با سلام این هم یکی دیگه از قسمت های New From JK Rowling در پاترمور هست که امروز براتون ترجمه می کنم امیدوارم لذت ببرید.
نام “مالفوی” از زبان فرانسوی گرفته شده است و به معنی ” ایمان بد ” می باشد. همانند بسیاری دیگر از نام های جادوگری ، این نام هم زمانی که شاه ویلیام از فرانسه به بریتانیا برای جنگ با مشنگ زادگان حمله کرد ، به بریتانیا آورد.جد مالفوی نیز به عنوان سردار یکی از این سپاه ها می جنگید و زمانی که فرانسه در جنگ پیروز شد ، به هر کدام از سردار ها و فرمانروایان جنگ ، زمین بزرگی در کشور بریتانیا دادند که یک زمین در “ویلتشیر” به مالفوی رسید.
از آن روز تا بحال هر کجا هر مالفوی دیده شده است ، بسیار پولدار ، بسیار اصیل و دارای قدرت دیده شده اند. دلیل این تنها سردار بودن جد آنها در جنگ نبود ; خون اصیل و جادوگری در آنها یکی از مهم ترین دلایلی بود که وضعیت آنها آنقدر بهبود یافت.در نتیجه آنها یکی از پولدارترین خانواده های جادوگری در تاریخ بریتانیا هستند و یکی از بزرگترین مخالفان حضور مشنگ زادگان در میان جادوگران نیز یاد می شوند.
در واقعیت، مالفوی ها خطی بزرگ میان فرهنگ مشنگ زادگان و فرهنگ جادوگران اصیل زاده کشیده اند. تا زمانی که مجسمه بردگی (مجسمه ای که در وزارت سحر و جادو وجود دارد) ساخته نشده بود ، خانواده مالفوی بسیار تلاش می کردند که مشنگ زادگان را از زندگی اصیل زادگان طرد کنند و گفته می شود که با تلاش های شدید این خانواده در سال ۱۶۹۲ همان مجسمه بردگی ساخته شد.
پدر لوسیوس مالفوی یا همان لوسیوس مالفوی بزرگ یکی از محافظان شخصی ملکه بریتانیا بوده است و خیلی ها می گویند که ملکه حتی خواستار ازدواج با لوسیوس مالفوی بزرگ بوده است اما طی یک درگیری برای محافظت از جان ملکه کشته می شود.
با اینکه در تمامی دوره های تاریخ جادوگری ،این خانواده یکی از بزرگترین قدرت ها به شمار می رفت اما آن ها هیچوقت اشتهایشان برای قدرت به پایان نرسید. تا اینکه توانستند قدرت بسیار بزرگی را تصاحب کنند و آن قدرت “وزارت سحر و جادو” بود. با ساخت آن مجسمه توانستند جایی بزرگ در وزارت برای خانواده خود باز کنند و باعث شدند که دنیای جادوگری روی آنها حساب ویژه ای باز کنند.و حتی برای مدتی توانستند قانونی که مبنی بر خلاف بودن ازدواج اصیل زاده و مشنگ زاده بود را تصویب کنند.
چیزی که معلوم است آنها هیچوقت نتوانستند به مقام “وزیر سحر و جادو ” برسند. آنها بین خودشان همیشه می گویند که” ما هیچوقت در صحنه های جرم حضور نداشتیم” اما حقیقت این است که آنها یکی از بزرگترین خانواده هایی هستند که در گناه کردن و خلاف کردن تاریخ ساز شده اند.آنها همیشه با اطرافیان خود مانند برده رفتار می کردند و آنها را به شدت اذیت می کرده اند و همیشه به تاج و تخت علاقه شدیدی داشته اند.
در شجره نامه خانوادگی آنها هیچ کسی را پیدا نمی کنید که با یک مشنگ ازواج کرده باشد. و فامیلی های نظیر بلک ، لسترانج و گانت نیز در این شجره نامه به چشم می خورد که در هر صورت همه آنها یا دورگه هستند و یا اصیل زاده.
در تاریخ نیز بزرگترین مالفوی ها کارهایی انجام داده اند نظیر : “نیکولاس مالفوی”: که اولین بار با گذاشتن علامت مرگ بر روی یک خانواده مشنگ آنها را کشت. “سپتیموس مالفوی”: که تلاش بسیار زیادی برای رسیدن به مقام وزارت سحر و جادو انجام داد و حتی وزیر سحر و جادو زمان را کشت اما به این مقام نرسید. و “ابراکساس مالفوی” : که اولین وزیر حال بریتانیا (غیر جادوگری) را کشت و دلیلش را نیز هیچکس نفهمید.
و در پایان این خانواده رسیدیم به “لوسیوس مالفوی” که یکی از مرگ خواران “ولدمورت” بود . اون زمانی که لرد ولدمورت به شدت ضعیف شد از زندان آزکابان فرار کرد و بعد ها ادعا کرد که تحت تاثیر طلسم ایمپریو قرار داشته و وقتی که ولدمورت این ادعا را قبول نکرد، او مدعی شد که مرگ خوارانی که با آنها فرار کرده به او گفته بودند ما به کمک ولدمورت می رویم و او دلپیذیرانه به کمک آنها شتافته است.
مترجم: سهند عسگری
دیدگاهتان را بنویسید