از حسین در 12 مرداد 1387، ساعت: 9:41 ق.ظ، دسته: دنیل ردکلیف، روپرت گرینت، فیلم 6 "هری پاتر و شاهزاده دورگه"
دیروز اعلام کردیم سایت فرانسوی سینمایی Allocine، گزارش و مصاحبه های جدیدی از فیلم سینمایی هری پاتر و شاهزاده دورگه را منتشر کرده است.
حالا متن کامل مصاحبه دنیل رادکلیف را به فارسی می توانید در ادامه خبر بخوانید. علاوه بر آن صحبت های روپرت گرینت هم ترجمه شده است.
مصاحبه ها در ادامه خبر…
دنیل رادکلیف
خوشحالی که برگشتی؟
واقعا خوشحالم که به هاگوارتز برگشتم. ولی در واقع، چون باز هم دیوید یاتس کارگردانه، از چند هفته قبل کار رو شروع کردیم. و ما رابطه حرفه ای خوبی با هم داریم. درضمن اون خیلی صمیمی هم هست. چیزی که توی این چند هفته خیلی دوست داشتم، این بود که توی تمام اون صحنه هایی که هری و دامبلدور با هم تنها بودن، من با مایکل گمبون تنها می شدم. و اون کسیه که خیلی جالب و جذابه: ما در مورد کشتیرانی، تاریخ و چیزهای دیگه صحبت کردیم…خیلی جالب بود.
وضعیت هری در فیلم ششم چطور هست؟
در فیلم ششم، هری بیش از قبل بر روی مأموریتش کار می کنه و تمرکز داره. اون برای پنج سال در مورد رویارویی با ولدمورت صحبت می کرد، اما حالا اولین بار هست که اون و دامبلدور قدم های محکمی رو در این باره برمی دارن. هری در این جنگ خودش رو به عنوان بهترین سرباز دامبلدور می بینه و اون هم می خواد بهش کمک کنهکه مأموریتش رو انجام بده.
صحنه پایانی فیلم که دامبلدور و دراکو در اون هستن رو فیلمبرداری کردین؟
مطمئنم این صحنه رو چند هفته دیگه فیلمبرداری کنیم. راستش زیاد بهش فکر نمی کنم… به نظرم باید جالب باشه. من کلاً نمی دونم منتظر فیلمبرداری چه صحنه باشم، چون معمولاً، قوی ترین و حماسی ترین صحنه های فیلم، لزوماً نباید موثرترین برداشت رو داشته باشن. البته وظیفه ما اینه که بهترین بازی خودمون رو انجام بدیم،اما من واقعاً نمی دونم چه طور قراره این صحنه رو زنده کنیم. بدون شک اتمسفر کار حتی یک ذره هم عجیبب نخواهد بود…
و صحنه بوسه با جینی؟
حس عجیبی داشت. وقتی کتی لیونگ در فیلم هری پاتر و جام آتش برای نقش چو چانگ، اولین دوست هری انتخاب شد، ما اینو می دونستیم، برای همین جای هیچ نگرانی نبود. اما من بانی رایت رو از وقتی ۹ سالش بود دیده بودم! و برای همین خیلی عجیب بود، حالا اون ۱۷ سالش هست… اما در آخر صحنه خوب از آب در اومد.
در مورد بازیگر دختر جدید مجموعه، جسی کیو برامون بگو…
جسی در نقش لاوندر فوق العاده است. اون واقعاً خیلی بامزه است! اصلاً آسون نیست، چون یک نقشی هست که فقط کسی می تونه اونو بازی کنه که کاملا خودشو وقف اون کرده باشه. و در هر صحنه اون کاملاً وارد نقش میشه. این کاراکتر هست که یک کم سبک سری به فیلم می آره، در حالی که رابطه بین هری و جینی خیلی پیچیده تر هست.
حالا که مجموعه کتاب ها تمام شده و درمورد شخصیت های شرور بیشتر می دونیم، تغییری در بازی آلن ریکمن احساس کردی؟
به نظرم احتمالاً آلن ریکمن قبل از این که کتاب منتشر بشه یک چیزهایی در مورد شخصیت اون می دونست. اون اطلاعات رو مستقیماً از طرف جی.کی.رولینگ می گیره و اون هم هر چیزیی که لازم باشه بدونه بهش میگه. توی فیلم ششم، هنوز هیچ صحنه ای با آلن نداشتم، ولی مطمئنم اون از همون اول همه چیز رو در مورد کاراکتر می دونسته و برای همین شاید زیادی لازم نباشه در نوع بازیش تغییری ایجاد بکنه…
و نظرت در مورد کتاب هفتم چی بود؟
اونو خیلی خیلی دوست دارم! من زنده می مونم و آدم بدها رو شکست میدم… این بهترین پایانی هست که یه نفر می تونه آرزو داشته باشه! (می خندد) ولی کلاً عجیب بود، چون زمانی کتاب رو تموم کردم که در راه بودم و داشتم برای اولین بار سر صحنه فیلم ششم می رفتم. خیلی عجیب بود… برای من خیلی موثر بود: نه تنها به خاطر داستان، بلکه چون این کتاب پایان هم بود، پایان یک چیزی. من متوجه شدم که باید این کاراکتر رو بهکدوم جهت پیش ببرم.
وقتی کسی خودش رو در فیلم های اولش جوان تر ببینه چه احساسی بهش دست میده؟
فراموش کردم چقدر جوان تر بودم! من توی ۱۳ سالگی با دیدن خودم توی فیلم مشکلاتی داشتم. اما امروز، به نظرم عجیب و موثر هست که خودم رو در فیلم اول جوان تر ببینم. عجیبه، چون وقتی می تونیم یک کاراکتر رو در طول ۶ یا ۷ فیلم دنبال کنیم جز دیدن رشد اون چاره دیگری نیست.اما در آن واحد، این دیدگاه تماشاگر هست، نه دیدگاه من، چون من خودم رو ندیدم که “در فیلم ها رشد کنم”. من رشد خودم رو در زندگی واقعی دیدم. از طرف دیگه، نشون دادن این فیلم به بچه هام احساس خیلی عجیبی خواهد داشت… مثل اینه که من فیلم بچگی پدرم رو ببینم: این خیلی عجیبه که یکی کودکی پدر و مادرش رو ببینه. پس، حماسه هری پاتر، راه خوبی برای ترساندن بچه هام هست!
در این فیلم ها از کدام یک از بازیگران بیشتر درس گرفتی؟
مایکل گمبون، گری اولدمنو ایملدا استانتون. البته این لیست زیاد جامع نیست! (می خندد) مایکل فوق العاده س چون هیچ وقت خودش رو جدی نمی گیره. اون خیلی راحت هست، ولی به محض این که صدای “حرکت” رو می شنوه، فوراً تمام انرژی خودش رو می گذاره. ایملدا عالی هست، چون بازی های مختلف زیادی می تونه انجام بده و طوری هست که می تونه تمام ماهیت یک کاراکتر رو در خلاصه ترین و کوچکترین صحنه ها انتقال بده. همین مهارتی که داره بهش کمک می کنه عناصر خیلی مهمی رو کم کم به این صحنه ها اضافه کنه. گری اولدمن هم بازیگر شگفت انگیزیه که به من یاد داد که چقدر می تونیم در کاراکترهای خودمون غرق بشیم. نقش های اون همیشه فوق العاده هستن…
از تجربه های سینمایی که داشتی، چه چیزی یاد گرفتی؟
اگر منظورتون فقط در مورد هری پاتر باشه که هیچی، اما من عقیده دارم که تجربه اصلی بازیگری رو از سر صحنه تئاتر به دست میارن و اون تجربه روی کارهای دیگه بازیگر تاثیر گذاره. تو مدتی که اکوس رو بازی می کردم، تمرکز طولانی مدت هنگام بازی رو یاد گرفتم، تمام چیزهایی که دور و برم بود رو نادیده گرفتم و فقط به اتفاق هایی که تو نقش برام میافته توجه کردم. وقتی تئاتر بازی میکنید، اتفاق های زیادی براتون میافته: یه بار نزدیک بود از صحنه پرت بشم پایین! تئاتر به شما تمرکز و دقت رو یاد میده، و اینکه فقط باید بازی خودتون رو انجام بدین و به چیز دیگه ای توجه نداشته باشین. اکوس این رو به من یاد داد، و این تجربه تو کارهای بزرگی مثل هری پاتر که کارهای خیلی زیادی واسه انجام دادن هست، خیلی به کار میاد… مثل همین مصاحبه! همین الان بعد از مصاحبه میتونم تمرکزم رو برگردونم به نقشم و همه چی رو از اول ادامه بدم.
روپرت گرینت
هر فیلم کمی با بقیه متفاوت هست. توی این یکی رون بیشتر از قبل از خودش مطمئن هست. اون کوییدیچ بازی می کنه، یه دوست دختر داره… و چیزهای جالب دیگه. چند هفته پیش صحنه هایی رو که با جسی کیو داشتیم، خصوصاً صحنه بوسه رو فیلمبرداری کردیم. راستش، بدون تمرین: فقط انجامش دادیم! یه ذره ترسناک بود، چون قبل از یک مسابقه کوییدیچ هست و برای همین جلوی خیلی از مردم بود! اولش خجالت آور بود، هر دومون نگران بودیم اما (بهش عادت کردیم) و خوب پیش رفت… وقتی کتاب هفتم رو می خوندم، یه کم انتظار زوج رون/هرمیون رو داشتم. اما در واقع وقتی این صحنه رو مقایسه می کنیم، می بینیم در فیلم عجیب تر هست. ما دوستی خواهر و برادری داریم، برای همین عجیب خواهد بود. اما انجامش می دیم، نگران نباشید! (می خندد)