایم بگیم تاریخ عوض شده یعنی کلی نقشه ای که دامبلدور کشیده عوض شده که همچین چیزی ممکن نیست. ودر کل داستانش خیلی ضعیف بود از دختر داشتن ولدمورت بگیر تا چیزای دیگه .فقط چند تا تیکه جالب داشت مثل افتادن تو گروه اسلیترین پسره هری .والا من خودم داستانو جذاب در نظر داشتم ناامید شدم

        • Avatar photo
          (در ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۷:۳۵ ب٫ظ)

          یه اشکال دیگه هم (شاید فقط نظر من باشه نمیدونم) حرف زدن هری به زبان مارها بود.چون فقط به این دلیل میتونست حرف بزنه که روح ولدمورت تو بدنش بود،وقتی دیگه از بین رفت نه زخمش باید درد می گرفت نه به زبون مارها می تونست حرف بزنه.

          • (در ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۴۰ ق٫ظ)

            آخه اگه یادتون باشه رون هم بدون داشتن استعداد از اول تونست به زبان مارها حرف بزنه به نظرم ربطی نداره!

          • Avatar photo
            (در ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۳:۲۰ ب٫ظ)

            فکر کنم رون شانسکی اینکارو کرده بود،اون حرفی که تو کامنت بالایی نوشتم خود دامبلدور گفته بود که بعد از اون مطمئنا نمیتونه اینا رو بفهمه.
            جدا از زبون مارها زخمشم نباید درد میگرفت.
            کتابش تا حد کتابای قبلی قوی نبود.

          • (در ۲۴ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۰:۴۱ ق٫ظ)

            درسته اینم هست یکی دیگه ازمشکلات داستان این بود که نویسنده بدون فکریه چیزایی رو مطرح میکرد درحالی که رولینگ همیشه دلیل محکمی پشت همه چیز داشت.البته اون قضیه حرف زدن به زبون مارهای رون هم ضعف داستان بود اگه قرار بود هیس هیس کردن زبون مارها میشد که الان همه مارزبون بودن!!
            پ.ن توکانال مطرح بود که عکس روی جلد چهارم کتاب توسط انتشارات ویدا یه سری دایناسوره .میدونین اونا مثلا اژدهان دراشاره به مسابقه سه جادوگر.که خب البته اصلا شبیه اژدها نیستن ولی منظورشون به طور قطع این بوده

  13. Avatar photo
    (در ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۰:۰۹ ق٫ظ)

    متاسفانه این داستان با نوشته های ملکه قصه ها به هیچ عنوان قابل قیاس نیست اما به عنوان یادآوری گذشته و لحظاتی که با هری پاتر داشتیم لحظات جذابی بود … برخلاف ملکه قصه ها اعتقاد دارم کار هری پاتر هیچ گاه تمام نمیشود نه تا زمانی که در یاد و خاطر و قلب های ماست … با تشکر از تیم ترجمه و همه زحمت کشانی که در این کار همکاری کردند

  14. Avatar photo
    (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۰:۲۹ ب٫ظ)

    عااالى بود❤️❤️

  15. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۶:۵۵ ب٫ظ)

    خیلی خوب بود (داستان اصلا خوب نبود ، بلکه زنده نگهداشتن هری پاتر خیلی خوب بود ، حالا هم جام آتش رو تموم کردم ، می رم که محفل ققنوس رو بخونم پیشنهاد می کنم شما هم همین کار رو بکنید ، ترجمه رقص اژدهایان مارتین که متوقف شده پس تنها امید ما هنوز به هریه ، به شخصه هری پاتر رو حتی به جان اسنو ترجیح میدم )

    • Avatar photo
      (در ۲۵ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱:۲۸ ب٫ظ)

      بااینکه داستان هری پاترو بی اندازه دوست دارم ولی خدایی نمیتونم شخصیت خود هری رو با جان اسنو یکی کنم جان اسنو محشره وبی نهایت ازهری بهتر .ولی خود داستان هری پاترو بااینکه ازگیم اف ترونز ضعیفتر هستش هم به این کتاب ترجیح میدم. تقریبا تمام خاطرات گذشتم توی کتابهای هری پاتر خلاصه میشه.

  16. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۶:۲۰ ب٫ظ)

    فوق العاده بود دستتون درد نکنه واقعا لذت بخش بود خیلی وقت بود که این هیجان ده روزه رو تجربه نکرده بودم خیلی زحمت کشیدین و کارتون عالی بود

  17. Avatar photo
    (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۲:۳۵ ب٫ظ)

    نههههههه…..تموووومممم شدددددددد……

    ?
    ?
    ?
    ?
    ?

  18. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۲:۱۰ ب٫ظ)

    مرسی از تیم ترجمه . عالی بود واقعا.قبل از اینکه کودک نفرین شده رو ببینم دوباره رفتم یه سر کل مجموعه هری پاتر رو دیدم .
    .امیدوارم خود رولینگ بشینه رمان کودک نفرین شده روبنویسه .
    امیدوارم

  19. Avatar photo
    (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۲:۰۹ ب٫ظ)

    سلام مرسی برای ترجمه خیلی عالی بود خوشحالم تونستم نظرم بدم چون نمی تونستم رمز آیدیم رو فراموش کرده بودم . خب منتظر تک فایل فرزند طلسم شده هستم

  20. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱:۴۳ ب٫ظ)

    اول از همه ممنون از دمنتوری های عزیز به خاطر ترجمه ی زیبا و روونشون و همینطور به خاطر سرعت در ترجمه ، واقعا این چند روز خیلی عالی بودن برگشتن به دنیای هری پاتر حس و حال روزایی رو داشت که واسه خوندن کتاب لحظه شماری میکردیم به نظر من فیلمنامه هم خوب بود چون برگشتن به اون روزا ارزوی خیلی از ما هست و خواهد بود امیدوارم در اینده نزدیک رولینگ خودش داستان رو ادامه بده و طرفدارا رو خوشحال کنه . بازم تشکر از عزیزان دمنتور که واسه ترجمه و اخبار هیچی کم نزاشتن با اینکه چند سال از تموم شدن هری پاتر گذشته باز هم شما مثل همیشه در تلاش بودین و اخبار رو دنبال کردین و سایت رو زنده نگه داشتین ، امیدوارم که همیشه موفق و سربلند باشین . ❤️

  21. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۱:۰۳ ق٫ظ)

    چرا هرچی که خوبه زووود تموم میشه؟!

    • (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۲:۰۲ ب٫ظ)

      همه چی یه روز تموم میشه.

  22. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۰:۱۱ ق٫ظ)

    واقن باورم نمیشه هری پاتر دیگه تموم شد…خداحافظی باهاش دردناکه.اونایی ک یه دوره از زندگیشون تو کتابا و فیلمای هری پاتر خلاصه میشه میدونن چی میگم…این یکی هم مثل مجموعه های قبلی قشنگ و فوق العاده بود.دمتون گرم خسته نباشید???

  23. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۵۵ ق٫ظ)

    از تیم دمنتور درخواست داریم که این کتابو که محمد گفت ترجمه کنه لطفا:
    James Potter and the Hall of Elders’ Crossing
    اگه تو اینترنتم سرچ کنید هس میاره

  24. Avatar photo
    (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۱۲ ق٫ظ)

    یه چیزی یادم رفت بگم. ارتباط جلد داستان با داستان کسی فهمید چیه؟ اون پسره که تو لونه نشسته؟!

  25. Avatar photo
    (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۱۰ ق٫ظ)

    نقل قول “این یکی از مهمترین و خاص‌ترین پروژه‌های دمنتور طی سال‌های اخیر بود که باعث شد بخش زیادی از کاربرهای قدیمی یا جدید دوباره به سایت برگردن و هر روز و هر شب همه با هم در ارتباط و منتظر ادامه‌ی داستان جذاب هری پاتر باشیم”

    واقعا هم این طور بود. من واقعا یادم نمیاد آخرین باری که وارد سایت شده بودم فک کنم دو سال پیش اینا بود (یا بیشتر) یادش بخیر.
    ولی این باعث شد دوباره بخش نظرات فعال بشه. من هم چند باری کامنت دادم…
    تیم دمنتور هم که کارش درسته.

  26. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۸:۵۷ ق٫ظ)

    عرض سلام و خسته نباشید خدمت گروه دمنتور
    بنده یکی از کاربرانی بودم که از طریق یکی ازدوستانم سال ۸۳ با دنیای هری پاتر اشنا شدم وایشون بودن که سایت شما و در واقع اینترنت رو به بنده شناسوندن با اولین قالبی که داشتید و برای ادرس سایت نظرسنجی گذاشته بودید تا الان همیشه جزو کاربران خاموش تون بودم تا ده روز پیش که دوباره با ایمیل اطلاع رسانی در مورد این نمایشنامه برگشتم فقط خواستم از زحماتی که این مدت و این سالها کشیدید تشکر کنم از امید کرات عزیز و حسین غریبی عزیز که ترجمه های بسیار روان ایشون در فیلم ها بسیار عالی بود. و در اخر از ترجمه این مجموعه هم نهایت سپاس و تشکر رو از شما عزیزان دارم. امیدوارم همیشه در زندگی تون موفق باشید ولی اینو مطمئن باشید که دمنتور و هری پاتر هیچ وقت از یادم نخواهد رفت.

    • (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۸:۵۸ ق٫ظ)

      پرده چهارم رو در صورت امکان به صورت یک فایل یکپارچه بگذارید. تشکر

  27. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۳:۲۹ ق٫ظ)

    دوستان من یه سوال دارم.یه جایی شنیدم که قراره تو سال۲۰۱۷ خود رولینگ کتاب این داستان رو بنویسم ه توی اون به جزئیات بیشتر توجه شه.میخاستم بدونم واقعیت داره؟

  28. Avatar photo
    (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۳:۰۱ ق٫ظ)

    خیلی ممنونم ازتون.واقعا جالب بود ولی اون قسمت گفتگوی هری با دامبلدور رو دوست نداشتم یک کم مصنوعی بود. تازه هری نقش ولدومورت رو افتضاح بازی کرد. ولی درکل خوب بود. امیدوارم اون کتابی که محمد گفتjames potter and the hall of elders’ crossing
    رو هم ترجمه کنین کنجکاو شدم.
    دست گلتون درد نکنه

  29. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱:۵۰ ق٫ظ)

    وای مرسی عالی بود
    ممنون از همه ی مترجمین گلتون که باعث شادی ما هری پاتریست ها شدید!
    و باز هم همون حس غریب که در پایان کتاب هفتم به سراغمون اومد که هی داره توی ذهنمون تکرار میکنه = هری پاتر دیگه تموم شد……….

  30. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱:۳۴ ق٫ظ)

    تموم شد ؟؟؟؟؟؟؟؟

    نهههههههههه !!!!! نمی خواستم به این زودی تموم شه ای داده بی داد !

    جدی تموم شده !!!!!
    واقعا ازتون ممنونم اگه شما ترجمه نمی کردین چیکار می کردیم ؟ ممنون و خسته نباشین اما کاش بیشتر بود :(

  31. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۰:۵۴ ق٫ظ)

    پایان ترجمه رو تبریک میگم
    به خاطره تمام تلاش هایی که این چند وقته متحمل شدید بسیار سپاسگزارم

  32. (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۰:۲۸ ق٫ظ)

    سلام. اگه یادتون باشه همون اوایل بعد از کتاب ۷، یه کتاب توسط نورمن لیپرت نوشته شد که ظاهرا امضای رولینگ رو هم داشت. و تا حالا به فارسی ترجمه نشده.
    James Potter and the Hall of Elders’ Crossing
    آیا ممکنه در آینده، دمنتور این کتاب رو هم ترجمه کنه؟
    خیلی ممنون

    • Avatar photo
      (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۰:۲۳ ق٫ظ)

      این سری یه کتاب نیست و پنج تا کتابه.
      خود رولینگ ننوشته و تایید هم نکرده. یه فن فیکشن هستن، فقط یکم رسمی ترن.
      سال ۲۰۰۷ هم رولینگ درباره انتشار کتاب واکنش نشون داده و گفته از طریق قانون پیگیریش میکنه. (Legal action برای حفاظت از کپی رایت)

  33. Avatar photo
    (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۰:۲۲ ق٫ظ)

    ممنون از ترجمه هاتون…. روزی چندین بار سر میزدم به سایتتون.
    این چند شب هیچوقت فراموشم نمیشه

  34. (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۱:۵۷ ب٫ظ)

    خدا کنه رولینگ ادامه بده به نوشتن داستان های مدرسه ایلورمونی…..چون اصلا بدون خوندن داستان های دنیای جادوگری رولینگ نمیتونم زندگی کنم…..الآنم خیلی ناراحتم که رولینگ گفته دیگه هری پاتر تموم شده…کاش نظرشو عوض کنه

  35. (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۱:۲۵ ب٫ظ)

    تموم شد؟؟؟؟؟????????????????? دلم براش تنگ میشه????????آقا فقط یه چیزی اون زمان برگردان اولی ک فقط پنج دقیقه کار میکرد چجوری دلفی ۲۴ ساعت تونست بمونه تو دره گودریک ?و اینکه بلتریکس ننه دلفی بود یه جوری بود ب نظرم?

    • (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۲:۱۶ ق٫ظ)

      دوسته عزیز دلفی زمان برگردان رو منفجر کرد و هرگز نتونست بعد از ۵ دقیقه برگرده

    • Avatar photo
      (در ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۳:۵۸ ق٫ظ)

      تازه به غیر از مسائل من یجا خوندم که همیشه بلاتریکس از ولدمورت خوشش میومده ولی من موندم چطور بچه دار شدن شایی…???

  36. Avatar photo
    (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۱:۲۳ ب٫ظ)

    الان دیگه منتظر جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنها میمونیم و در انتظار دنیای جادویی نیوت اسکمندر…دوستان تا انتشار فیلم باییییییییییییییی.

  37. Avatar photo
    (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۱:۱۶ ب٫ظ)

    خوب من محرومتون نمیکنم و میگم خوب بود ممنون

  38. (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۱:۱۴ ب٫ظ)

    سلام دمتون گرم که با این سرعت ترجمه کردید واقعا ازتون ممنونم…
    دیگه هری تموم شد … ولی تا ابد تو قلبمون باقی میمونه.

  39. (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۰:۵۵ ب٫ظ)

    بعد مدتها دوباره وارد دنیای هری شدیم
    واقعا لذت بخش بود
    واقعا ممنون از ترجمه هاتون

  40. Avatar photo
    (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۰:۳۲ ب٫ظ)

    آنقدر دوستت دارم که هر چه بخواهی همان را بخواهم.اگر بروی شادم اگر بمانی شادتر.تو را شادتر می خواهم با من یا بی من،بی من اما شادتر اگر باشی کمی-فقط کمی-ناشادم و این همان عشق است…عسق همین تفاوت است،همین تفاوت که به مویی بسته است و چه بهتر که به موی تو بسته باشد.خواستن تو تنها یک مرز دارد و آن نخواستن توست و فقط یک مرز دیگر و آن آزادی توست تو را آزاد میخواهم… (این شعر زیبا از استاد پابلو نرودا تقدیم به بچه های تیم ترجمه که این چند روز فوق العاده زحمت کشیدن و تشکر ویژه از اعضای دمنتور برای حضور گرمشون.زنده باد دمنتور)

  41. (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۱۰:۰۲ ب٫ظ)

    تموم شد.هری پاتر تموم شد.حالا منتظر چی باشیم بعد این سه گانه جانوارنان جادویی. دیگه هیچی نیس.هیییچییی

  42. Avatar photo
    (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۴۳ ب٫ظ)

    خیلی قشنگ بود…

  43. (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۴۰ ب٫ظ)

    نترسید بابا.مخ رولینگو میزنیم دوباره بنویسه.حالا هری پاتر باید ۱۲۰ سال عمر کنه.فک کن هری بشه دامبلدور

  44. (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۱۴ ب٫ظ)

    کاش هیچ وقت تموم نمیشد ???

  45. (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۱۲ ب٫ظ)

    مرسی از ترجمه عالیتون
    اصن نمیتونم تموم شدنشو تحمل کنم :((((((

  46. (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۰۶ ب٫ظ)

    واااای خدا نباید تموم بشه خدایا اصلا نمی تونم باور کنم

  47. (در ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت: ۹:۰۳ ب٫ظ)

    اصلا اننظار این روزو نداشتم ، وای خدا هری به پایان رسید، اصلا دلم نمی خواد اینو باور کنم خیلی سخته واسه هری پاتریستا، مرسی از ترجمه ی عالیتون دمتون گرم.


نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو در سایت

عبارت یا کلمه مورد نظر خود را وارد کنید:

اشتراک خبرنامه

نشانی email خود را وارد کنید:

 


جهت لغو اشتراک خبرنامه، در پایین ایمیل های ارسالی، روی عبارت Unsubscribe کلیک کنید.