دمنتور

نویسنده: سهند

  • تاریخ مشخص شدن قهرمان پاترمور

    تاریخ مشخص شدن قهرمان پاترمور

    جی کی رولینگ تاریخ مشخص شدن قهرمان بعدی پاترمور را مشخص کرد. این تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۴ مصادف با جمعه ۴ مهر ۱۳۹۳ اعلام شد.

    در حال حاضر خانه هافلپاف با حدود ۲۹۲۰۰۰۰۰ امتیاز در صدر این جدول قرار دارد و بعد ازآن گریفندور ، ریونکلا و در آخر اسلایترین به ترتیب قرار گرفته اند.

    در حال حاضر این جام متعلق به خانه ریونکلا می باشد.

    همانطور که می دانید جایزه برندگان این جام ، آزاد شدن تقریبا ۲ روز زودتر کتاب ۵ یعنی “هری پاتر و محفل ققنوس” می باشد.

  • تاریخچه پودر پرواز

    تاریخچه پودر پرواز

    پودر پرواز توسط ایگناتیا ویلسمیت در قرن سیزدهم میلادی ساخته شد. تنها کمپانی فروش پودر پرواز مجاز به نام “فلو پو” در کوچه دیاگون است و آنها هیچوقت مغازه شان باز نیست.

    هیچگونه تاریخی از پودرپرواز وجود ندارد و هیچکس نمیداند چطور آنها را درست کند. قیمت آن دویست سالست که تغییر نکرده و هر قاشق از آن دو سیکل است. هر خانه جادوگری وظیفه دارد یکی از این بسته های پودر پرواز را در خانه خود داشته باشد.

    مواد سازنده این پودر به طور معجره آسایی هیچوقت شناخته نشد. آنهایی که خواسته بودند خودشان از این پودر بسازند هیچگاه موفق نشدند. تقریبا هر سال بیمارستان سنت مانگوس پذیرای این بیماران که خواستار ساختن پودرپرواز بوده اند می باشد; مردم پودرپرواز را می سازند و بدون اینکه از درستی آن اطلاع داشته باشند آنها رو داخل شومینه می ریزند و مقصد خود را اعلام می کنند که متاسفانه اکثر آنها دچار سوختگی می شوند. این کارها به جایی کشید که رییس بیمارستان حال سنت مانگوس “ایراته هیلر” گفت: “مردم احمق! آیا این پودر ها بیشتر از دو سیکل است که حاضرین پرداخت نکنید و ۵ گالیون برای درمانتان بدهید؟ به مارلین قسم اگر یک نفر دیگر برای درمان این بیماری به سنت مانگوس بیاید به هیچ وجه شفایش نمیدهیم.”

    مترجم: سهند  عسگری

  • داستان خانواده مالفوی چیست؟

    داستان خانواده مالفوی چیست؟

    با سلام این هم یکی دیگه از قسمت های New From JK Rowling در پاترمور هست که امروز براتون ترجمه می کنم امیدوارم لذت ببرید.

    نام “مالفوی” از زبان فرانسوی گرفته شده است و به معنی ” ایمان بد ” می باشد. همانند بسیاری دیگر از نام های جادوگری ، این نام هم زمانی که شاه ویلیام از فرانسه به بریتانیا برای جنگ با مشنگ زادگان حمله کرد ، به بریتانیا آورد.جد مالفوی نیز به عنوان سردار یکی از این سپاه ها می جنگید و زمانی که فرانسه در جنگ پیروز شد ، به هر کدام از سردار ها و فرمانروایان جنگ ، زمین بزرگی در کشور بریتانیا دادند که یک زمین در “ویلتشیر” به مالفوی رسید.

    از آن روز تا بحال هر کجا هر مالفوی دیده شده است ، بسیار پولدار ، بسیار اصیل و دارای قدرت دیده شده اند. دلیل این تنها سردار بودن جد آنها در جنگ نبود ; خون اصیل و جادوگری در آنها یکی از مهم ترین دلایلی بود که وضعیت آنها آنقدر بهبود یافت.در نتیجه آنها یکی از پولدارترین خانواده های جادوگری در تاریخ بریتانیا هستند و یکی از بزرگترین مخالفان حضور مشنگ زادگان در میان جادوگران نیز یاد می شوند.

    در واقعیت، مالفوی ها خطی بزرگ میان فرهنگ مشنگ زادگان و فرهنگ جادوگران اصیل زاده کشیده اند. تا زمانی که مجسمه بردگی (مجسمه ای که در وزارت سحر و جادو وجود دارد) ساخته نشده بود ، خانواده مالفوی بسیار تلاش می کردند که مشنگ زادگان را از زندگی اصیل زادگان طرد کنند و گفته می شود که با تلاش های شدید این خانواده در سال ۱۶۹۲ همان مجسمه بردگی ساخته شد.

    پدر لوسیوس مالفوی یا همان لوسیوس مالفوی بزرگ یکی از محافظان شخصی ملکه بریتانیا بوده است و خیلی ها می گویند که ملکه حتی خواستار ازدواج با لوسیوس مالفوی بزرگ بوده است اما طی یک درگیری برای محافظت از جان ملکه کشته می شود.

    با اینکه در تمامی دوره های تاریخ جادوگری ،این خانواده یکی از بزرگترین قدرت ها به شمار می رفت اما آن ها هیچوقت اشتهایشان برای قدرت به پایان نرسید. تا اینکه توانستند قدرت بسیار بزرگی را تصاحب کنند و آن قدرت “وزارت سحر و جادو” بود. با ساخت آن مجسمه توانستند جایی بزرگ در وزارت برای خانواده خود باز کنند و باعث شدند که دنیای جادوگری روی آنها حساب ویژه ای باز کنند.و حتی برای مدتی توانستند قانونی که مبنی بر خلاف بودن ازدواج اصیل زاده و مشنگ زاده بود را تصویب کنند.

    چیزی که معلوم است آنها هیچوقت نتوانستند به مقام “وزیر سحر و جادو ” برسند. آنها بین خودشان همیشه می گویند که” ما هیچوقت در صحنه های جرم حضور نداشتیم” اما حقیقت این است که آنها یکی از بزرگترین خانواده هایی هستند که در گناه کردن و خلاف کردن تاریخ ساز شده اند.آنها همیشه با اطرافیان خود مانند برده رفتار می کردند و آنها را به شدت اذیت می کرده اند و همیشه به تاج و تخت علاقه شدیدی داشته اند.

    در شجره نامه خانوادگی آنها هیچ کسی را پیدا نمی کنید که با یک مشنگ ازواج کرده باشد. و فامیلی های نظیر بلک ، لسترانج و گانت نیز در این شجره نامه به چشم می خورد که در هر صورت همه آنها یا دورگه هستند و یا اصیل زاده.

    در تاریخ نیز بزرگترین مالفوی ها کارهایی انجام داده اند نظیر : “نیکولاس مالفوی”: که اولین بار با گذاشتن علامت مرگ بر روی یک خانواده مشنگ آنها را کشت. “سپتیموس مالفوی”: که تلاش بسیار زیادی برای رسیدن به مقام وزارت سحر و جادو انجام داد و حتی وزیر سحر و جادو زمان را کشت اما به این مقام نرسید. و “ابراکساس مالفوی” : که اولین وزیر حال بریتانیا (غیر جادوگری) را کشت و دلیلش را نیز هیچکس نفهمید.

    و در پایان این خانواده رسیدیم به “لوسیوس مالفوی” که یکی از مرگ خواران “ولدمورت” بود . اون زمانی که لرد ولدمورت به شدت ضعیف شد از زندان آزکابان فرار کرد و بعد ها ادعا کرد که تحت تاثیر طلسم ایمپریو قرار داشته و وقتی که ولدمورت این ادعا را قبول نکرد، او مدعی شد که مرگ خوارانی که با آنها فرار کرده به او گفته بودند ما به کمک ولدمورت می رویم و او دلپیذیرانه به کمک آنها شتافته است.

    مترجم: سهند عسگری

  • داستان سلستینا واربک خواننده مشهور هری پاتر

    داستان سلستینا واربک خواننده مشهور هری پاتر

    با سلام خدمت همه دیمنتوری های عزیز . من تازه فعالیتم رو به عنوان نویسندگی توی سایت آغاز کردم و قراره که مطالب پاترمور رو براتون ترجمه کنم و قرار بدم.

    این قسمت New From JK Rowling درباره سلستینا واربک خواننده مشهور سری هری پاتر که در کریسمس اکثرا با آهنگ هاش و دعوا های خانواده ویزلی آشنایی داریم.

     

    “سلستینا واربک یک ساحره مشهور و معروف بود که اکثرا صدای اون رو در برنامه “ساعت جادویی ” شنیده اند.

    تاریخ تولد: ۱۸ آگوست

    چوب جادو : ساخته شده از درخت کاج اروپایی و پر ققنوس ، ۱۰/۲ اینچ طول ، انعطاف پذیر

    خانه هاگوارتز: گریفندور

    قدرت های مخصوص: داشتن صدای بسیار زیبا ، رقص پا (معروف به Tap Dance ) ، آشپزی جادویی

    اصالت : پدر جادوگر ، مادر مشنگ

    خانواده: سه باز ازدواج کرده است و دارای یک پسر می باشد.

    تفریحات: مسافرت در استایل منحصر بفرد ، استراحت در هرکدام از هشت خانه خودش.

     

    در اصل سلستینا واربک ( یا طوری که مشهور است خواننده جادوگر ) متولد ولز است. پدرش در دفتر ارتباطات مشنگ ها کار می کرده و اولین بار مادرش رو زمانی دیده که از روی یک نردبان افتاده و او به کمکش شتافت.

    صدای زیبا و دلنشین سلستینا از سن کم معلوم شد. او وقتی فهمید که چیزی به نام مدرسه آواز جادوگری وجود ندارد خیلی نا امید شد و مادرش او را به ناچار به هاگوارتز فرستاد اما او را پشتیبانی کرد و به کلاس های رقص ، تئاتر و خوش نویسی و نقاشی در هاگوارتز فرستاد تا باعث رشد استعداد های دخترش بشود.

    به خاطر اینکه در کنسرت هاش در ابتدای کار خیلی موفق بود در حال حاضر خیلی از جادوگران او را میشناسن و به خاطر همین معروف شد.

    دلیل اینکه مالی ویزلی هنوز به خواسته اش برای دیدن این خواننده معروف نرسیده اینه که “روزی توی یکی از کنسرت های این خواننده سه جاروسوار بر فراز مردم پرواز می کنن و بلیط های غیر قانونی میفروشن و باعث اذیت و آزار مردم میشن ” که دیگه از اون موقع مالی ویزلی هیچوقت برای دیدن این خواننده تلاشی نکرد.

    سلستینا خیلی از مواقع سرمایه و پولی که درمیاورد رو برای خیریه و همچنین بیمارستان سنت مانگوس خرج می کرد. همچنین سلستینا در روز هالوین یک آهنگ اعتراضی برای وزارت سحر و جادو خواند که باعث شد از طرف وزارت جریمه شود اما او اهمیتی به این چیزها نمیداد.

    سلستینا برای آهنگ هایی چون ” تو قلب من را جادو کردی” و “دیگی پر از گرما ” بسیار معروف شد. طرفداران او اکثرا بزرگسالان و پیر ها هستند همان هایی که از صدای قدرتمند و لذت بخش او چیز هایی می فهمند.”

     

    مترجم: سهند عسگری