در 09 خرداد 1397، ساعت: 11:53 ق.ظ، دسته: ایران، ویدا اسلامیه
اخیرا خبرگزاری مهر گفتگویی با آقای ابوالفضل میرباقری، مدیر انتشارات کتابسرای تندیس داشته که در بخشهای زیادی از آن به کتابهای هری پاتر و ترجمهی آنها توسط ویدا اسلامیه اشاراتی شده است. در ادامه تمام بخشهای مربوط به هری پاتر در این مصاحبه را میتوانید مطالعه کنید. متن کامل این مصاحبه در این صفحه از خبرگزاری مهر در دسترس است.
* در زمینه مدیریت خانوادگی، شما مدیریت نشر را به عهده دارید و برادرتان هم در کتابفروشی کتابسرای تندیس فعالیت دارد. فرزندانتان هم کمک میکنند؟
راستش رشته تحصیلی دخترم که پزشکی میخواند، ارتباطی با کار کتاب و نشر ندارد. دیگر بچهها و بچههای برادرم هم هنوز آن قدر بزرگ نشدهاند. اما باید به این نکته اشاره کنم که خیلی وقتها مدیون همین بچهها بودهام؛ به ویژه دخترم. به یاد دارم که یک بار میخواستم اواخر دهه ۷۰ کتابی از مجموعه هری پاتر را چاپ کنم و خیلی مردد بودم. چون چاپ کتاب چهارصدپانصد صفحهای برای نوجوانان، ریسک بزرگی بود. دخترم آن زمان دانشآموز ابتدایی بود. نمونه کتاب را به خانه برده بودم که آن را بخوانم و غلط گیری کنم. دخترم از مدرسه آمد و کتاب را برداشت. در ساعات بعدی روز اصلا او را ندیدیم. تا نیمهشب دیدم که چراغ اتاقش روشن است و پس از ورودم به اتاق دیدم نشسته و دارد کتاب را میخواند؛ «هری پاتر و زندانی آزکابان» در دستان دختری ۹ ساله، در حالی که آن را زمین نمیگذاشت. این مساله برایم در حکم یک علامت بود. پس کتابی که میتوانست یک بچه سوم ابتدایی را جذب کند، حتما بچههای دیگر را هم جذب میکرد. به همین دلیل، آن کتاب را چاپ کردم.
* پای کتابهای مجموعه هریپاتر چهطور به انتشارات کتابسرای تندیس باز شد؟
این موضوع خیلی اتفاقی و جالب رخ داد. در نمایشگاه کتاب شارجه شرکت کرده بودیم که روز اول یا دوم، مسئولان نمایشگاه بنای ناسازگاری گذاشتند و گفتند کتابهای شما ترجمهاند و اجازه فروش ندارید. نمایشگاه شارجه، مثل نمایشگاه کتاب تهران است. فکر میکنم آذر یا آبان ماه سال ۷۹ بود. به این ترتیب غرفه ما را بستند.
* از مسئولان نمایشگاه شکایت نکردید؟
چرا باید این کار را میکردیم؟ آنجا کپی رایت حاکم است و ما کتاب هایی را برده بودیم که بدون رعایت حق کپی رایت ترجمه شده بودند. از چه باید شکایت میکردیم؟ بیقانونی خودمان (میخندد) البته عدو سبب خیر شد.
به هرحال، پس از آن به غرفه بخش بین الملل نمایشگاه رفتم و پرسیدم چه کتابهایی در این روزگار بیشتر مورد استقبال واقع میشود؟ فردی که با او صحبت میکردم، ۳ کتاب «هری پاتر: سنگ جادو» «هری پاتر و غرفه اسرارآمیز» و «هری پاتر و زندانی آزکابان» را به من داد و گفت اینها خیلی روی بورس هستند. من آن ۳ کتاب را خریدم. آن زمان هری پاتر هم به شکل امروزی مطرح نبود.
حالا کتابها را با خودم به ایران آورده بودم. دوستی به نام سعید کبریایی داشتم که زبان انگلیسیاش خوب بود. «سنگ جادو» را به او دادم که ترجمه کند. کبریایی دست خط بسیار ریزی داشت و کتاب را در یک دفتر صد برگ ترجمه کرد. کتاب دوم «غرفه اسرارآمیز» را با خانمی قرارداد بستیم که پس از مدتی نتوانستیم همکاری کنیم و کتاب را پس از ترجمه به ناشر دیگری داد. اما برای کتاب سوم اتفاق جالبی افتاد. یک روز که اتومبیلم را پیش یکی از همشهریان مکانیک برده بودم تا تعمیرش کند، صحبتمان درباره مشاغل گُل کرد و پرسید چه کار میکنی؟ درباره کتاب و ترجمه و این مسائل صحبت میکردم که گفت همسرم مترجم است و تا به حال چند کتاب هم ترجمه کرده است. من هم استقبال کردم و «هری پاتر و زندانی آزکابان» را به همسر آن آقا یعنی خانم ویدا اسلامیه سپردیم.
* کتابهای هری پاتر تا جایی که میدانم با رعایت حق کپی رایت در نشر شما چاپ میشود!
ما کارهای خانم رولینگ را با حق کپی رایت چاپ میکنیم. بستن قراردادمان هم مربوط به کتاب پنجمش «هری پاتر و محفل ققنوس» بود. با مکاتباتی که داشتیم، لیسانس کار را خریداری کردیم. تا زمانی هم که تحریمهای سنگین اعمال نشده بود، میتوانستیم با حواله پول کپی رایت را منتقل کنیم. اما پس از تحریمهای سنگین، روابط اقتصادیمان به هم ریخت. همان زمان هم که تحریمها سنگین نبودند، با مشکل روبرو بودیم. مثلا وقتی حوالهای به صرافیها میدادیم، رسیدی نداشتیم. به خاطر دارم که یک بار به کمپانی برادران وارنر نامه نوشتیم که میخواهیم از تصاویر فلان فیلم هریپاتر استفاده کنیم. آن ها هم جواب دادند که نمیشود چون شما تحریم هستید. اما بعد یک قاضی در یکی از ایالتهای آمریکا حکم داده بود که بحث فرهنگی وارد مسائل تحریم نمیشود. ما هم همان حکم را برایشان فرستادیم که باعث شد تصاویری از فیلم هری پاتر را برای کتابها در اختیارمان قرار بدهند.
اتفاقا خارجیها خیلی به توافقاتشان پایبند هستند. یک بار همکارم آقای هاشمی نژاد مدیر نشر افق با من صحبت میکرد و گفت که برای خرید رایت ترجمه آثار رولینگ با او تماس گرفته که رولینگ گفته پیش از او، این حق را به ناشری به نام کتابسرای تندیس فروخته است و اگر اجازهای برای چاپ این کتاب ها میخواهید باید از نماینده ما (کتابسرای تندیس) در ایران امضا بگیرید.
* شما با مترجمان دیگری هم کار کردهاید؛ مثلا حسین شهرابی که از مترجمان جوان است.
آقای شهرابی را از سال ها پیش که با انتشارات کاروان همکاری میکرد، میشناختم. زمانی بسیار با شور و حال فعالیت میکرد و در سایت آکادمی فانتزی حضور پررنگی داشت؛ همیشه هم منتقد ما بود.
* منتقد شیوه فعالیتتان؟
بله. شیوه انتشار یا ترجمه هریپاتر. حتی در این زمینه برخورد و اصطحکاک هم داشتیم. ولی در نشستی، روابطمان به دوستی منجر شد و پس از آن با هم همکاری کردیم. آقای شهرابی علاقه زیادی به ژانر علمی تخیلی دارد. کاری را هم که انجام می@دهد، فقط ترجمه نیست بلکه تحقیق هم در کنارش هست. یعنی گاهی میبینید که پاورقیهایش از خود متن صفحه بیشتر است.
* غیر از رولینگ هم با نویسندگان دیگر خارجی، با رعایت حق کپیرایت همکاری میکنید؟ چون دیدهام که با ترجمه حسین شهرابی از دن براون هم کتاب چاپ کردهاید!
نه کتاب های دن براون، کپی رایت ندارند. امروز یک مساله هم باب شده که خیلی از دوستان ناشر پای کتابهایشان علامت رعایت حق کپی رایت را میزنند. در حالی که کپیرایت یک قرارداد است. ما برخی از کارهای نویسندگان خارجی را با اطلاع رسانی مترجمانمان به آن ها چاپ کردهایم. اطلاع هم دادهایم که نمیتوانیم بحث اقتصادی کار را تامین کنیم چون واقعا ۵۰۰ نسخه اصلا چه ارزشی دارد؟ آنها هم به طور ضمنی رضایت دادهاند که کتابشان چاپ شود. مثلا برخی کتابهایی که با ترجمه اسدالله امرایی چاپ کردهایم، اینگونه بودهاند.
کپیرایت یک قرارداد اقتصادی است و به معنی این رضایتنامههای ضمنی نیست. اما این روزها ناشری مثل آقای هاشمی نژاد در افق کتابهای خارجی را با حق کپی رایت چاپ میکند.
* شما عناوینی هم دارید که در واقع پشت گرمی نشرتان هستند و می دانید که فروششان تضمین شده است. با پشت گرمی فروش همین آثار هم هست که ممکن است به سراغ چاپ آثاری بروید که مورد علاقه شما هستند و شاید برگشت مالی نداشته باشند!
آن کتابهایی که میگویید به نوعی چاه نفت ما یا هر ناشری هستند. هر ناشری اگر چند عنوان یا در واقع چاه نفت نداشته باشد، نمیتواند کار کند. کتابسرای تندیس هم از این دست کتابها دارد که چندین مرتبه تجدید چاپ شدهاند و از آثار جدیدترمان پشتیبانی میکنند. به این ترتیب جرات پیدا میکنیم و کار تالیف اولیها یا ترجمه اولیها را چاپ کنیم. ما این نگاه را در کتابسرای تندیس داشتیم و حدود ۷۰ درصد از مترجمینی که با آن ها کار کردیم، کار اولی بودند.
* نام چند عنوان از چاه نفت هایتان را می گویید؟
کتابهای مجموعه هریپاتر به علاوه عناوینی چون «دختر بخت» از ایزابل آلنده، «شکلات» و ترجمه چند رمان انگلیسی دیگر که مربوط به تاریخ انگلستان هستند.
متن کامل این مصاحبه را از اینجا در خبرگزاری مهر میتوانید مطالعه کنید.
کتاب هاش خیلی گرونه من هری پاتر و یادگاران مرگ ۱رو خریدم ۳۲ برام پست کردن تا مشهد شد ۴۱ هزار گرون نیست؟
اوه چه خبره من فرزند نفرین شده رو خریدم پونزده تا مشهد برام اورد با پیک رایگان ولی از انتشارات پرتقال خریدم
بسیار عالی
من عاشق کتاب های هری پاترم
با تشکر از مطلب مفیدتون
دقیقا??
دقیقا??
کاش به فکر بهره برداری بیشتر ازین چاه نفت بیفتید و کتابهای مصور هری پاتر رو بصورت ترجمه چاپ کنید.
وگرنه امتیازشو واگذار کنید به یه نشر با ذوق دیگه!
کاشکی?
چه خوب که رفت مکانیکی :-)
??
دقیقا??