سلام . من علی هستم و اعتقاد دارم که دنیا بدون 2 چیز معنا ندارد: 1-هری پاتر 2-پرسپولیس هری پاتر : حدود 10 سال پیش بود که برای اولین بار با خانواده برای خرید اولین CDخون به فروشگاه شهروند رفتیم. من آن زمان کلاس سوم بودم و پدرم به من قول داده بود که بعد از امتحانات اگر معدلم20 شد برام CDخون بخره. بعد از انتخاب وخرید دستگاه پدرم به من پول داد که به عنوان اولین سی دی برم یک فیلم کودکانه بخرم من هم با خوشحالی رفتم داخل مغازه ای کهCD خون خریدیم پدرم آن زمان در مغازه نبود من هم گیج شده بودم که بین آن همه سی دی کدام را انتخاب کنم.ناکهان بابام صدا زد : علی سریع بیا مامانت جلوی ماشین منتظره !. من هم که خیلی هول شده بودم سریع پول را دادم و یک سی دی شانسی برداشتم و به طرف در رفتم. تو ماشین داشتم به عکس روی سی دی نگاه می کردم که رسیدیم خونه بعد از نصب کردن سی دی خون بابام سی دی را گذاشت داخل سی دی خون و سی دی آغاز شد : «هری پاتر و سنگ جادو» درست یادم نمی یاد که تا صبح پند بار دیدم ولی فکر می کنم 5 بار شد واین روال حدود 2 سال ادامه داشت ولی به ماهی 5 بار رسیده بود و من هنوز هری پاتر 1 را می دیدم و فکر می کردم مانند تمام فیلم سینمایی ها 1 قسمتی است ! تا کلاس پنجم ابتدایی زمانی که با مدرسه به نمایشگاه کتاب رفتم وکتاب هری پاتر 5 را خریدم . راستش 30 صفحه را که خوندم نتونستم قصه را بفهمم. تو راهنمایی ودبیرستان هم چون مشغول درس خوندن بودم به کلی یادم رفت تا امسال که کنکور دادم . بعد از کنکور روزی به یک سی دی فروشی برلی خریدن قهوه ی تلخ رفتم که چشمم به هری پاتر و یادگاران مرگ افتاد... از مسؤول انجا پرسیدم که شماره ی چند هری پاتره وقتی گفت 8 باورم نمی شد که8 تا فیلم ساخته باشند خلاصه؛ همه ی سری هارو خریدم و روزی حداقل 8 ساعت هری پاتر می دیدم وچون تو ماجرا افتاده بودم کتاب 5 هم شروع به خوندن کردم.همون موقع بود که با سایت دمنتور آشنا شدم و دلم سوخت که چرا مثل خیلی های دیگه شوق روز هایی که همه انتظار فیلم 4، 5، 6..... را میکشیدن رو من تجربه نکردم ولی حالا روزی چند بار به سایت سر می زنم. پرسولیس: واقعا دوستش دارم وتو شادی وغم با تیمم هستم و میدونم که در ادامه بهتر میشه.... ببخشید که سرتون را درد آوردم.