همانطور که مطلع هستید جی.کی.رولینگ نویسنده موفق بریتانیایی هفته گذشته اولین کتاب بزرگسالان خود با عنوان “خلاء ناگهانی” را در بازار کتاب چند کشور مطرح رسما منتشر کرد. یکی از کشورهایی که همزمان با بریتانیا و آلمان این کتاب را به بازار ادبیات خود روانه کرد آلمان بود. به دلیل فروش عالیه این کتاب در بازار کتاب آلمان خانم رولینگ گفتگویی را با انتشارات آلمانی خود “SPIEGEL” انجام داده اند. خانم رولینگ در این گفتگو اذعان کرده اند که فعلا از نوشتن درباره دنیای جادو خسته هستند و دوست دارند داستان های بیشتری را بنویسند.
اما در همین گفتگو ایشان از خوشحال شدنشان درباره مرگ یکی از شخصیت های هری پاتر هم صحبت کرده اند که به شرح زیر است:
SPIEGEL: تا به حال از کشتن شخصیتی خوشحال شده اید؟
رولینگ: نه، هرگز. هرچند که کاملا درست نیست. فقط یک استثنا وجود دارد. تنها شخصیتی که مرگش خوشحالم کرد مرگ بلاتریکس لسترنج در آخرین قسمت هری پاتر بود. به هر حال کشتنش برام خوشحال کننده بود.
متن کامل مصاحبه فوق را می توانید از اینجا در وب سایت انتشارات SPIEGEL مطالعه کنید.
دیدگاهها
75 پاسخ به “رولینگ: از کشتن بلاتریکس خوشحال شدم”
من بلا رو با وجود تمام کارایی که کرد دوست داشتم و از مردنش خوشحال نشدم!!!
بعضی از شخصیتا در عین پلیدی دوست داشتنی هم هستن…
ممنووووووووووووون بابت خبر
وااااااااااااااااااااااااای من از بلاتریکس و امبریج متنفر بودم!
زیاد از مردن بلاتریکس خوش حال نشدم چون خودم می خواستم بکشمش!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ;)
ممنون از خبر
آخه کیه که از مرگ بلاتریکس خوشحال نشه؟؟؟؟؟من که دلم خنک شد
منم با نظر خانم رولینگ بد جور موافقم!!
خیلی دوست داشتم نویل…. لسترانج رو بکشه….
اما حیف که نشد…..
به نظرم باید خوب شکنجه ش میدادن…. تا به سزای اعمالش برسه….
اما خوبه …. واسه همیشه از بین رفت.
خیلی ممنون….
آره منم خیلییییییییییییی حال کردم!
ولی به نظر من بهتر بود خود هری بکشتش نه مالی.
منم از همه بیشتر برای مرگ بلا خوشحال شدم
باهاش موافقم…
منم از کشته شدن اون عفریته خوشحل شدم…
مخصوصا این که مالی کشتش…
اون جیغ و داد وحشتناکی که بعد از کشتن سیریوس می کرد هنوز هم از ذهنم پاک نشده. واقعا” رو اعصابم بود البته این از بازی خیلی خوب بازیگرش هم هست.
ولی یادم نمیاد موقع خوندن کتاب از مردنش چه احساسی بهم دست داد. آخه تو کتاب اخر اونقدر شخصیتهای مهم پشت سر هم مردند که من فقط تند تند می خوندم و نفسم بالا نمیومد.
یادش به خیر
من هم از مرگش خوشحال شدم.
پ.ن:دوست عزیز مالی ویزلی هم خیلی شخصیت دوست داشنیی بود.
ولی من از مرگش ناراحت شدم…
خدایی لیاقت بلاتریکس نبود که بمیره اون هم توسط ماری ویزلی!!!
حداقل یه ادم درست حسابی میکشتش دلم نمی سوخت
هه هه چه خوب خوشحال شدم
(ژانر عقده ای)
+ (فیلم جدید اما در بی بی سی، مزایای سر به زیر بودن، عشقولیانه اما نه دارای صحنه های غیراخلاقی مانند هری پاتر و محفل ققنوس :-“)
منم از مردنش خیلی خوش حال شدم از وقتی که سیریوس رو کشت ازش خیلی بدم می اومد
اون نه،هرگز اولش منو بدون آوادا کشته!
آخه ملکه جون،شما که اینقد از کشتن بلا ذوق میکنی از اول خلقش نمیکردی!چه کاریه آخه؟:دی
من ولی از مرگ بلا ناراحت شدم
ممنون
من هم خوش حال شدم مگه میشه کسی از مرگ بلای عزیز؟؟؟؟ خوش حال نشده باشه البته دوست عزیزمون که بهش اره نمیکنم و میدونین کیه اصلا خوش حال نشد.
یعنی موقعی که لحظه مرگ بلا رو میخوندم اینقدر ذوق زده بودم با این که از مرگ هایی که اتفاق افتاده بود خیلی ناراحت بودم ولی بعد این که مالی بلا رو کشت خیلی خوش حال شدم.
همش روی مخ مالی بود همش میگفت میفرستمت پیش فردی.
من از اول ازش خوشم نمیومد ولی بعد از اوعمل شرارت بار یعنی کشتن سیریوس عزیز ازش متنفر شدم. ولی دیوونه بازی هاش رو دوست داشتم. کلا شخصیت منفور ولی باحالی داشت. کلا قاطی داشت. همش درد عشق بود خود بدبخت که تقسیری نداشت.:)))
من دوست داشتم مرحوم عزیز از دست رفته ریموس جوون میکشتش و انتقام سیریوس عزیز رو میگرفت ولی نشد حییییییف اونم که از دست رفت.
الان یاد مرگ ها افتادم افسردگی گرفتم.
و در اخر از شما برای خبر رسانی کمال تشکر را دارم.
راستش من یه کوچولو بلا رو دوست داشتم.تازه روز تولد بازیگرش هم همون روز تولد منه!اصلا نمیدونم چرا تازگیا از شخصیت های بد بیشتر خوشم میاد.حالا تو هرچی میخواد باشه.البته به جز فیلم و کتاب هری.
ولی از مرگش خوشحال شدم.چون خانم ویزلی رو برای مردن فرد خیلی دست مینداخت.
بله بله. ما هم خوشحال شدیم. بلا زن سنگ دلی بود. موندم چطوری عاشق شده بود با این دل نازکش! ( منظورم عاشق ولدمورته )
درسته بلا باید میمرد وگر نه داستان باید ادامه پیدا میکرد.ولی من از مرگش ناراحت شدم.حتی بغض کردم.حقیقت خیلی تلخه.بلا همیشه خیلی شر بود و مایه ی وحشت بود.سر وصداش همیشه زیاد بود.ولدمورت هم شر بود ولی خیلی بی بخار بود.این منو اذیت میکرد.همیشه وقتی که یکی رو میکشت جیغ و داد نمیکرد ولی بلا این جوری بود.مثل موقعی که سیروس روکشت یا دامبلدور.البته میدونم بلا دامبلدور رو نکشت ولی عکس العملش متفاوت بود.بهتره این طور بگم با رفتارش مارو به این وا می داشت که اون فنا ناپذیره.کشته شدنش هم توسط مالی یه خورده همچی غیر قابل هضم بود.اخه بلا…..با اون شخصیت شرورش نمیتونست جلوی یه زن خونه دار کم بیاره.البته الان دیگه موقع گفتن این حرفا نیست….
.
.
.
روحش شاد و یادش گرامی باد….
راستی یه مشکلی پیش اومده
من نمینونم به کسی نظر بدم
نه من ناراحت شدم
با این که سیریوسو کشته بود اما خیلی باحال بود
خدایا!الان اگه بلای مملکت خودمون بیاد هممون رو به فنا می ده!:)))
اما من الان ک فکرمیکنم میبینم خیلی دوس داشتم بدست هرمیون کشته میشد فکرشو بکن چی میشد مخصوصا اینکه از صحنه ی شکنجش توسط بلاتریکس دلم میخاست تو دوئل با ینفر مث بلا ازش انتقام بگیره.اما حیف
بلاتریکس باید می مرد چون هر احتمال دیگه ای اتفاق می افتاد به کتاب لطمه می زد.مثلا فکر کنید که بلاتریکس از کار های بدش پشیمون میشد و نمی مرد!چقدر مسخره می شد!یا مثلا می افتاد زندان.این هم نسبتا خوبه ولی باز هم قوی به نظر نمی رسه.اگه فرار می کرد خیلی جالب می شد.ولی اونطوری کتاب به صورت کامل تموم نمی شد و همه انتظار داشتند رولینگ بعد از فرار بلا کتاب دیگه ای از هری پاتر رو ادامه بده.به نظر من مرگ بلا(با وجود اینکه خیلی ازش خوشم می اومد،هرچند اگه یه ذره کمتر دیوانه بود:)کاملا به داستان می خورد ولی شرایط زمانیش،یا شیوه ی کشته شدنش،جز ضعف های کتاب آخر بود.انگار رولینگ می خواست همه رو تو سایه ی مرگ ولدمورت غرق کنه.توی اون نبرد آخر خیلی ها الکی مردند که مرگخوارها تموم شوند و رولینگ مستقیم به ولدمورت بپردازه.به نظرم اگه اسنیپ قبل از کشته شدنش بلاتریکس رو تویه دوئل می کشت خیلی بهتر بود.آخه بلاتریکس جز تنها کسایی بود که به هیچ وجه به اسنیپ اطمینان نداشت.
بلا باید می مرد ولی نه به دست مالی ویزلی
شرمنده یه مدت نبودم)؛ همش تقصیراین مدرسه ی بوووووووووووووووقه.این قدر کار میدن که وقت خالی واسه آدم نمیمونه….بگذریم……من بیشتر دوست داشتم که بلا در اثر طلسم شکنجه هری دیوونه بشه همون کاری که با فرانک و آلیس کرد@:ولی من که کارگردان نیستم(((((:همون بهتر چون أگه بودم به جای هری پاتر
فیلم ارّه میدیدین((((:
سلام به دلیل حجم زیاد درس هام وقت نمیکنم بیام تو سایت.به هر حال منم خوشحال شدم از مرگ بلا.ولی صحنه مرگ ولدی خیلی غم انگیز بود.
اتفاقا به نظر من یکی از شادی بخش ترین قسمت ها بود
از کشته شدن بلاتریکس ک همه خوشحال شدن ..یکیو بگو که خوشحالی داشته باشه
نه من خوشحال نشدم
ااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااه…آخه چرااینو گذاشتیدتوسایت من هنوزنخونده بودم.خیلی نامردید.ولی بازم مرسی ازخبر
من اصن نمیدونم این یارو کى هست؟کتابو فیلماشو تا چارش خوندمو دیدم
هع!ایول!ضد حال تاپی بود!
توقسمت آخر بعد کشته شدن بلاتریکس نزدیک بود از وشحالی جیغ بکشم فک کنم تمام طرفدلرای هری پاتر همینطور بودن بعد از کشتن سیریوس…ولی خودمونیما بازیگرش خیلی خوشگله!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ای بابا!درسته شخصیت منفی بود ولی من دوسش داشتم.اخه خیلی شر بود.باحال بود
آفــرین به ملکهـــ !
منـــم خوشحــال شـــــــدم ! ولی یه ذرهـــ جالـب بود مامانــ جینی یه زن خانه
دار بود ! چه جوری بلاتریکـس رو کشـــت ؟!!! یه ذره عجیبهـــ . ولی به هر حـال
کلا صحنهــ ی خوبی بود … . بلاتریکس برای ولدی خیلی خودشو لوس می کـرد .
اتفاقا به نطر من همه چیز کتاب به جا بود…نویل باسیلیسک رو کشت و اگه بلاتریکس رو هم می کشت دیگه خیلی غیر واقعی می شد و یه جورایی نقش هری رو کمرنگ می کرد…مالی هم الکی عضو محفل ققنوس نبوده چه تو جوونی هاش که عکسشو دیدیم چه حالا که بچه داره و بچه هاش دارن می جنگن و یکیشون کشته شده…پس انگیزه خوب جنگیدن رو داره…رولینگ تجربه کتاب نوشتن رو داره و ما فقط خواننده هاشیم قطعا اون خیلی بیشتر از ما به نکات کلیدی توجه داره اما ما فقط به چیزهایی که دوست داریم اتفاق بیافته اما نمی افته توجه داریم و اونا رو عیب داستان میبینیم در صورتی که در واقع عیب نیست…
نویل باسیلیسک رو نکشت ، نجینی رو کشت
ولی اینکه مالی ویزلی بلاتریکس رو بکشه مثل اینه که یه فوتبالیست یه بوکسر رو بزنه
شاید اون اون فوتبالیستم تو کار خودش مهارت داشته باشه (مثل مالی ویزلی که تو کارهای خونه مهارت داشت) ولی مهارتش به درد مبارزه نمیخوره
یعنی به نظر من مالی ویزلی جرات اجرای طلسم مرگ رو نداشته چه برسه به این که یه ساحره ی توانا مثل بلاتریکس رو بکشه
مهیار تو بخش اول باهات موافقم اما اینکه مالی توانایی اینرو نداشته باشه ک بعد کشته شدن پسرش و همچنین بعد حمله ب تنها دخترش کسی رو بکشه کمی غیر منطقیه؟(عجوزه دختر من؟!!!)مسلما جو با گفتن این جمله قصد داشت نشون بده ک دیگه خون جلوی چشای مالی رو گرفته.
سلام
ببخشید فکر کنم باید می نویشتین بریتانیا و آمریکا نه بریتانیا و آلمان.
به هر حال ممون از خبر
دیشب خواب دیدم دارم این کتابشو میخونم انقدر بى ادبى بود
خیلیا
انقدر بد بود تو خواب رفتم کتابو انداختم دور
راستش در واقع بلاتریکس شخصیّت نفرت انگیزی بود وحتّی نفرت من ازش از ولدمورت هم بیشتر بود. خیلی بهتر که مرد.
منم خیلی خوشحال شدم که بلاتریکس مُرد…فکر کنم ساعت سه شب بود به این تیکه رسیدم
چه جالب میزنه یکی رو میکشه میگه خوشحال شدم .
رولینگه دیگه چش میشه کرد
ممنون از بابت خبر
آخییییییی….. چه شخصیت جذابی دارند خانم رولینگ!
طفلی بلا جون! به خاطر نفرت انگیز بودن این شخصیت ما کلی …. بهش گفتیم و ناراحتیامونو سرش خالی می کردیم….. تازه کتابو هیجان انگیزم کرده بود…
این همه کار کرده بود بنده خدا… !
چه باحاله آدم خودش یه شخصیتی رو بیآفرینه بعدم بزنه بکشدش و کلی هم ذوق کنه و خوشحال شه….!
مخالفتتتتتتتتتت خودما با همه و رولینگ اعلام میکنم با اینک همه دمنتوریا را با رولینگ دوس دارم…………باو بانو بلاتریکس بهترین بود……من میخوندم رمانا تا فقط به لرد ولدمورت یا بانو بلاتریکس برسمممممم…….خیلی باهال و توپپپپپپپ بودن………
منم خیلی خوشحال شدم ، یکی از بهترین قسمت ها بود
وااای واقعا منم خیلی خوشحال شدم …وقتی سیریوس رو کشت ازش خیلی خیلی زیاد متنفر شدم…وقتی مرد هم یه حس بسیار خوب بهم دست داد :D
سلام دوستان عزیزم منم بامهیارموافقم. خیلی ضایع بودتیکه تیکه شدنش کاش زجرمیکشیدن هم بلا هم ولدممورت
تازه….خیلی موافقم با مهیار که مالی مال این حرفا نبود….اونم اونجوری تیکه تیکه شدنش…اینجاش مسخره بود
ممنون از خبر !
من هم از مرگ بلاتریکس خوشحال شدم. ازش متنفر بودم. خوب کردی کشتیش،از کتاب 5 به بعد مدام فکر میکردم پس کی میخوای بکشیش….
واااااا….چه نامرد…من عاشق بلاتریکس بودم
منم خیلی خوشحال شدم
بدون شک همه انتظار داشنتد که بلاتریکس کشته بشه و از کشته شدنش همه خوش حال شدیم ولی اینکه به دست مالی ویزلی کشته شد شخصا برای خودم غیر منتظره بود و با توجه به اتفاقاتی که افتاده بود و چیزهایی که میدونستم انتظار داشتم که نویل یا حداقل هری بکشنش
ممنون از خبر
به نظرم بلاتریکس باید به دسته نویل کشته میشد شابد اگه اینجوری بود بهتر بود.
ممنون از خبر
من که خیلی از کشته شدن بلاتریکس توسط مالی ویزلی تعجب کردم
راستش ، خودمونی بگم مالی ویزلی مال این حرفا نبود :)
حالا شاید از کشته شدن فرد ناراحت شد و … ولی اصلا با توجه به اطلاعاتی که رولینگ از بلاتریکس داده بود (همزمان با 4-5مرگ خوار تو قصر مالفوی مبارزه کرد و …) به نظر من این قسمت کتاب یه نقص اساسی به شمار میاد ، مثل همون که شنل نارمریی جادویی بود هیچکس زیر شنلو نمیدید ولی آلستور مودی تو کتاب چهار دید هری زیر شنل پنهان شده
اینم میتونیم جزو سوتی های کتاب های خانم رولینگ به شمار بیاریم هرچند هیچ چیز از ارزش ایشون برای ما کم نمیکنه !
من از مرگ ولدمورت بیشنر خوشحال شدم تا بلاتریکس
مرگش اتفاق خوبی بود ولی من دوست داشتم هری بکشتش!!!ولی در کل شخصیت جالب ونفرت انگیزی بود!!!!!!!!!!!!!
بلاتریکس آخرش خیلی با حال پر پر شد!!! نصف رنج هایی که هری برای از دست دادن بهترین دوستاش کشید تقصیر بلاتریکس بود. انتظار داشتین آخرش زنده بمونه؟!!حقش بود
مخصوصا بخش شکنجه دادن من!!
من فقط موقع کشتنش خیلی جا خوردم!باورم نمیشد!اونم توسط خانوم ویزلی.و در دفاع از جیینی بود اگه اشتبه نکنم!اه اه!خو میذاشتی میمرد دیگه!نمرد رفت زن هری شد!ایشه!….حالا منحرف نشیم!داشتم میگفتم!خیلی تکان دهنده بود برام.ولی عالی بود.خیلی دلم برای سیریوس میسوخت ک چ ناباورانه به دست این عفریته کشته شد.منم با جوآن موافقم
راستی خبرو کسی فرستاده بود؟؟اگه آره دستش درد نکنه,ممنون
خب با وجود کشتن سیریوس بلک و دابی و همچنین کشتن فرانک و آلیس لانگ باتم….. حقش بود که بمیره….. من خودم خیلی خوشحال شدم… که شرش کم شد.
ببین فرانک و الیس لانک بتم رو نکشته ها…اون قدر شکنجه داده که دیوونشون کرده.ولی راست می گی خوب شد که مرد!
جالبه من هم از کشته شدن بلا خوش حال شدم
ممنون
چرا آخه ؟؟؟ شما دختر به این نجیبی دیدین تا حالا ؟؟؟!!! من که ندیدم!!
از چوبدستیش همه جور تلسمی میباره !!! از جمله تلسم های نا بخشودنی بخشودنی و غیره !!! خبر باحالی بود …
مرگش باعث خوشحالی منم شد ولی دوست داشتم منفجر میشد اینطوری باحالتر میشد
کیه که خوشحال نشده باشه
فقط من نفهمیدم چه جوری مرد (پرپر شد) ولی مهم نیست مهم اینه که مرد بالاخره
ایول مالی ویزلی با این حرکت به جا و عالی
ممنون آقا میلاد
آخـِــی … واسه مرگ “ولدی جون” خوشحال نشدن ولی برای “بلا” شدن …
این فقط می تونه بیش از حد دوست داشتنی بودن بلاتریکس جان رو برسونه … :)
سلام !!
چی کارا می کنین ؟!!
امیدوارم خوب و خوش و دمنتوری باشین …
دیگه احوال پرسی کافیه دیدگاهم داره زیادی بی ربط میشه !!
——–
پ.ن : آخه همسایه محترم ، صدای تلویزیون رو کمتر کن … انگار دارم درس میخونم ها !! من که گزارش بی بی 30 درباره ی فیلم جدید اما رو کامل شنیدم (!!) … دِ کم کن صدای اون لامصب رو !!! [به این میگن انتقال پیام از طریق یک داستانِ ساختگی !!]
میلاد جان این یکی رو نمیذارین ؟! این رو هم مثل گزارش کتاب جدید خانم رولینگ دیروز داشت پخش می کرد … البته من اون رو ندیدم ولی این رو شنیدم … :)
+++
خدا رو شکر هم کتاب “خلاء ناگهانی” بزرگسالانه است وهم فیلم “مزایا…” عشقولیانه (!!) هستش ، من هم که هنوز 18 سالم نشده ، پس با خیال راحت بی خیال هر دو میشم تا تابستان آینده !! ؛)
با تشکر فراوان از آقا امید و میلاد جان ، که بدون حضور من هم سایت رو به روز نگه میدارن !!! [طبق معمول، جدی نگیرید! ] خداحافظ تا… چند وقت دیگه :|
به نظر من بلاتریکس واقعا شخصیت باحالی داشت ولی من دوست داشتم تیکه تیکه ای چیزی بشه.
منم خیلى خوشحال شدم
مخصوصا وقتى که دابى رو کشت از بلاتریکس متنفر شدم۰
ببخشید یعنی چی بریتانیا و آلمان این کتاب را به بازار ادبیات خود روانه کرد آلمان بود؟؟؟ فکر کنم اشتباه نوشتین!
ما هم خوشحال شدیم!!!
خب من یه جورایی هم خوشحال شدم هم ناراحت! بلاتریکس یه شخصیت نفرت انگیز بود که سیریوسو کشت
ولی جنون با حالی داشت من 0000000000000000000000000001/0 ازش خوشم میومد
جالبه!
فکر کنم همه از مرگ بلا خوشحال شدن
ممنون از خبر
(اولیم؟)