از در 23 تیر 1388، ساعت: 10:15 ب.ظ، دسته: بازیگران، فیلم‌ها

مایکل گمبون، رالف فینس و آلن ریکمن کتاب ها را نخوانده اند!

لس آنجلس تایمز مصاحبه ای با مایکل گمبون، بازیگر نقش دامبلدور در شش فیلم آخر هری پاتر انجام داده است. این بازیگر کارکشته ایرلندی در این مصاحبه گفته است که برای بازی در فیلم ها به جای کتاب ها (که هنوز نخوانده است) از فیلمنامه استفاده می کند. او همچنین از طبیعت ترسناک دامبلدور و چگونگی به پایان رساندن بازی با دراکو در برج ستاره شناسی، شروع “یادگاران مرگ” از ماه فوریه، و کار با روپرت گرینت و دنیل رادکلیف نیز صحبت کرده است.
متن مصاحبه در ادامه خبر…

او در توضیح نخواندن مجموعه کتاب های رولینگ این کار را عمدی دانسته و عنوان می کند که رالف فینس (لرد ولدمورت) و آلن ریکمن (سوروس اسنیپ) نیز کتاب ها را نخوانده اند.
گمبون از طریق تماس تلفنی از نیویورک که برای افتتاحیه فیلم ششم هری پاتر در آنجا حضور دارد می گوید: “در مورد صحنه هایی که در کتاب ها بوده و حذف شده ناراحت می شید، مگه نه؟ خواندن کتاب ها زیاد مهم نیست، چون داریم با کلمات استیو کلاوز (فیلمنامه نویس) بازی می کنیم.”

او در مورد دامبلدور می گوید: “اون باید یه کم ترسناک باشه، همه مدیرها باید یه کم ترسناک باشن، این طور نیست؟ یه جادوگر قوی مثل اون می تونه بقیه رو بترسونه. و بالاخره، اون داره از هری محافظت میکنهس. در اصل، من خودم رو بازی میکنم. یه کم ایرلندی، یه کم ترسناک. توی زندگی واقعی من این طوری ام.”
این بازیگر ۶۸ ساله می گوید که از باخبر شدن مرگ دامبلدور خیلی خیلی احساسی نشده است، و آن را همچون مرگ “اوبی وان-کنوبی” (یکی از شخصیت های جنگ ستارگان) می بیند. “جادوگرها نمی تونن بمیرن، مگه نه؟ همیشه یه کم حضور دارن.”
با این حال، او می گوید که مرگ دامبلدور قوی ترین صحنه فیلم است. در بالای برج ستاره شناسی هاگوارتز، دامبلدور با دراکو مالفوی (تام فلتون) مصمم رو برو می شود، شاگرد ولدمورت که مأموریت کشتن دامبلدور به او سپرده شده است. با نزدیک شدن به این عمل سیاه از قاطعیت او کم می شود. گمبون می گوید: “اون در دراکو شک ایجاد میکنه، می دونه که اون این کار رو نمی کنه.”

مایکل گمبون در مورد حضور هفته گذشته اش در افتتاحیه فیلم در لندن می گوید: “اون جا واقعا تحت تأثیر شمار بچه ها بود. هوا بارانی بود و همه خیس شده بودن، بعضی هاشون ساعت ها اونجا بودن. آدم یه جورایی در برابر اونا احساس وظیفه میکنه. همه کتاب ها و تیکه کاغذهایی که برای امضا گرفتن آورده بودن خیس بود، خودکارها کار نمی کردن. خیلی ناراحت کننده بود. باعث میشه آدم بفهمه این پدیده چقدر بزرگه.”

تماشای بزرگ شدن ستاره هایی همچون رادکلیف، اما واتسون و روپرت گرینت به طور خاصی جالب بوده. “اونا بازیگرانی جهان دیده، باهوش و قوی شدن. دیدنشون خوب بود. الان میشه چیزهایی بهشون گفت که قبلا نمیشد گفت.”
می پرسیم مثلا چی؟ پیش خود می خندد و می گوید “اوه، نمی دونم. جرأت ندارم بگم.”
پس باید بدترین چیزها رو فرض کنیم؟ با حاضرجوابی مرموزی می گوید “بله!”



امکان ثبت دیدگاه برای این مطلب غیر فعال شده است.

جستجو در سایت

عبارت یا کلمه مورد نظر خود را وارد کنید:

اشتراک خبرنامه

نشانی email خود را وارد کنید:

 


جهت لغو اشتراک خبرنامه، در پایین ایمیل های ارسالی، روی عبارت Unsubscribe کلیک کنید.