از حسین در 01 دی 1385، ساعت: 2:03 ق.ظ، دسته: کتاب 7 "هری پاتر و یادگاران مرگ"
به دنبال اعلام عنوان کتاب هفتم، امروز اسکولاستیک، ناشر آمریکایی کتاب های هری پاتر، همراه با جایگزین کردن نام کتاب جدید، تصویر عنوان جدید را نیز در صفحه اصلی وب سایتشان قرار داد. بلومزبوری، ناشر انگلیسی نیز تصویر کتاب هفتم را به روز کرده و تأییدیه ای برای عنوان جدید در قسمت هری پاتر سایتشان قرار داده است.
اما چیزهای بسیار جالبی در مورد عنوان جدید (هری پاتر و قدیسان مرگ) وجود دارد…
بقیه در ادامه متن…
اول، این که برای پیدا کردن عنوان در وب سایت رسمی رولینگ، شما باید یک دست بازی “آدمک سر به دار” انجام دهید. (در این بازی باید با بیان تک تک حروف، کلمه مورد نظر حریف را حدس بزنید)
اگر شما خواننده کتاب های هری پاتر باشید، حتماً می دانید که این بازی حداقل سه بار در این کتاب ها بیان شده است. اولین بار در صفحه اول کتاب «جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنها»، دومین بار در کتاب محفل ققنوس، در کلاس تاریخ جادوگری، رون و هری در حال انجام این بازی هستند و هرمیون آنها را تهدید می کند که اگر توجه نکنند یادداشت هایش را به آنها نخواهد داد و سومین بار در کتاب شاهزاده دورگه، در فصل ششم «مسیر بیراهه ی دراکو» (صفحه ۵۶ و ۵۷ – انتشارات تندیس) وقتی هری وارد مغازه شوخی های ویزلی می شود است.
دوم، این که در اواسط سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳) شرکت Seabottom برای ثبت عنوان هایی برای هری پاتر مشغول شد. دو تا از عنوان ها در ابتدا از این قرار بوده اند:
Harry Potter and the Hallows of Hogwarts
Harry Potter and the Hogwarts Hallows
که هر دو به معنی «هری پاتر و قدیسان هاگوارتز» است. این عنوان ها شاید برای مدتی در ذهن جو مانده باشند، اما این جالب است که کلمه ی «Hallows» در عنوان جدید نیز به کار رفته است. ولی ما هنوز هیچ چیز از دو عنوان دیگری که جو در سر داشته نمی دانیم.
سوم، این که این هفتمین بار است که در دفتر کار سایت رولینگ باز شده است و با خود عنوان هفتمین کتاب هری پاتر را به ارمغان آورده است.
و اما آخرین و جالبترین این که دیشب شب یلدا بود، درازترین شب سال. اما برای اروپایی ها و انگلیسی ها امروز روز انقلاب زمستان (تحویل زمستان) است، یعنی کوتاه ترین روز سال. اگر یادتان باشد در کتاب هری پاتر و محفل ققنوس، فصل ۳۵، هنگامی که بلاتریکس به هری حمله می کند و مالفوی طلسم او را منحرف می کند، چندین گوی پیشگویی می شکند. شبح یک پیرمرد چنین پیشگویی می کند: «در انقلابین یک چیز جدید خواهد آمد… و پس از آن هرگز نخواهد آمد.» این خیلی قابل توجه هست، ما نمی توانیم بگوییم، روی هم رفته: وای!