همانطور که می دانید امسال قرار است تولد بیشتر شخصیت های مهم داستان های هری پاتر را در دمنتور اطلاع رسانی کنیم و تا آنجا که بتوانیم، اطلاعاتی هر چند مختصر را از آن شخصیت یا عوامل فیلم در اختیار شما دوستان قرار دهیم. امروز تولد مالی ویزلی است. خانم ویزلی که همیشه جای خالی مادر را برای هری پر کرد و طوری به او محبت می کرد که انگار او هم یکی دیگر از فرزندانش است. حالا ما اطلاعاتی از این شخصیت خلق شده توسط ملکه قصه ها، رولینگ عزیز را ترجمه کردیم و همراه با هدیه خیلی کوچکی در دسترس شما دوستان عزیز می گذاریم.
مالی: یک شب ساعت چهار صبح که می خواستم به اطاق عمومی برگشتم بانوی چاق خیلی دعوام کرد.
بیل: مامان، ساعت چهار صبح بیرون خوابگاهتون چی کار می کردی؟
مالی: من و پدرتون برای گردش توی محوطه رفته بودیم بیرون.اون شب آپولیون که سرایدار مدرسه بود پدرتون رو گرفت و کلی تنبیه کرد.
هری پاتر و جام آتش فصل مرحله سوم، ترجمه ویدا اسلامیه
مالی ویزلی (پریوت) متولد ۳۰ اکتبر ۱۹۴۹ (۸ آبان ۱۳۲۸) است. او در خانواده اصیل جادوگری پریوت به دنیا آمد. دو برادر به نام های فابیان و گیدئون داشت که هر دو از اعضای اصلی محفل ققنوس بودند و در جنگ اول جادوگران توسط مرگخواران به قتل رسیدند. تحصیلات جادویی خود را در گروه گریفیندور مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز به پایان رساند. او در سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷) از هاگوارتز فارغ التحصیل شد و رد همان سال با آرتور ویزلی ازدواج کرد و در سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۹) اولین فرزندشان بیل متولد شد. او شش فرزند دیگر با نام های چارلی، پرسی، فرد و جورج، رون و جینی نیز به دنیا آورد. در سال ۱۹۹۱ (۱۳۷۰) زمانی که او به همراه ۵ فرزند آخر خود به ایستگاه کینگز کراس رفته بود تا آخرین پسرش رون را برای اولین بار از ایستگاه ۳/۴ ۹ راهی هاگوارتز کند، پسری جوان و تنها را دید که از او طرز گذر و ورود به ایستگاه ۳/۴ ۹ را پرسید. مدتی بعد فهمید آن پسر کسی نبوده جز هری پاتر معروف که با پسر کوچکترش دوست صمیمی شده است.
او در قلب خود برای هری پاتر جایی باز کرد و وقتی فهمید او واقعا هیچ خانواده ای ندارد و از طرف خانواده ای که او را نگهداری می کند هیچ محبتی نمی بیند، بیش از پیش برای او دلسوزی می کرد و همیشه او را مانند فرزندان خود دوست داشت طوری که یک بار هم به او گفت که کاشک هری هم پسر او بود. مالی و آرتور همیشه سعی داشتند زمان تعطیلات هری را نزد خود آورند تا در کنار آنها احساس آرامش بیشتری داشته باشد. او همیشه برای هری هدیه کریسمس و عید پاک می فرستاد تا در هاگوارتز در چنین مراسم هایی دچار سر شکستگی در مقابل دوستانش نشود.
او ضاهری مهربان و دلسوز داشت اما از کار فرزندان خود زود عصبانی می شد و فرزندانش از هیچ کس به اندازه او نمی ترسیدن. تنها کسی که دوقلوهای شیطان او فرد و جورج ازش حساب می بردند مالی بود. اما در پشت این چهره زود جوش شخصیت مهربان و فداکار وجود داشت. پس از ظهور ولدمورت و آغاز فعالیت های مخفیانه مرگخواران، محفل ققنوس مجددا کار خود را از سر گرفت و قرارگاه آنها خانه خانوادگی بلک شد. خانواده ویزلی هم که چهار نفر از آنها در محفل شرکت داشتند به این خانه نقل مکان کردند و به طور موقت در آنجا مقیم شدند. شبی مالی رفته بود تا در یکی از اطاق های این خانه مخوف و ترسناک لولو خور خوره ای را از بین ببرد که هری متوجه صدای گریه او از یکی از اطاق ها شد وقتی وارد شد دید جسد آقای ویزلی بر روی زمین افتاده و خانم ویزلی در حال گریه است. یکباره جسد تغییر شکل داد و تبدیل به بیل شد، پس از آن پرسی، پس از آن رون و در آخر هری جسد خود را دید که خانم ویزلی با دیدن جسد هری ناله های بیشتری زد.
مالی ویزلی در جنگ آخر جادوگران و نبرد هاگوارتز حضور تاثیر گذار داشت و یکی از معروف ترین و نزدیکترین مرگخواران ولدمورت یعنی بلاتریکس لسترنج به دست او به هلاکت رسید. او در عین دلسوزی زنی قوی و ساحره ای توانمند بود. در آغاز جنگ دوم جادوگران جورج یکی از دوقلو هایش توسط طلسم اشتباهی گوش خود را از دست داد. در نبرد هاگوارتز هم یکی دیگر از دوقلوهایش فرد جان خود را از دست داد. در طول این جنگ ها مالی به غیر از دو برادر و یک پسر خود اطرافیانی را از دست داد که مانند خانواده اش آنها را دوست داشت، کسانی چون مودی چشم باباقوری، نیمفادورا تانکس (لوپین)، ریموس لوپین و …
مالی: با دختر من ……..!!!!
بلاتریکس لسترنج: وقتی من بکشمت چی به سر بچه هات میاد؟ وقتی مامان رفت همون جایی که فردی رفته؟
مالی: دیگه___هیچ وقت___دستت___به بچه های من____نمی رسه!
هری پاتر ویادگاران مرگ، ترجمه ویدا اسلامیه
اطلاعات فوق از زیر مجموعه هری پاتر سایت ویکیا ترجمه شده است که این اطلاعات را به شکل کامل تری می توانید از اینجا مشاهده کنید.
و اما هدیه ما بی ربط به این مناسبت نیست، ویدیویی از پشت صحنه یادگاران مرگ قسمت دوم است که در آن جیمز و الیور فلیپس، جولی والتر (خانم ویزلی) و روپرت گرینت درباره یکی از صحنه های مهم و معروف فیلم آخر صحبت می کنند، صحنه نبرد بلاتریکس با خانم ویزلی و جمله معروف او “با دختر من ……..!!!!!” (البته اگر فیلم را ندیدید بهتره این ویدیو هم نبینید)
این ویدیو را می توانید از اینجا در مدیا فایر دانلود کنید.
تولدت مبارک مالی عزیز، بخاطر تمام محبت ها و فداکاری هایی که برای آقای پاتر ما کردی ازت ممنونیم. ازت ممنونیم که هم مادریزگ مادری و هم مادربزرگ پدری جیمز سیریوس، آلبوس سیوروس و لیلی لونا پاتر شدی. تولدت مبارک.
