از در 10 اسفند 1387، ساعت: 0:05 ق.ظ، دسته: اخبار سایت

نبش قبر پرشن ویزاردز، جادوگران، بعد هفتم، امید کرات دات کام و…

در این بخش خاطرات و اتفاقات دور که اکثر مخاطب های امروز دیوانه ساز در آن زمان نبودند را نبش قبر می کنیم.

اکثر این افراد هم اکنون دل مشغولی های دیگری دارند، یا کم پیدا شده اند (بعضی ها هم ناپیدا!). آنها سرگرمی جدیدی پیدا کرده اند و دیگر با ما نیستند! ولی اگر شما به تازگی هم طرفدار هری پاتر شده باشید، مطمئنا باز این مطلب برای شما جذاب خواهد بود؛ قدیمی ها که جای خود را دارند.

با رفتن به ادامه خبر، بر می گردیم به گذشته های دور و بعضا نه خیلی دور…

۱۳۸۱

در روز پنجشنبه چهارده آذر ۱۳۸۱، ساعت ۱۳ با دیدن فیلم هری پاتر و سنگ جادو از شبکه تهران در روز عید فطر، هری پاتریست شدم!

هری پاتری شدن من اهمیتی ندارد، بلکه پخش این فیلم در اوج شهرت هری پاتر که دو فیلم آن به تازگی اکران شده بود و کتاب ها هم پیش از آن فروش بسیاری داشتند اهمیت داشت. هری پاتری که موج عجیبی را در دنیا به وجود آورده بود. در همین راستا بود که تلویزیون ایران تصمیم به دوبله و پخش این فیلم کرد و در سیزدهم نوروز سال بعد هم تصمیم به پخش فیلم هری پاتر و تالار اسرار کردند. (البته ۲۹ اسفند این سال، مجددا سنگ جادو را پخش کردند) نکته جالب این دو اتفاق این بود که هر دو فیلم کمترین سانسور ممکن را به خود دیدند و فیلم اول تقریبا کامل پخش شد و فیلم دوم هم حدود ۱۵ دقیقه حذفی داشت.

سروش (انتشارات صدا و سیما)، جام جم (روزنامه صدا و سیما) و بقیه روزنامه های دولتی همیشه در این جریان همراه بودند. سروش به تنهایی ویژه هایی برای هری پاتر چاپ کرد، جام جم هم به همین صورت همیشه از هری پاتر می نوشت و عکس و مصاحبه منتشر می کرد، تا اینکه از سال ۸۶ به بعد همه چیز تغییر کرد. پس اگر شما نمی دانید، بهتر است بدانید که زمانی بزرگترین ارگان هایی که تبلیغ هری پاتر را می کردند منسوب به صدا و سیما و انتشارات دولتی بودند.

۱۳۸۲

وحید بهلول

در گروه های هری پاتری سایت یاهو مثل “وزارت سحر و جادو“، “ایران اچ پی” و بقیه که به خاطر ندارم عضو بودم. یکی از روزها، ویدا اسلامیه عضو گروه “وزارت سحر و جادو” شد و پیامی را آنجا نوشت و همه اعضا (از جمله من) ذوق مرگ شدیم! البته دیگر هرگز فعالیتی نداشت. قبل یا بعد از آن هم عضو سایت “بعد هفتم” شدم. ۳۱ خرداد بود که کتاب محفل ققنوس منتشر شده بود و یکی دو وبلاگ که عمدتا دانشجو بودند، ترجمه آن را شروع کردند و هر چند روز، چند صفحه از یک فصل را منتشر می کردند. آقای مترجم بعد هفتم (وحید بهلول) همه ما را سر کار گذاشتند و بعد از ترجمه فصل ۱۱ محفل ققنوس، دیگر ادامه ندادند. ترجمه ایشان با کیفیت ترین ترجمه بود. احتمال زیاد ایشان مطلب امروز من را نمی خوانند، ولی می خواهم بگویم من هنوز هم منتظر رسیدن نسخه گلاسه ترجمه شما هستم! چند سال است اسم نوشته ام!!

در بُعد هفتم (اینجا بود…) فقط دو تاپیک باز کردم که کتاب های الکترونیکی انگلیسی هری پاتر را معرفی کردم و دومی هم به خاطر ندارم. پشت سر هم رفرش می کردم و تعداد بازدید تاپیک را می دیدم و ذوق می کردم! در واقع بار اول، این سایت که مختص ادبیات فانتزی بود، بخشی را به هری پاتر اختصاص داد (که پر بازدیدترین بخش آن هم شد) و استارت باز کردن سایت های اختصاصی فارسی هری پاتری را زد. آقایان و خانم های امروزی در سایت های فانتزی، اکثرا از بازمانده های همان جا هستند. در آن زمان که کتاب پنجم می خواست در خارج از کشور منتشر شود، تب و تاب زیادی در فضای اینترنتی به راه افتاده بود (ولی نه به اندازه فضای کتاب هفتم در سال ۲۰۰۷).

نمایی از سایت بُعد هفتم سابق

این سایت بعد از حدود دو سال فعالیت، علی رغم استقبال بسیار خوبی که از آن شد، بسته شد. در پروفایل این وب سایت در دائره المعارف ویکی پدیا دلیل بسته شدن آن را اینگونه نوشته اند: “وب‌گاه به صورت ناگهانی در اثر دلایل نامعلومی تعطیل شد و خبری از بازگشایی آن در دست نیست.”

۱۳۸۳

اولین بار، ۲۱ فروردین ۱۳۸۳ (چهار ماه بعد از اولین باری که هری پاتر را خواندم)، دو خبر هری پاتری برای سایتی که گفتم ارسال کردم. خبری چرند از مجله هنر هفتم! چرند از نظر دروغ بودنش که البته آن زمان فکر می کردیم هر چیزی در مجله ها چاپ می کنند راست است!

به لطف سایت بزرگ archive.org، همیشه می توانید به گذشته برگردید. حتی اگر آن سایت به تاریخ پیوسته باشد. عقربه های این سایت را به گذشته بردم و این لینک را به من نشان داد! سایت Persian Wizards همزمان با اولین سایت فارسی هری پاتر افتتاح شد و سریع جا افتاد و فعالیت اعضای آن شروع شد. به همان سرعت که جا افتاد، بعد از چند سال کوتاه، بسته شد.

در آن زمان “جادوگران” دات کام وجود داشت که قالب تماما مشکی داشت و فعالیت در آن شکل و رنگ دیگری به خود گرفت و با جدیت بسیار بالاتری دنبال شد. البته این دو سایت سال گذشته افتتاح شده بودند.

۱۳۸۴

سایت قبلی من اتفاقات جالبی داشت. برای اولین بار در تمام اینترنت(!) صحنه های حذف شده ی فیلم های هری پاتر را گذاشتم. در آن زمان که DVD مثل امروز جا نیافتاده بود و کسی اصلا نمی دانست صحنه حذف شده به چه معنی است! (اگر در آرشیوی که ذکر کردم، روی Skip Intro بزنید، می بینید)

نمایی از سایت جادوگران دات کام سابق

۲۵ تیر کتاب ششم منتشر شد. (که آخرین روزهای سایت قبلی من و همین طور پربازدیدترین روزهای آن بود)، سایت های مطرح هری پاتر و “آکادمی فانتزی (زیرآبیوس سابق)” دچار بحران شده بودند یا بهتر است بگویم بحرانی به وجود آورده بودند. انتشارات تندیس اعلام کرده بود که برای اولین بار کپی رایت خانم رولینگ را خریده است و افرادی که با این انتشارات و با ترجمه ویدا اسلامیه مشکل داشتند، فضای تبلیغاتی بزرگی به نفع یکی از انتشارات به وجود آوردند و اصرار بر دروغ بودن ادعای تندیس را داشتند!

در این میان، سایت هاگوارتز (اینجا بود…) به سرعت در حال ترجمه کتاب بود و همین اتفاق به بیشتر جا افتادن این سایت کمک کرد.

یکی از بزرگترین اتفاقاتی که باعث تشدید این فضا شد، در ۹ شهریور اتفاق افتاد و آن هم انتشار فایلی صوتی توسط آکادمی فانتزی بود که در آن ترجمه شعر ویدا اسلامیه (فیش فیشو مار نازنین) در کتاب ششم را با حالت طنز خواندند. این فایل را می توانید در اینجا گوش دهید.

خلاصه بعدا که سایت رسمی رولینگ نام انتشارات تندیس را ذکر کرد، بحران خوابید. ولی هیچ کدام از طرفداران هری پاتر، تابستان ۸۴ را از نظر هیجان آن، فراموش نخواهند کرد!

من هم به محل انتشارات ناشر دوم رفتم و ترجمه آنها را تهیه کردم و مطلبی در سایت خودم با عنوان “دروغگوهای کوچولو” گذاشتم و ادعاهای آنها را بررسی کردم! که باعث یک سری اتفاقات دیگر شد… به هر حال در آن زمان سن من کمتر بود و شاید در این مورد و بعضی موارد دیگر (در آینده آن) تندروی کرده باشم. مخصوصا تعصب بر ترجمه… اساسا در تابستان ۸۶ تب من مثل بقیه زیادی بالا رفته بود! نمونه اش را می توانید در این عکس ببینید که به مقاله ای در جام جم، به خاطر انتقاد از هری پاتر، ایراد گرفته بودم!

بعد از باز کردن سایت قبلی و استقبالی که از بخش هری پاتری آن شد، باعث شد تصمیم به باز کردن سایت مخصوص هری پاتر بکنم. این هم اینجاست!

۱۳۸۵

اگر به آرشیو مطالب گذشته توجه کرده باشید، متوجه تفاوت فضای گذشته سایت با امروز می شوید. به دلیل اینکه دایره مخاطب های سایت در آن زمان بسیار کوچکتر بود، فضای صمیمانه (و شنگولانه!) تری داشت که بعد از بزرگتر شدن و پر بازدیدتر شدن سایت (و بالا رفتن سن)، فضا هم طبیعتا تغییر کرد.

نمایی از سایت امید کرات دات کام سابق

۱۳۸۶

۳۰ تیر این سال هم بزرگترین و آخرین اتفاق هری پاتر در جهان به وقوع پیوست و پرونده ده سال ماجراجویی هری پاتر و دوستانش برای همیشه به پایان رسید.

وقتی به اتفاقات این روزهای جامعه ایرانی در اینترنت نگاه می کنیم، متوجه رشد بسیار بالاتر طرفداران آن می شویم. به طوری که حدود ده سایت و وبلاگ (که حالا روزنامه ها و مجله ها هم به این بازی پیوسته اند) خود را وارد جام جهانی ترجمه فارسی می کنند. و کسی به جز وبلاگ هری پاتر ۲۰۰۰ نمی تواند رکورد سریعترین ترجمه کتاب هفت (حتما در جهان) را بشکند.

قرار بود دیوانه ساز هم در ترجمه اینترنتی گروه HP7 (از جادوگران) همکاری کند که به جز ترجمه یک فصل از حسین غریبی، من زیر قول خود زدم و در آخرین لحظات کنار کشیدم!

البته قبل از انتشار کتاب هم اتفاقات کمی نیافتاد. چند روز قبل از موعد انتشار یکی از امریکایی ها اسکن کتاب را در اینترنت قرار داد و واکنش رولینگ را به دنبال آورد ولی از جایی که در این مطلب فقط قصد پرداختن به اتفاقات ایرانی را داریم، از آن می گذریم. ولی ده ها مدل کتاب دروغین در اینترنت پخش شد و ایرانی هایی هم بودند که شک نداشتند زودتر از همه کتاب هفت را خوانده اند، که حتما بعد از انتشار کتاب اصلی زیاد به روی خود نیاوردند.

اتفاق خنده دار “مستند هری پاتر” از شبکه دوم تلویزیون را هم فراموش نکردیم. تلویزیون با پخش این مستند، جمعیت هواداران هری پاتر را حداقل دو برابر کرد و انتشارات تندیس هم مجبور به چاپ دوره های جدیدتر کتاب ها شد. این مستند آنقدر نتیجه عکس داد که با پخش برنامه های دیگر از رادیو و تلویزیون به قصد خنثی کردن آن بلند شدند که باز هم نتیجه عکس داد.

۱۳۸۷

درست است که طرفداران اینترنتی هری پاتر امروز جمعیت بسیار بیشتری نسبت به گذشته شده اند، ولی نکته مثبت و قابل توجه طرفداران کمتر آن زمان، این بود که اکثرا جوان بودند و هری پاتر تنها کتاب خوانده شده ی آنها نبود. برای همین فضای سایت ها و گروه ها، فضای مناسب تری بود و صحبت ها، صحبت های پخته تری بودند. حتی اتفاقات تابستان ۸۴ به نظر من اتفاقات حرفه ای بود، چون تمام مسئله بر سر کیفیت ترجمه بود (خط به خط نوشته های ویدا اسلامیه، ثانیه به ثانیه زیر سوال می رفت) ولی در تابستان ۸۶ تنها مسئله ای که اهمیت پیدا کرد، خواندن سریعتر ترجمه بود و کیفیت ترجمه تقریبا برای اکثر مخاطب ها اهمیتی نداشت.

در هر صورت به عنوان عضوی از این جامعه اینترنتی، با تمام شدن کتاب های هری پاتر و دگرگون شدن جامعه مخاطب های اینترنتی آن، احساس دلتنگی نسبت به گذشته دارم.

ولی باید بدانید که تنها فضای سایت های فارسی دگرگون نشده، بلکه سایت های انگلیسی هم دچار همین اتفاق شده اند. سایت Veritaserum که زمانی برای خود بزرگترین منبع بود و بیشترین بازدید را داشت، حدود یک سال به روز نشد و تازگی ها مجددا فعالیت خود را آغاز کرده ولی دیگر جایگاه قبلی خود را ندارد. سایت Digicasey که بزرگترین منبع عکس هری پاتر بود، دیگر وجود ندارد.  سایت thesnitch.co.uk با آن قدمت، دیگر وجود ندارد (آن بدبخت ها هم مثل ما مشکل سرور داشتند!). و حتی سایت MuggleNet و the-leaky-cauldron.org هم دیگر آن سایت های قدیم نیستند.

تمام سعی من رعایت عدالت و صداقت بود. قبل از ۱۳۸۱ نمی دانم چه اتفاقاتی افتاده بود و بعد از آن تا به امروز هم تنها اتفاقاتی که دیدم و هم اکنون به خاطر دارم را ذکر کردم. مسلما در بعضی اتفاقات برداشت من اشتباه بوده و جنبه دیگری از آن را ندیدم یا فراموش کرده ام.



امکان ثبت دیدگاه برای این مطلب غیر فعال شده است.

جستجو در سایت

عبارت یا کلمه مورد نظر خود را وارد کنید:

اشتراک خبرنامه

نشانی email خود را وارد کنید:

 


جهت لغو اشتراک خبرنامه، در پایین ایمیل های ارسالی، روی عبارت Unsubscribe کلیک کنید.