از امید در 10 اسفند 1391، ساعت: 0:01 ق.ظ، دسته: اخبار سایت
نامه های اعضای دمنتور از خاطره و علاقه آنها به وب سایت دمنتور را در زیر می خوانید. این مطلب به مناسبت هشتمین سالگرد تولد مجموعه دمنتور تهیه شده است. هر یک از افراد زیر، از کاربران این سایت هستند. (ایده از یکی از کاربران سایت)
الینا: (عکس خبر مربوط به این کاربر عزیز است.)
نقل از یادداشت های موبایل:
۲۲ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۰۰:
در کل تابستون مفیدیه. وقت های آزادم به تماشای فیلم و گشت تو دمنتور میگذره. خیلی دمنتور رو دوست دارم! بهترین سایت دنیاست!
و درضمن فکر کنم دارم خل میشم! نمیدونم چرا همینکه سرآیند دمنتور به هزار بدبختی پدیدار میشه اون دیالوگ: «به خونه خوش اومدی»تو سرم صدا میده!اصلا اوضاع عجیبی شده….۳۱ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۲۲:۱۵:
میرسیم به دمنتور که فکر نکنم هیچوقت از یادم بره با چه شوقی عضوش شدم و چقد میخواستم با همه ی اعضاش که خیلی دوستشون دارم آشنا بشم. الانم اون دوست طلبی هست ولی گذاشتم واسه وقتی که ADSL دار شدم. آخه با این سرعت که نمیشه!۱۷آبان ۱۳۹۱، ساعت۲۲:۴۳:
به این فکر میکنم که چند سال دیگه دمنتور و الیناپاتر وجود خواهند داشت؟ و دوستام که فعلا همه ی فکر و ذکرم هستند تا کی همینطوری دوست میمونن؟ وقتی پیرتر شدم هم دمنتور همچنان پابرجاست و همچنان هری پاتر جاودانه؟
یادمه ۲۹ اسفند سال ۸۶ یا ۸۵ (نمیدونم حساب از دستم در رفته) روز تولدم، پدرم یه مودم گرفته بود برام! احیانا همون موقع ها اندر کف بازی جام آتش بودم و نمیتونستم مراحلش رو عبور کنم. خلاصه جستجو کردم “بازی هری پاتر و جام آتش” و اون شب فهمیدم که نه… هری پاتر در ایران یه سایت داره!
به شدت خوشحال شدم. یادمه اون شب تا صبح تمام سایت دمنتور رو گشت و گذار کردم. اون شب انقدی خوشحال بودم که داشتم دیوونه میشدم!
معمولا کامنت نمیگذاشتم مگر به ندرت. یعنی روم میشد! البته الان دیگه روم میشه.
من حتی اونموقع ها از نظر و کامنت به صورت اینترنتی میترسیدم! شاید چون پدرم گفته بود توی اینترنت پیرمردها و پیرزن ها گول ات میزنن! و باهات دوست میشن و بعدش می کشنت!
من در اینجا با بهترین دوستم عارف محمدی BOILING BOY و بهترین روانشناس دنیا dxyr آشنا شدم و این رو مدیون امید هستم.
حدود سال ۸۵ بود که اولین فیلم هری پاتر رو دیدم. DVD هری پاتر ۱-۴ کادوی معدلم در کلاس سوم ابتدایی بود.
موقع امتحانای نوبت دوم شده بود. هری پاتر رو گذاشتم کنار، بعدشم یادم رفت و دیگه سراغش نرفتم.
سال ۸۹ بود که از زبون یکی از بچه های مدرسه شنیدم که هری پاتر فقط همون ۴ تا نیست بلکه ۷ تاست. همینطور فهمیدم که اون فقط یه فیلم نیست بلکه یه کتابه!
توی گوگل سرچ کردم هری پاتر. و اولین نتیجه، سایت دمنتور بود. واردش شدم. خیلی ازش خوشم اومد.
تا سال ۹۱ فقط اخبار رو می خوندم (و البته سایت های snitchseeker و mugglenet.com هم در کنار دمنتور بهترین ها بودند.)
در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۹۱ بود که روز تولدم هم بود، خواستم برای اولین بار به خودم کادو تولد بدم و اون هم عضویت در دمنتور بود.
هیچ وقت هم پشیمون نیستم.
روزی که سری هری پاتر رو تموم کردم، دنبال سایتی در مورد هری پاتر می گشتم و به طور شانسی وارد این سایت شدم. اون اول، ۲ بار عضو شدم. اما چون بچه بودم، رمز ها یادم می رفت! پس تصمیم گرفتم که بدون عضویت از سایت استفاده کنم و حالا هم با اسم kickbuttowski عضو هستم.
نکته جالب اینه که وقتی به این سایت وارد شدم، واقعا دیگه هری پاتر برای من شده بود جالب ترین و بهترین چیز تو دنیا!
دمنتور؟
اگه دمنتور برای خیلی ها فقط دمنتوره
برای من دوران نوجوانیمه.
دمنتور مثل پاتیل درزداری بود که رو به دنیای
دیگری باز می شد.
دنیایی که به من ثابت که فقط تو نیستی که داری
مخفیانه شب با چراغ قوه زیر پتو هری پاتر می خونی.
یاد اون صبح زود هایی به خیر که قبل از رفتن به مدرسه دمنتور رو چک می کردم که مبادا خبر تازه ای رسیده باشه و من غافل مونده باشم.
هورا…هورا…هورا…
تولد بهترین سایت دنیا و تولد خودم مبارک…
حیف من یادم رفت خاطره بفرستم اما اعضای سایت خاطرات خیلی قشنگی نوشته اند.
مثل همیشه مرسییییییییییییییییییییییییییی از خبر………..
فقط…
دمنتور…دوست دارم…دوست خواهم داشت…تا ابد….برای همیشه…تا زمانی که پسری که زنده ماند، زنده است….
زنده باد دمنتور….بهترین و بزرگترین سایت هری پاتری ایرانی….
برای من نوشتن خاطره ام خیلی سخته اصلا واسه همین این قدر دیر دارم کامنت
میذارم با این حال که این روزا میومدم تو سایت حس خاصیه یه جور بغض غم
وشادی کنار هم امون نوستالزی
منم فک کنم از 85 با دمنتور اشنا شدم تعلق خاطریکه به دمن دارم ب هیچ سایتی دیگه ندارم و حقیقتا احساس خوبی دارم و لحظات خوبی رو با این سایت گذروندم .
از این دوستای عزیزمون هم بابت مطالذب زیباشون متشکرم بخصوص از خانم اینا(متن خیلی روون و باحالی داری)
عالی بود….
واااااااااااااااااااااااااااااااای ای ول بابا همه مثل خودمید کهههههههههه :دی!!
منم روز تولدم عضو دمن شدم واسه انکه به خودم لطفی کرده باشم!!! (خداییش عجب لطفی درحق خودم کردم خدا خیرم بده!!!!!!! :دی )
تولدت مبارک دمنتورررررررررررررررررررررررر
عااااااااااااشقتونم تمام دمنتوریااااااااااااااا
اینجا مثل خونه ی منه…… :)
♥دمنتور دوستت داریم♥
خوب بازم میگم تولدت مبارک ( البته تو این بخش نظری)
سلام به همه!!!!!
نخندین لطفا
همه نحوه ی آشنا شدن با دمنتورو گفتن:
فک کنم فقط من جا موندم:
من (نیم منم نیستما) از سال 86 87 بود با دمنتور(آشنا)شدم!
حوب اون مقع به علت کمبود سنی زیاد کار کردن با اینترنت(کامپیوتر)رو بلد نبودم!
به خاطر همین فقط میومدم سر میزدم میرفتم
تا سال(امسال 89)عضو دمنتور شدم
ک بر اثر جیجی من شناسه و نام کاربریمو گم کردم به ایمیلمم ک سر زدم به علت زیاد بودن ایمیل ها نتونستم پیدا کنم
بعداز اون به علت بیشتر شدن حجم درسها(ای خدا)نمیتونستم ب دمنتور سر بزنم
تا تابستون امسال که عضویت دوباره پیداکردم و الآن ک دارم مینویسم
و الآن شما میخونید!!!!!!
و من بارها و بارها هم فبلمای هری پاترو هم کتلباشو مرور کردم
ب خاطر پسری ک زنده ماند!!!!!
وای چه قدر این بخش خاطرات خاطره انگیزه!!!!!!!!!!!!!!!!!
من میخواستم خاطره م رو بفرستم ولی ایمیل لعنتیم این قدر اذیت کرد که نشد.
عنوان خاطره :
تلاش جان فرسای یک هری پاتریست برای شنیدن رادیو دمنتور
من چند دفعه از اجرای رادیو دمنتور جا مونده بودم و نمیدونم برای برنامه ی چندم بود که مصمم شده بودم هر جوری شده به برنامه گوش بدم
بعد کلی انتظار بالاخره روز اجرای رادیو دمنتور نزدیک میشد که
چشمتون روز بد نبینه یهو توی این چند روز حیاتی مونده به پخش برنامه ما هوس اسباب کشی کردیم و از شانس بد من خونه جدید هنوز تلفن نداشت
دقیقا مثل وقتی بود که طلم شکنجه راو روم اجرا کرده باشن
هیچ وقت عذاب اون موقعو فراموش نمیکنم
بازم میگم دمنتور عزیز تولدت مبارک
ایشالله هزار ساله شی:*:*
خیلی ممنون، خیلی کار جالبی بود.
دمنتور سایت فوق العاده ایه!
به نظر من حتی در بعضی مواقع (که کم نیستن!) ار snitchseeker و mugglenet بهتره!
واقعا خوب بود.
حالا که اینطوره منم قضیه خودمو میگم.
من داشتم فیلم پنجم رو نگاه میکردم که به کلمه Dementor برخوردم. چون از نحوه تلفظ این کلمه خوشم اومد اونو اول به صورت انگلیسی توی گوگل سرچ کردم. بعد هم فارسی. و اینجا همون لحظه ی ناب بود که با دمنتور آشنا شدم. باورم نمیشد کسانی هم مثل من هستند که عاشق هری پاتر باشند.
فکر کنم من هم دارم کم کم خل میشم. آخه دارم برای چندین و چندمین بار کتاب ها رو دور میکنم. الان کتاب جام آتش هستم.
بی نهایت از امید سپاسگزارم که دمنتورو به اینجا رسونده.
اینکه ما بعد از گذشت اینهمه سال هنوز اینجاییم و با گذشت نزدیک به 6سال از انتشار کتاب هفتم همچنان اسم هری پاتر تو ایران زنده مونده بخاطر از خودگذشتگی ها ی مدیر عزیزمونه. درود بر تو ای امید!
چقدر زیبا بود. عالی!
Totti عزیز هرچند که دوری و این سربازی لعنتی بین ما فاصله انداخته اما تو همیشه در قلب منی. به یاد شورش های قدیم.
خیلی ممنون که انقد اسون منو داغون کردید.
…
دمتون گرم
خیلی جالب بود…. میتوم اینو بگم که:
دمنتور واقعا دوست دارم
دمنتورم پیر شدا !!!!!!!!!! نه ؟
خیلی قشنگ بود ممنون
نوشته ها واقعا جالب بودن ، اینکه همه ما تجربه اولین آشنایی با دمنتور برامون خیلی خاص و به یاد موندنیه ، اینکه همه ما خاطرات خوشی رو در کنار دمنتور داریم ، اینکه دوستان خوبی رو اینجا پیدا کردیم و یک خانواده شدیم و اینکه ما سهمی از خاطرات همدیگه هستیم ، خیلی عالی و باارزشه.
از Totti هم بینهایت ممنونم و ایشون هم بینهایت دوست خوبی برای من بودن که بخش بزرگی از خاطرات من رو شکل دادن و نکات جالبی ازشون یاد گرفتم ، همینطور امید ، میلاد و بقیه دوستان .
وای 8 سال شد چه زود میگذره
درسته تازه عضو شدم ولی همیشه میومدم دمنتور امیدوارم همیشه سرپا باشه
الان دارم به خدا اشک شوق می ریزم 8 سال از شروع فعالیت دمنتور می گذره امیدوارم هیچ وقت تعطیل نشه
اَ اَ اَ !!! کتاب زیست شناسیِ منه اون بالا؟؟؟؟؟
الان عملا ذوق مرگم!!!
بهلهـ اون دقیقا کتاب زیسته!منم که میبینین چقـــــــــــــد نکته اضافه و راهکار تستی یادداشت کردم!:دیــــــــــــــــــــــی
(اینقد ذوق مرگم که نمیدونم پنجره کجاست خودمو ازش پرت کنم پایین!کتاب زیست یک هری پاتریست معروف شد!!!:دیـــــــــــ…….ـــــــــــی!!!!)
ممنون از بابت خبر
درود بر دمنتوریان و هری پاتریست ها.
8 سال ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هی وای من !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نامه های دوستان آتیشم زدند
به یاد اون روز ها افتادم
روزی که اولین فصل کتاب اول رو خوندم
روزی که نوشته ی پشت جلد کتاب یادگاران مرگ رو خوندم:هری در پریوت درایو منتظر است…
روزی که آخرین فیلم هری رو دیدم و اون صحنه که هرسه تاشون در ایستگاه ایستاده بودند اشکم رو در آورد
خاطرات هری پاتر برای همیشه با من خواهند بود.
حیف شد که من وقت نکردم براتون بفرستم.ولی اشکال نداره.همه ی بچه ها مطالب خیلی قشنگی نوشتن.دستشون درد نکنه. :)
الینا تو ای صاحب این عکس…جانِ من این جزوه زیست اول دبیرستان نیس؟؟؟هستا!!!؟
متن های جالبی بودن…دمه اون معلم احسان موسوی گرم…تا باشه از این معلما.
کلا از این متون یه چیز برداشت کردم:اینکه تو دمنتور انقــــــــــــدر بینمون صمیمیت هست که حتی خودمون هم خبر نداریم و اینکه لازمه دوستی شناخت نیست،ما نشناخته دوسته همیم…!
اصلا حل شده تو حوضچه زندگیمون این دیوانه ساز ک دیوانمون کرد!
امیدوارم 8 ک کمه 80 ساله شی!
سوتی خفن که شاخ و دم نداره
داره؟؟؟ :دیــــ
خاطرات جالبی بود
ممنون
من هم فکر کنم ددارم خل میشم.
8 سال؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصن داریم؟؟؟؟
داریم مردم؟؟؟
هر روز میامو سر میزنم
چی گفتم من
مبارک باشه
من خودم با دمنتور موقع ترجمه شاهزاده دورگه بود که تو وبلاگ هری پاتر 2000 ترجمه می کردن آشنا شدم.از اونجا اسم سایتو دیدم و از اون موقع هرروز میومدم تو دمنتور ولی نظر نمیدادم.فقط 2 بار عضو شدم یکیش سره اکران فیلم آخر بود یکیشم الان.میشه از 84 تا حالا.یهو یاد همه خاطرات قدیم افتادم چه روزایی بود. .منکه بازهر روزم بازم سر میزنم.مرسی از همه.
واووووووووووووووو
ممنون از دوست عزیزم ب خاطر این ایده
1-الینا خواهر چه عکس جالبی…تو زیستت نوشتی؟؟؟اخه DNA داره:دی
واقعا یادداشت هات قشنگ بودن…من عاشششق دوستامم
2-Totti جان نوشتت خیلی جالب بود…مخصوصا اون بخش پیر مرد پیر زناش:دی
یادمه اون اولا روم نمی شد کامنت بذارم اخه خجالت می کشیدم…چ زمانی بودا:دی(انگار نه انگار ی سال بیشتر نیس)
3-با خوندن یادداشت بعدی ب این نتیجه رسیدم ک از این به بعد ب خودم کادوی تولد بدم:دی
همه ی متنا قشنگ بودن…وقتی ب چند ماه گذشته فکر می کنم ک ب خاطر کم خبری تو خبرنامه کامنت نمی ذاشتم می خوام سرمو بکوبم ب دیوار
ممنون از همه چیز…دمنتور تا همیشـــــــــــــــــــــه
من که به خودم کادو دادم خیلی کادویه خوبی بود. هیچ کس کادویی به این خوبی بهم نداده بود.
حتما به خودت کادو بده چون آدم به خودش چیزی میده که از همه بیشتر دوستش داره.دی:
خطارات هری پاتری همیشه به دل ادم می شینه ممنون از خاطرات
در یک لحظه تمام خاطرات برام دوره شد!!!!!! خوندن خاطرات اعضای دمنتور هم واقعاً لذت بخش بود….
دمنتور اولین سایتی بود که بهترین لحظاتمو باهاش شریک شدم…و به خاطر تک تک این لحظه ها بهش مدیونم!
راستی از الینا خانم هم یک تشکر ویژه دارم بابت این والپیپر بسیار زیبا
و البته هدر هم بسیار زیباست
خاطرات جالبی بود من راستش یادم رفت خاطرم رو ارسال کنم ولی همین که خاطره بقیه بچه ها رو خوندم حس خوبی بهم دست داد
امیدوارم دمنتو همچنان پابرجا بمونه و بازم برای ما خاطره ساز باشه
خاطرات جالبی بود
کسی دیگه خاطره تغریف نکرده ؟
از ایده دهندش mohi hermion هم ممنون
همیشه ستایشتون کردم حتی زمان هایی که باهاتون سر یه خبر درگیر می شدم. خب یه حسی داشتم و دارم که این سایت باید بیشتر از این حرفا صدا کنه.
اواخر سال 86 تصمیم گرفتم برم دنبال حاشیه ها خبر های دست اول در مورد هری پاتر. بعد با دمنتور آشنا شدم. خلاصه رشته ی تحصیلی و روزگار جوری پیشرفت که متوجه شدم چیز ها این سایت به ما یاد داد. خلاصه دمتون گرم 5 ساله باهاتونم چه مدام چه جسته و گریخته و همیشه از روزی که با دمنتور این روز ها تا آخر سال حس و حال سایت واسم جذابه. آفرین به این همه پشت کار .
SHOW MUST GO ON!
خاطرات خیلی جالبی بود!!! خداییش منم به چندسال دیگه فکر میکنم. به اینکه دمنتور تا کی پابرجاست؟؟؟ و تا کی میتونیم این جمع دوستانه رو حفظ کنیم؟ من که امیدوارم دمنتور همیشه باقی بمونه.
وافعا نوشته های بچه ها و آشناییشون با دمنتورخیلی جالبه.من که خیلی خوشم اومد.راستی حالا که اینا گفتن بذار منم بگم چطوری با دمنتور آشنا شدم:
سال 88 بود دمدمای اکران فیلم شاهزاده دورگه که قرار بود اواخر آبان ماه اکران بشه که یهو توی اینترنت از خبرا خوندم که وارنربرادرز 9ماه اکران فیلم رو به تاخیر انداخته.بدجور حالم گرفته شد و نمیتونستم باور کنم همچین خبری رو.بخاطر همین چندین بار توی گوگل در مورد این خبر سرچ کردم تا از صحت اون با خبر بشم.توی همین سرچ کردنا بود که به دمنتور برخورد کردم و دیدم کامل ترین سایت هری پاتریه که تاحالا دیدم.خلاصه از اون به بعد بود که دیگه دمنتور ترک نکردم.
پی نوشت:من کلا کم نظر میدم ولی همیشه به جرات میتونم بگم که تاحالا نشده از اون موقع تا الان بیشتر از 3 روز به دمنتور سر نزنم.خیلی دوست داریم.زنده باد دمنتور!