دمنتور

نقل قول روزانه دمنتور تا یادگاران مرگ: ۶۰ روز مانده

تنها دو ماه به اکران فیلم سینمایی هری پاتر و یادگاران مرگ باقی مانده است. سایت انگلیسی زبان TLC در ابتکاری تصمیم گرفته هر روز نقل قول هایی از بخش اول هری پاتر و یادگاران مرگ را بنویسد تا رسیدن به روز اکران کاربران با هم در مورد آن گفتگو کنند.

ورنون دورسلی یکدفعه پرسید:
– فکر می‌کردم وزارت سحر و جادویی هست.
هری با تعجب گفت:
– هست.
– خب، پس چرا اونا از ما محافظت نمی‌کنند؟ به نظرم می‌رسید که ما قربانی‌های بی‌گناه، که هیچ گناهی مرتکب نشدیم جز پناه دادن به مرد نشون شده‌ای که جونش در خطره، باید شرایط لازمو برای حفاظت دولتی داشته باشیم!
هری خندید؛ نتوانست خودداری کند. این خصوصیت بسیار بارز شوهر خاله‌اش بود که چشم امیدش به حکومت باشد، حتی در دنیایی که از آن بیزار و به آن بی اعتماد بود.

فصل سوم: عزیمت خانواده‌ی دورسلی
عکس رنگی این مطلب متعلق به وب سایت جادوگران می باشد.

نظر شما چیست؟

دیدگاه‌ها

49 پاسخ به “نقل قول روزانه دمنتور تا یادگاران مرگ: ۶۰ روز مانده”

  1. آوداکداورا نیم‌رخ

    منم با daren موافقم.
    ولی به نظرم هری در حقشون کم لطفی کرد.
    خب دیگه اونا این همه بدی در حق هری کردن.
    هری هم باید لطفشونو جبران می کرد.(آخه بیچاره وقتش کم بود)
    ولی من اگه جاش بودم می رفتم مشت و مال می دادم.

  2. Sajed Snape نیم‌رخ

    ورنون کلا آدم خنگی بود و همش چرت و پرت میگفت.

  3. Ariana نیم‌رخ
    Ariana

    درود.
    خب به نظر من هر کی می دونه که در این جور مواقع اعتماد به آشنا بهتر از اعتماد به غریبه ست اما از دورسلی ها انتظار ندارم این مطلبو بگیرن.با حرف tmahin هم موافقم.اونا اصلا نمی دونن هری چی کشیده.اگه من بودم می زدم فکشونو خرد میکردم!!!!

  4. tmahin نیم‌رخ
    tmahin

    نظرم؟
    نظری ندارم ولی اگه جای هری بودم
    یه دوربین به یقه م اویزون میکردم (در طول رو در رویی با ولد مورت) بعذ به اونا(دوروسلی ها)نشون می دادم کف کنن یا می زدم تو دهنشون
    من شخصا راه دوم رو انتخاب می کنم

  5. zeynab_potter نیم‌رخ
    zeynab_potter

    سلام داش حسین کاش میدونستم باید درموردچی نظربدم راستی تولدهرمیون عزیزهم مبارک

  6. tik_tak_stop نیم‌رخ
    tik_tak_stop

    پس سوالش کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    حسین جان سر کاری بود؟

  7. lordsnape نیم‌رخ
    lordsnape

    راستش تو اون لحظه دلم واسه دورسلی ها می سوخت.
    فکرشو بکنین.به خاطر چیزی که تمام عمرتون سعی کردین انکارش کنین و بگین وجود نداره مجبورشین تمام زندگی تون رو بی خیال بشین و برین.خیلی سخته

  8. ميترا نیم‌رخ
    ميترا

    عزیززززم
    این فصل بعضی جاهاش خنده دار بود
    اونجاایی که ورنون میگفت مارو میفرستی چون میخوای خونه رو بکشی بالا چون اینجا خونه ها گرونه!

  9. AMiN 2 نیم‌رخ
    AMiN 2

    سلام .
    منم این فصلو دوست داشتم.ورنون حق اشت که این انتظارو داشته باشه.ولی تو اون برهه از زمان شرایط فرق میکرد دیگه!

  10. Dobby نیم‌رخ
    Dobby

    هیچ وقت اونطوری که انتظار میرفت از خانواده دورسلی متنفر نبودم! قسمتهایی که مربوط به اونها بود را با عذاب میخوندم ولی حسی که بهشون داشتم بیشتر ترحم بود تا نفرت!!

  11. AVATAR نیم‌رخ
    AVATAR

    سلام .من با اینکه دادلی و ورنون یه خرده هری رو اذیت میکردند اما ازشون بدم نمیومد.مخصوصآ تیکه خداحافظی دادلی با هری یه خرده دلم گرفت.البته نمی دونم که نظرم با سوال می خورد یا نه.

  12. hesam_gh نیم‌رخ
    hesam_gh

    سلام داش حسین
    خوبی داداش؟
    داداش فکر کنم یادتون رفت سوال کنید!!!!!!

  13. sami potter نیم‌رخ
    sami potter

    سلام
    خوب نظر من اینه که اگه سوال بپرسین آدم میدونه که در مورد چی نظر بده.
    ali-potter خوب شد گفتیاا،داشت یادم میرفت:
    تولد هرمیون مبارک.

  14. ZizO نیم‌رخ
    ZizO

    هه…سوال کو؟
    ورنون رو دلم می خواست اون موقع بزنم خون بالا بیاره!

  15. 7774040 نیم‌رخ
    7774040

    دورود پروردگار بزرگ بر شما.
    خانواده ی دورسلی را باید آنقدر در آتش سوزاند تا تصعید شوند.
    البته خاله پتونیا را باید به خاطره کمکش مبنی بر دادن ادرس به خانه ی هری به او جزغاله کرد اما آن پدر و پسر باید تصعید شوند.
    باشد که ستارگان حافظ شما باشند.
    زنده باد هری پاتر.
    مرگ بر دورسلی ها.

  16. half_bl00d princess نیم‌رخ
    half_bl00d princess

    درود

    خب نظر من اینه که آدم نباید امید بی خودی به دولت ببنده! چه تو دنیایی که عاشقشه، چه دنیایی که ازش متنفره! هیچ وقت نمی دونیم تو دولت چی می گذره و از سیاست دولت مردا بی خبریم. پس بهتره امید واهی نسبت بهش نداشته باشیم و خودمون به فکر خودمون باشیم.

    بدرود

  17. اسمشو نبر نیم‌رخ
    اسمشو نبر

    نظر من اینه که…
    که…
    راستی در مورد چی باید نظر بدم؟

  18. tara نیم‌رخ
    tara

    خب سوالتون را بپرسین اینطوری نظرخاصی ندارم!

  19. altair نیم‌رخ
    altair

    دورسلی ها چون توی دنیای جادوگری نبودن فکر میکردن حکومت هر کاری میتونه بکنه اما وقتی پای یه کسی مثل ولدمورت در میون باشه دیگه حکومت قابل اعتماد نیست

  20. Ali potter نیم‌رخ
    Ali potter

    راستی تولد هرمیون هم مبارک

  21. Ali potter نیم‌رخ
    Ali potter

    نظر خاصی ندارم…فقط ورنون هم باید وضعیتو درک میکرد…آخه با کدوم نیرویی میخواستن جلوی ولدمورتو بگیرن؟…

  22. ayda نیم‌رخ
    ayda

    با هری موافقم : آدم هیچ وقت نباید از مسعولین حکومتی انتظاری داشته باشه…

  23. cougar.km نیم‌رخ
    cougar.km

    به قسمت خیلی خوبی اشاره کردی و از اون بهتر این بود که یه سوال کلی پرسیدی !
    به نظرم اینجا رولینگ خیلی ماهرانه دولت و مردمی که انتظار دارن ازش حمایت بشنو نقد میکنه !
    مردمی که ساده دلانه انتظار دارن از طرف دولت و حکومت محافظت بشن و افسارشونو دست دولت دادن! ( و وقتی دورسلی ها از طرف دنیای دیگه ای مورد تهدید قرار میگیرن از حکومته دنیایی که براشون ناشناختس و هیچ ربطی هم بهش ندارن انتظاره حمایت و محافظت دارن)
    گاهی بهتره دولتو بذاریم کنار و خودمون آستینامونو بالا بزنیم !
    این درسی بود که از اینجای کتاب گرفتم !

  24. مهدی پاتر نیم‌رخ
    مهدی پاتر

    نظری نیست ولی ورنون خیلی باحاله.

  25. لرد فري فيگو نیم‌رخ

    نظر خاصی نیست. فقط هری باید بیشتر حال ورنونو میگرفت مثلا مرگخوارا رو اشتباهی به جای مامورین وزارت خونه معرفی میکرد!!!

  26. tom_felton نیم‌رخ

    ببخشید در مورد چی نظرمون چیه؟؟؟
    دورسلی ها حق دارن اما کمی هم احمق اند.آخه دولت باید این کارو بکنه ولی با وجود ولدمورت وقت زیادی برای این کارو ندارند.
    aragonخیلی باحالی!!!!

  27. hesam_gh نیم‌رخ
    hesam_gh

    من با نظر fresh speech کاملا موافقم
    دامبلدور هم گفت خیلی از خانواده های جادوگری حاضر بودن هری رو مثل فرزندشون بزرگ کنند ولی دامبلدور هری رو فرستاد پیش خاله ایناش!
    من مطمئنم اگه هری رو جادوگرا بزرگ میکردن لوس و ننر میشد

  28. rimos نیم‌رخ
    rimos

    لحظات بدی بود هری داشت کاملا تنها میشدداشت وارد جنگ میشد درسته که دورسلی ها احمق بودن ولی بازم هری در ته قلبش یه کم اونا رو دوست داشت

  29. chosen 1 نیم‌رخ
    chosen 1

    دورسلی ها حق داشتند چون اونا از بیشتر اتفاقاتی که توی جامعه ی جادوگری می افتاد بی خبر بودن و نمیدوستن حقیقت چیه
    به هر حال اونا به همون احمقی بودن که قیافشون نشون میده دیگه

  30. fresh speech نیم‌رخ
    fresh speech

    سلام
    نمی دونم چرا من از دارسلی ها خوشم میاد.
    به نظرم اگه دامبلدور هری رو جایی غیر از خونه ی دارسلی ها می برد ما این هری ای که الان می بینیم رو نداشتیم.
    همین بی توجهی ها،تو ذوق زدن ها، فرق گذاشتن ها … باعث شد هری رو پای خودش وایسه و قدرت تحمل سختی ها رو داشته باشه.
    وهمچنین قدر دوستاشو بدونه!

  31. کوروش کبیر نیم‌رخ

    به نظر من عمو ورنون شبیه کاراکتر های مظلومی هست که در یک جریان ناخواسته و باورنکردنی که با ذهن مدرنش جور درنمی آید گیر افتاده و در این وسط فقط می خواهد که خودش و خانواده اش در امان باشد و به ولدمورت و هری و این چیزا اهمیت نمی دهد

  32. jasmin نیم‌رخ
    jasmin

    دورسلی ها خیلی خنگ بازی در میارن.این همه مدت هنوز نفهمیدن قضیه چی به چیه؟

  33. romina.harry نیم‌رخ
    romina.harry

    من با bita potter موافقم اونا هیچ چیز از دنیای جادوگری نمیدونستند و بایدم این حرفو میزدن البته ورنون دورسلی هم یک ذره حق داشت.
    پ.ن:تورو خدا سوال های بهتر بذارین.

  34. snitch_seeker نیم‌رخ

    تو این قسمتای کتاب دقیقا همون احساس هری رو داشتم(البته همیشه همینطوریه!)…که چقد نفهمن اینا…که بعد از این همه سال هنوزم این چیزا رو درک نمیکردن………
    هه هه…
    جواب باحالی بودAragorn

  35. naghmeh_pooooter نیم‌رخ
    naghmeh_pooooter

    اخه بی چاره هری خودشو کشت که به اینا بفهمونه که جونشون در خطره….اما مگه اینا میفهمیدن؟؟؟؟به جاش خنگ بازی در میاوردن…..

  36. Aragorn نیم‌رخ
    Aragorn

    1…………..
    2…………..

    نظر شما در مورد جوابم چیه؟

  37. shahinpotter نیم‌رخ
    shahinpotter

    این فصل قشنگ بود ولی من فصل هفت پاترو خیلیدوس دارم

  38. daren نیم‌رخ

    این صحنه (از نظر من) جای بحث زیادی نداره.جز اینکه نشون بده دورسلی ها چقدر ادم های ترسو و بزدلی هستن.

    پ.ن:من اونجاشو دوست دارم که پتونیا میخواست یه چیزی به هری بگه(شاید براش ارزوی موفقیت کنه) و یه لحظه متوقف شد ولی نگفت و رفت.

  39. bita potter نیم‌رخ

    من فکر می کنم چون ورنون دورسلی از دنیای جادویی انچنان خبری نداشت پس دنیای جادوگری و مشنگی و قوانین ان را تا حدودی مثل هم می دونست. پس طبیعی بود که این حرفو بزنه.

  40. hasti نیم‌رخ
    hasti

    خب اینجا تنها جایی بود که با ورنون دورسلی موافق بودم.

  41. mili_legolas نیم‌رخ
    mili_legolas

    سلام:
    راستش حق با ورنون درسلی بود معمولا حکومت در هر کشور و جامعه ای موظف به حمایت از این گنه افراده ولی خوب اون از نفوذ و فدرت ولدمورت آگاهی نداشت و اتفاقاتی که در جامعه جادوگران می افتاد برایش قابل درک نبود هر چند که هری و کینگزلی و اقای ویزلی براش توضیح داده بودند اما خوب نمی تونست درک کنه کلا خانوادخ درسلی از اون دسته آدمایی بودن که خیلی خیلی دیر به اطرافیان اعتماد میکردن

  42. HPOTP نیم‌رخ
    HPOTP

    چی بگم والا کاملا با HermioneGrainger موافقم

  43. 3orus نیم‌رخ
    3orus

    من این بخشو دوستاشتم چون مثه یه آرامشه قبل از طوفان بود

  44. bellatrixlestrange نیم‌رخ
    bellatrixlestrange

    من انتظار داشتم تو اون لحظه که خاله پتونیا با هری تنها شد یه اتفاقی بیفته اما خیلی خیلی بیشتر از اینا نادون بود……….

  45. layla نیم‌رخ
    layla

    خب…منم اون فصلو دوست داشتم.
    ولی اصلا از خانواده ی دورسلی خوشم نمیاد گرچه کمی آدم شدن! ولی به نظرم زیادی به هری بی اعتمادن…

  46. Hidden parazit نیم‌رخ
    Hidden parazit

    خوشم میاد از ورنون

  47. Sara نیم‌رخ

    در مورد چی؟
    خب ورنون یه جورایی حق داشت ولی دیگه واقعا خنده دار بود…
    کلا من از اون بخش یه جورایی خوشم میاد…جالبه!

  48. HermioneGrainger نیم‌رخ
    HermioneGrainger

    من فکر می کنم تا یه جاهایی,اینجا حق با ورنون دورسلی بود. چون قاعده اینه که تو یه کشور مسئولان تو وضعیت خطرناک از مردم محافظت کنن!!!!

  49. Majedsd نیم‌رخ
    Majedsd

    هان؟در مورده چی نظرمون چیه؟:-O